مهدي نوروز/ تلاش براي وحدت در ميان اصولگرايان هر روز با خبري جديد همراه است. يك روز ميگويند شوراي هماهنگي تشكيل دادهاند، يك روز ميگويند با محوريت جامعتين متحد ميشوند و روزي ميگويند جامعه مدرسين ليست انتخابات نميدهد. اميررضا واعظآشتياني، فعال سياسي اصولگرا و عضو سابق شوراي شهر در گفتوگو با «اعتماد» وضعيت اصولگرايان را مطلوب توصيف ميكند اما وقوع اتفاقات غيرمترقبه را در فرآيند وحدت «به هيچ عنوان غيرممكن» نميداند.
فرآيند وحدت در ميان اصولگرايان چگونه است؟
اصولگرايان گروهها و تشكلهاي مختلف هستند كه در قالب تفكر اصولگرايي فعاليت ميكنند و مواضعشان نيز مشترك است اما برخي گروههاي اصولگرا و در برخي مواضع شرايطي متفاوت از گروههايي ديگر دارند البته اين دلالتي بر اختلاف نيست چه بسا در طيف اصلاحطلبان نيز گروههايي وجود داشته باشند كه نسبت به هم نگاههاي متفاوتي دارند ولي دركل مكانيزم و بحث اصلي اصولگرايان تحقق حضور حداكثري مردم است، چرا كه نظر مقام معظم رهبري نيز به اين گونه است كه رقابتها ميان جناحها به گونهاي باشد كه بيشترين حضور مردم در پاي صنوقهاي راي رقم بخورد. اگر بنا باشد گروههاي سياسي تخاصم و بداخلاقي داشته باشند و اختلافي را رقم بزنند اينها جز سرخوردگي و جز نگراني براي مردم چيز ديگري به ارمغان نخواهد آورد. هر تشكيلات و گروه سياسياي براي خودش مانيفستي دارد و تفكراتشان قابل احترام در مجموعه است و برگرفته از نيازهاي جامعه نيز هست. اصولگرايان برگرفته از نيازهاي جامعه تفكرات و فعاليتهاي خودشان را به گونهاي سازمان ميدهند تا علاوه بر مخاطبانشان، طيف خاكستري جامعه نيز تمايل به راي دادن پيدا كند؛ در راستاي حضور حداكثري. با توافقي كه اخيرا در سطح هستهاي با گروه 1+5 انجام گرفت لازم است در انتخابات مجلس به گونهاي وارد عرصه انتخابات بشويم كه حضور مردم پررنگ باشد و هم به دنيا نشان بدهيم كه مردم ما در تعيين سرنوشت خودشان نقش پررنگي دارند و با كسي تعارف ندارند و با رايشان نيز هيچگاه چك سفيد امضايي به هيچ نمايندهاي نميدهند. چه اصولگرا و چه اصلاحطلب. محور تلاش بايد اين گونه باشد كه رقابت يك رقابت سالم و اصولي باشد و طرفين از انگ زدن و تهمت زدن بدون سند و مدرك نيز اجتناب بكنند تا فضا منجر به بد اخلاقي گفتماني و سياسي نشود و مردم احساس كنند كه وارد عرصهاي شدهاند كه ميخواهند اصلحترينها را به نمايندگي خودشان انتخاب بكنند.
با توجه به اينكه جامعه مدرسين ليست انتخاباتي نميدهد، چه جايگزيني داريد؟
جامعه مدرسين هميشه داراي نقش محوري بوده و نقشي در ارايه ليست نداشته و صرفا ارشادكننده است، هميشه نقششان همين بوده است نه اينكه دخالتي در انتخابات باشد. جامعه روحانيت البته كار انتشار ليست را تا به حال انجام داده است ولي با اين حال نقش راهنمايي و متحد كردن اصولگرايان براي جامعه روحانيت پررنگتر بوده است و در انتخابات پيش رو نيز اميدواريم با هماهنگي اين دو تشكل و اشخاص موثر فرآيند وحدت پيش برود.
براي وحدت با طيفهايي چون پايداري كه هماهنگي كمي با ساير اصولگرايان دارند مكانيزمي داريد ؟
بايد در نظر داشت كه اختلافات هميشه وجود دارد، در مجموعه اصلاحطلبان نيز اين مساله وجود دارد اما من احتمال اينكه اختلافات در طيف اصولگرايان خيلي عميق بشود را ضعيف ميدانم.
با آقايان قاليباف و لاريجاني رايزنياي خواهيد داشت؟
متوليان اصولگرايان قطعا رايزنيهايي را دارند و در روزهاي آينده نيز بناست كه يك نشست استاني در ارتباط با مجموعه موتلفه و ايثارگران و پايداري انجام بشود. اين موارد خود نشاندهنده اين است كه وحدت و انسجام قابل دسترس است ضمن اينكه طيف آقاي قاليباف و طيف آقاي لاريجاني نيز جزو مجموعه خانواده اصولگرايان هستند. آقاي لاريجاني خود فرد باهوشي هستند، شرايط را به درستي توسط گروهشان رصد ميكنند و به باور من مجموعه اصولگرايي ميتوانند به وحدت برسند. در سوي ديگر اگر به وحدت نرسند ليستهاي متعدد بدهند آرا شكسته خواهد شد. اگر روند به اين گونه پيش برود احتمال ورود چند ليست به انتخابات وجود دارد.
نقش آقاي مصباح در ائتلافتان چقدر پررنگ است؟
نقش آقاي مصباح به عنوان مرجعي است كه مجموعه اصولگرايي را ارشاد و راهنمايي ميكند. به اين صورت نيست كه دخل و تصرفي داشته باشند. نقش ايشان شيخوخيت است. اين نقش در واقع به اين معناست كه دخالتي نباشد بلكه كمكي است به انسجام و وحدت. اين نقشي است كه مرحوم حضرت آيتالله مهدويكني يا مرحوم آقاي عسگراولادي نيز بر عهده داشتند و به عنوان ريشسفيدان مجموعه اصولگرايي بيشتر تاكيدشان بر اين بود كه مجموعه اصولگرايان وحدت خودشان را حفظ كنند چون اين وحدت منجر به اين ميشود كه مردم حضور حداكثري پيدا بكنند. دغدغه، دغدغه حضور حداكثري و آگاهانه مردم است تا قدرت نظام اسلامي به دنيا نشان داده بشود. همه مسوولان نظام نيز همين نگاه و همين برداشت را دارند و كسي به اين فكر نيست كه صرفا جناح و گروهش برنده بشود و فاكتور حضور مردم را ناديده بگيرد. در واقع وقتي مردم حضور حداكثري پيدا ميكنند بهترين پاسخ را به دنيا ميدهند و تو دهني ميزنند به بدخواهان و كساني كه مدعي هستند مردم ايران در تعيين سرنوشتشان نقشي ندارند، بنابراين در درجه اول حضور حداكثري مردم مهم است و در درجه دوم اينكه چه گروهي انتخاب خواهد شد تا بتواند نيازهاي جامعه را با كمك دولتي كه مستقر است يا دولتهايي كه خواهند آمد برطرف كند و شرايط كشور را بهبود ببخشد.
در همان درجه دوم و بحث كسب قدرت، سرانجام تلاشتان براي انسجام و رسيدن به مجلس چگونه خواهد شد؟
اگر فرآيند وحدت و ائتلاف اصولگرايان به انسجام ختم بشود در حقيقت اصولگرايان ميتوانند در نهاد مجلس عنصري تصميمساز باشند و البته اين امر در گرو آن است كه فرآيند وحدت اصلاحطلبان شكست بخورد. از طرفي ديگر اگر هر دو گروه يعني اصلاحطلبان و اصولگرايان نتوانند درون خودشان به وحدت و انسجامي برسند با مجلسي روبهرو خواهيم شد كه در چهار سال آينده بيشتر صحنه زورآزمايي كردن خواهد بود يا اينكه صحنه ياركشيهايي خواهد شد براي گرفتن كرسيهاي هيات رييسه و رياست مجلس.
با اين تفاسير چشمانداز وحدت در حال حاضر برايتان چگونه است؟
تاكنون ارزيابي ما از چشمانداز وحدت حاكي از مطلوب بودن شرايط براي اصولگرايان است و اين فرآيند روند خوبي را طي ميكند مگر اينكه اتفاقات غيرمترقبهاي پيش بيايد. چه براي اصولگرايان و چه براي اصلاحطلبان.
اين اتفاقات غيرمترقبه چيست؟
ممكن است گروهي كه اسمشان در ليست 31 نفره تهران يا ليستهاي شهرستانها نباشد آنها يك احساس تكليفي پيدا كنند و بيايند با برخي افرادي ديگر ليستي مجزا بدهند.
ممكن است كساني از پايداريها هم در اين ميان باشند؟
من تاكنون چنين استنباطي را ندارم كه گروه پايداري بخواهد اين گونه بازي را به هم بزند اما معلوم نيست در ماهها و هفتههاي پاياني اتفاقات چگونه رقم خواهد خورد. البته اين تاكيد من بر «احساس تكليف» طنزگونه است و در واقعيت يعني اينكه افرادي پيدا بشوند، بيايند و بگويند حضور ما در مجلس نياز است و حالا كه اسم ما در ليست نيست يك ليست حاشيهاي درست ميكنيم و شايد قسمت شد و به مجلس رفتيم. رخ دادن اين اتفاق هيچ بعيد نيست ولي اصولگرايان اين ازخودگذشتي را دارند كه نگذارند اين اتفاق بيفتد ولي به هر جهت اتفاقات غيرقابل پيشبيني وجود دارد.
در انتخابات مجلس هشتم سعي ميشد كه ائتلاف شش نفرهاي تشكل بشود متشكل از نمايندگاني از دولت و از تشكلهاي اصولگرايان، براي انتخابات مجلس دهم چنين سازوكار يا شبيه به آن را در نظر داريد؟
در ابتدا يك عرض اينكه افراد دولت با اصولگرايان زاويه دارند و بعيد است كه دولتيها بتوانند با اصولگرايان وارد ائتلاف بشوند ولي بعيد هم نيست مكانيزمهايي شبيه به ائتلاف شش نفره مجلس هشتم طراحي بشود. اما بعيد ميدانم بشود با اين دولت وارد ائتلاف شد. از طرفي دولتها همگي شعار ميدهند كه ما در انتخابات ورود نميكنيم و مجري قانون هستيم.
همانند دولت گذشته كه ليست رايحه خوش خدمت را داد؟
بله، حرفهاي دولتها جنبه شعاري دارد و البته توصيه من به دولت اين است به دنبال مجلسي يكدست نباشد. مجلس يكدست درگيريهاي بيشتري با دولت پيدا خواهد كرد. دولتهاي گذشته هم همين تفكر را دنبال ميكردند. در مجلس ششم كه مصادف با دولت اصلاحات بود نيز ميبينيم كه مجلس يكدست بود اما عوارضي براي كشور داشت. بنابراين مجلس يكدست براي آن دولتي هم كه در پي آن است عوارض خواهد داشت. دولت بايد به دنبال اين باشد كه نمايندگان وارد مجلس بشوند تا به دولت كمك بكنند و كشور را به سمت جلو حركت بدهند.