فلسفه چه ظرفیتهایی برای کمک به انسان معاصر دارد؟
فلسفه و انسان معاصر
جواد ابراهیمی
سنتهای فلسفی جهان با غنای ۲۵۰۰ ساله -علاوه بر رسالت اصلی خود یعنی کشف حقیقت- امکانات و سرمایههای مختلفی برای ارائه به بشر امروز دارند.
به طور عمده سه بستر و زمینه کاربردی در فلسفه وجود دارد که میتواند یاریبخش بشر باشد:
1- روشها و ابزارهای فلسفی و منطقی
2- آرا و آموزههای فلسفی
3- تمارین فلسفی
درباره کاربردهای سهگانه فلسفه
در مورد نخست، فلسفه عمدتا ابزارهای شناختی و فکری _و نه محتوایی_ دراختیار بشر قرار میدهد. این ابزارها به افراد کمک میکند تا بهتر فکر کنند و مسائل زندگی را تحلیل کنند. تفکر انتقادی، تفکر منطقی و تحلیل مفهومی همگی در این دسته قرار میگیرند.
در رویکرد دوم، آموزهها و آراء فلسفی -مباحث محتوایی و نه روشی- مورد توجه است. در این بستر، اندیشهها به عنوان چراغ راه بشر به زندگی او غنا میبخشند. موضوعاتی همچون معنای زندگی، آغاز و انجام جهان و مباحث مربوط به فضیلت و اخلاق نمونههایی از موضوعات کاربردی فلسفی است که میتواند در خدمت بشر امروز قرار گیرد. نهایتا در رویکرد سوم، برخی تمارین عملی از سنتهای فلسفی و معنوی جهان اقتباس میشود، تمارینی همچون ذهن آگاهی و یا مراقبه سکوت. این تمارین عملی به افراد کمک میکنند آرامش خود را در زندگی افزایش دهند و به خودآگاهی و تجربه امر وجودی نائل آیند.
چرایی مشاوره فلسفی
این خدمات و کاربردهای سهگانه فلسفه در حوزه یاریگری عموما به چند صورت قابل ارائه است:
1 ـ کلاسهای آکادمیک فلسفه
2ـ کارگاهها و سخنرانیهای فلسفی
3ـ کتابهای فلسفی
حال مساله و پرسش اساسی آن است که اگر امکان بهرهبردن از یک سخنرانی یا کتاب فلسفی و کاربرد آن در زندگی وجود دارد، چرا امکان بهره بردن از فلسفه در بستر یک گفتوگوی دونفره وجود نداشته باشد؟ گفتوگویی در قالب مشاوره میان یک فیلسوف و مراجع، به ویژه آنکه در یک گفتوگوی دونفره میتوان بر جهانبینی، سوالها و چالشهای مراجع تمرکز کرد. طرح این پرسش و تلاش برای پاسخ به آن سبب شکلگیری جریانی بینرشتهای در دهههای اخیر در سطح جهان به نام مشاوره فلسفی شده است. جریانی که ابتدا در کشور آلمان، سپس هلند و بعد از آن امریکا و دیگر کشورها شکل گرفت و تاکنون به موازات مشاورههای روانشناختی پیش آمده است.
اهمیت مشاوره فلسفی
مشاوره فلسفی به دنبال کاستن از درد و رنج بشر و بالا بردن کیفیت زندگی اوست است و در این مسیر این ادعا را دارد که به موضوعاتی میپردازد و انتظاراتی را پاسخ میدهد که روان درمانی قادر به انجام آن نیست.
توضیح آنکه انسان در مسیر زندگی با سوالات، دغدغهها و ناخشنودیهای متافیزیکی زیادی مواجه میشود، سوالات و دغدغههایی که غیر بیمارگونه هستند و ریشه در ماهیت متفکر انسان دارند. یکی از کارهای اصلی مشاوره فلسفی پرداختن به این سوالات و دغدغهها است. پرسش از جایگاه انسان در عالم، معنای زندگی، اضطراب مواجهه با مرگ و دغدغه جاودانگی بخشی از موضوعاتی است که جنبه متافیزیکی دارند و از حیطه روانشناسی خارج هستند. بسیاری از اوقات مراجعین نه درگیر اختلال روانی، بلکه درگیر پرسشها و دغدغههای متافیزیکی هستند، دغدغههایی که سبب کاهش کیفیت زندگی و رنج وجودی برای آنها شده است، در اینجا روان درمانگران مراجعان را به مشاوران فلسفی ارجاع میدهند.