پيروزي سوداني و بازتوليد مصالحهگرايي در راهبرد امنيت منطقهاي عراق
ابراهيم متقي
تحولات سياسي عراق نه تنها تاثير خود را بر ساخت سياسي و اجتماعي ايران بهجا ميگذارد، بلكه پيامدهاي آن را ميتوان در بسياري از كشورهاي محيط منطقهاي مورد توجه قرار داد. سياست امنيتي عراق در سالهاي حكومت پادشاهي مبتني بر «همكاري متقارن» با ايران بوده است. نشانه آن را ميتوان در شكلگيري «پيمان سعدآباد» و «پيمان بغداد» دانست. در اين دوران تاريخي، نشانههايي از «موازنه كنش امنيتي» در روابط متقابل ايران و عراق وجود داشته است.
1- ژئوپليتيك قدرت، سياست و امنيت
در روابط ايران و عراق
بسياري از تحليلگران و نظريهپردازان عراق را به لحاظ ژئوپليتيكي در «خط مقدم» ميان دنياي ايراني و جهان عرب ميدانند. فرهنگ سياسي، اجتماعي و مذهبي ايران و عراق تاثير متقابل بر ديگري بهجا گذاشته و همواره نشانههايي از رقابت، ابهام و حتي تعارض در روابط دو كشور شكل گرفته است. بخش قابلتوجهي از رقابتهاي موجود كه ماهيت تاريخي دارد، عموما تحتتاثير عوامل بينالمللي بازتوليد شده و زمينه شكلگيري برخي منازعات ازجمله حمله نظامي «صدام» به ايران را فراهم ميسازد. عراق در دوران نقشيابي رژيم ناسيوناليستي و بعثي تلاش داشت تا سطح رقابت و تعارض فراگيري عليه ايران به وجود آورد. اگرچه اكثريت جمعيت عراق را شيعيان تشكيل ميدهند، اما بسياري از قالبهاي فرهنگي شيعيان با شكلبندي ساختار سياسي و اجتماعي عراق به عنوان كشوري عربي پيوند يافته است. در دوران پس از اشغال نظامي عراق، نهادهاي سياسي ايران درصدد برآمدند تا «نقش ملي موازنه سازنده» را ايفا نمايند. از سال 2010 به بعد، شكلبندي ساختاري عراق ترميم شد و زمينه براي همكاريهاي سازنده به وجود آمد. در دوران تاريخي كه عراق درگير تحولات سياسي و انقلابي ناسيوناليستي شد، تضادهاي سياسي ايران و عراق به گونه تدريجي افزايش و تصاعد پيدا كرد. كودتاي عبدالكريم قاسم در سال 1958 منجر به خروج عراق از پيمان بغداد شد و در اين شرايط تاريخي، نشانههايي از خلأ قدرت سياسي در روابط كشورهاي منطقهاي به وجود آمد. در سال 1968 كودتاي بعثي «حسن البكر»، سياست قدرت در عراق را به گونه تدريجي راديكاليزه نموده و اين امر سطح تعارض ايران و عراق در محيط منطقهاي را افزايش داد. انقلاب اسلامي ايران در سال 1979 بار ديگر سياست، امنيت و كنش رفتاري بازيگران را راديكال نموده و در نتيجه زمينه شكلگيري جنگ 8 ساله عراق عليه ايران را به وجود آورد. افزايش قدرت نظامي، سياسي و منطقهاي عراق در سال 1988، زمينه «اشغال نظامي كويت» را فراهم ساخت. اشغال كويت در آگوست 1990 شكل گرفت، اما در ژانويه 1991 امريكا از ائتلاف تاكتيكي براي حمله نظامي عليه عراق و آزادسازي كويت بهره گرفت. هر يك از فرآيندهاي ياد شده، شكل خاصي از امنيت، قدرت و سياست منطقهاي را در ارتباط با ايران منعكس ميساخت. قدرت نظامي عراق پس از جنگ با ايران نتوانست شكل جديدي از موازنه قدرت منطقهاي را به وجود آورد. در شرايط موجود تاريخي، الگوي كنش ارتباطي ايران و عراق بيش از آنكه براساس شاخصها و نشانههاي كنش متقابل سازماندهي شود، تحتتاثير تحولات منطقهاي و بينالمللي قرار ميگيرد. جنگ 12روزه به گونه اجتنابناپذير تاثير خود را در آينده روابط سياسي عراق، ايران، عربستان، امريكا و بسياري از كشورهاي منطقهاي ازجمله سوريه بهجا خواهد گذاشت. چنين نشانههايي از ابهام، واقعيت سياست در محيط منطقهاي را منعكس ميسازد.
2- منطق انتخابات در ساختار سياسي عراق
ساختار انتخابات ماهيت استاني دارد يعني اينكه ليستهاي استاني تنظيم شده و هر فرد ميتواند به ليست يا افراد مشخصي از ليستهاي انتخاباتي راي دهد، به همين دليل است كه ساختار انتخاباتي عراق در سال 2025 براساس آراي فردي بوده و كانديداهاي شكست خورده نميتوانند آراي خود را به ساير كانديداها واگذار نمايند. در روند رقابتهاي انتخاباتي نه تنها گروههاي شيعي، بلكه جريانهاي سياسي قوي و موثر اهل تسنن نيز شركت كردند. قانون انتخابات عراق ماهيت كثرتگرا دارد. ساختار انتخاباتي عراق براي زنان و اقليتهاي ديني، كرسيهاي انتخاباتي در نظر گرفته است. 9 كرسي انتخاباتي به اقليتهاي قومي و مذهبي اختصاص يافته كه در بين آنان ميتوان به مسيحيان، كردهاي فيلي، صابئين مندايي و ايزديها اشاره داشت. سهميه زنان در ساختار انتخاباتي عراق به گونهاي است كه حداقل 83 كرسي يعني 25درصد از اعضاي مجلس ملي عراق به اين گروه تعلق گرفته است. اين كرسيها به كانديداي مونثي تخصيص داده شده كه بيشترين راي را در حوزه انتخابيه خود كسب نموده باشند.
3- فرآيند و نتايج انتخابات پارلماني عراق 2025
انتخابات عراق شكل جديدي از موازنه قدرت بين گروههاي سياسي را منعكس ميسازد. بسياري از نشانههاي سياسي عراق بيانگر آن است كه مشاركت جريانهاي سياسي در روند رقابتهاي انتخاباتي اين دوره محدودتر از دورههاي قبلي بوده و هيجان انتخاباتي كمتري وجود داشته است. ميزان مشاركت انتخاباتي شهروندان عراقي در اين دوره 55درصد واجدين شرايط بوده است. اين ميزان از مشاركت در مقايسه با دورههاي گذشته بسيار كمتر بوده و رهبران سياسي عراق اميدوار هستند كه در زمان محدودي بتوانند ساختار قدرت را براساس توافق، مشاركت و آراي اكثريت شكل دهند. هرگاه الگوي كنش ارتباطي كشورها با يكديگر در مقياس تاريخي براساس نشانههايي از ابهام، تعارض و جدال سياسي باشد، طبيعي است كه شكلبندي قدرت و نتايج حاصل از انتخابات در آينده سياسي بسياري از كشورهاي منطقه تاثير قابلتوجهي بهجا خواهد گذاشت. انتخابات عراق در 11 نوامبر 2025 برگزار شد. بسياري از كشورهاي منطقهاي و قدرتهاي بزرگ مترصد نتايج حاصل از انتخابات بودند. در روند انتخابات 329 عضو مجلس ملي عراق انتخاب ميشوند كه مسووليت تعيين نخستوزير و رييسجمهور عراق را خواهند داشت. مقتدي صدر يكي از رهبران شيعي، عدم تمايل خود براي شركت در رقابتهاي انتخاباتي را بيان داشته است. مقتدي صدر داراي رويكرد ضد فساد بوده و بر اين اعتقاد است كه اليگارشي حاكم در عراق، رقابتهاي انتخاباتي را به عنوان ابزاري براي قدرت سياسي و اقتصادي خود مورد استفاده قرار ميدهند. عدم مشاركت جريان صدر در روند رقابتهاي انتخاباتي به گونه اجتنابناپذير، جايگاه و موقعيت شيعيان در فضاي سياست شكننده در عراق را كاهش خواهد داد. در روند انتخابات
11 نوامبر 2025 عراق، طيف گستردهاي از گروههاي سياسي و مذهبي مشاركت داشتهاند. در بين گروههاي شيعي كه در روند رقابتهاي انتخاباتي شركت نمودند، ميتوان به سوداني، نخستوزير فعلي عراق اشاره داشت كه داراي رويكرد سازنده و مبتني بر مصالحه ميباشد. السوداني رهبري «ائتلاف سازندگي و توسعه» را عهدهدار بوده و در روند رقابتهاي انتخاباتي 46 كرسي را به دست آورد. «دولت قانون» به رهبري «نوريالمالكي» نخستوزير سابق عراق نيز داراي 30 كرسي انتخاباتي بوده و در جايگاه دوم قرار گرفت. نتايج انتخابات بيانگر آن است كه «جنبش صادقيون» به رهبري قيس الخزعلي با ليستي جداگانه جايگزين «عصائب اهل الحق» گرديده و 27 كرسي انتخاباتي را به دست آورد. جنبش صادقيون در جايگاه سوم آرا انتخاباتي شيعيان مجلس ملي عراق قرار گرفت. «سازمان بدر» به رهبري هادي عامري 18 كرسي انتخاباتي را به دست آورده است. ساير احزاب شيعه نيز در روند انتخابات مجلس ملي 18 راي را كسب كرده و به اين ترتيب نقش موثري در شكلبندي قدرت آينده عراق ايفا نمودهاند. توضيح آنكه در روند انتخابات عراق «جريان مقتدي صدر» انصراف نهايي خود را از شركت در انتخابات اعلام نمود و تلاشي براي وزنكشي سياسي به انجام نرساند. اگرچه سوداني در اين دوره از رقابتهاي انتخاباتي بيشترين آرا را به دست آورده، اما آينده سياسي و ساختار پيشروي قدرت عراق هنوز با نشانههايي از ابهام همراه خواهد بود. شايد بتوان به اين موضوع اشاره داشت كه ساختار قدرت عموما تحتتاثير نظم قومي و فرقهاي قرار گرفته است. نشانههايي از پيوند سياست به هويت و چگونگي توزيع منابع مالي بين گروههاي اجتماعي، سياسي و قومي وجود داشته است. در فرآيند رقابت انتخاباتي، ساخت اجتماعي عراق نشان داد كه به كثرتگرايي و مصالحهگرايي سياسي توجه دارد.
4- آينده سياسي عراق و تحولات پيشرو
ثبات سياسي عراق به ميزان قابلتوجهي تحتتاثير اراده امنيتي و راهبردي ايران قرار داشته است.
سردار سليماني نقش موثري در شكلبندي قدرت، ثبات و امنيت منطقهاي عراق ايفا نمود. سليماني درصدد بود تا نشانههايي از «كثرتگرايي سياسي و امنيتي» را در عراق پس از اشغال نظامي امريكا بازتوليد كند. تحقق اين امر نيازمند مشاركت سياسي، رقابت عادلانه و همكاري طيفهاي گسترده سياسي و قومي ميباشد. شكست داعش در عراق، موقعيت شيعيان را ارتقا بخشيده و درنتيجه گروههايي كه در رقابتهاي انتخاباتي مشاركت ميكردند، بر ضرورت همكاري منطقهاي و امنيتي با ايران تاكيد داشتند. ائتلاف امريكا و اسراييل در «جنگ عليه جبهه مقاومت»، شكلبندي قدرت و سياست منطقهاي را تحتتاثير قرار داد. از اكتبر 2003 به بعد كه ائتلاف امريكا و اسراييل عليه ايران، جبهه مقاومت و حماس شكل گرفت، ضريب قدرت منطقهاي ايران به گونه مرحلهاي كاهش پيدا كرده و اين امر تاثير خود را در معادله سياست، قدرت و رقابتهاي منطقهاي بهجا گذاشته است. كاهش قدرت ملي و منطقهاي ايران از سال 2014 آغاز شد. در اين دوران تاريخي، اسراييل از مازاد قدرت اطلاعاتي و امنيتي خود بهره گرفته و درصدد برآمد تا قابليت و اثربخشي ايران در محيط منطقهاي را كاهش دهد. نتيجه جنگ منطقهاي عليه جبهه مقاومت، زمينه تغيير در موازنه قدرت را اجتنابناپذير ساخت. هرگاه موازنه قدرت تغيير پيدا كند، در گام نخستين زمينه براي شكلگيري جنگ منطقهاي به وجود ميآيد. جنگ اسراييل و امريكا عليه ايران نمادي از «جدال ساختاري» و «رويارويي راهبردي» محسوب ميشود. در اين فرآيند، بخشي از قابليتهاي تاكتيكي ايران كاهش يافت. قدرت نظامي و شكلبندي امنيت منطقهاي ايران در شرايط پس از جنگ، ماهيت مبهم و شكننده دارد، به همين دليل است كه انتخابات عراق و نتايج حاصل از آن، بخشي از دغدغههاي سياست خارجي و ضرورتهاي امنيت ملي ايران را ترميم مينمايد. موضوع اصلي در فضاي رقابتهاي انتخاباتي مربوط به جهتگيري و نقش گروههاي سياسي در آينده عراق است. در روند اين دوره از انتخابات مجلس عراق، نقش حمايتي ايران كاهش يافته و هر يك از رهبران سياسي منتخب ميبايست براساس اراده سياسي، ابتكار عمل، چندجانبهگرايي و مصالحه، زمينه موازنهگرايي سازنده در آينده سياسي عراق را فراهم سازند. واقعيتهاي موجود بيانگر آن است كه سوداني بيش از ساير رهبران سياسي عراق، از «قابليت مصالحه و موازنه» برخوردار است. نقشيابي سوداني به همراه ساير گروههاي شيعي، بخشي از آينده سياسي عراق را شكل ميدهد. اگر همكاري و همبستگي در روابط شيعيان عراق ايجاد شود، در آن شرايط امكان پيروزي موازنهگرايي و مصالحه وجود خواهد داشت. توضيح آنكه هرگاه قدرت سياسي و نقش راهبردي كشوري در محيط منطقهاي كاهش يابد، ميزان اثربخشي نيز كاهش يافته و در نتيجه زمينه براي ظهور تضادهاي سياسي جديد فراهم ميشود. عراق امروز نيازمند آن گروه از رهبران سياسي است كه بتوانند نقش سازنده و همكاريجويانه با اركان مختلف قدرت منطقهاي و بينالمللي ايفا نمايند. نظم سياسي منطقهاي به ميزان قابلتوجهي ارتباط مستقيم با آينده سياسي عراق دارد. سياست در عراق 2026 به گونه اجتنابناپذير آزادي عمل بيشتري در كنش سياسي، منطقهاي و بينالمللي خواهد داشت. تجربه سياسي سوداني به گونهاي است كه قادر خواهد بود تا از چالشهاي عصر موجود عبور نموده و زمينه شكلگيري نشانههايي از ائتلاف و موازنه را به وجود آورد. اگر در عراق زمينه براي به قدرت رسيدن نخستوزير موازنهگرا فراهم شود، طبعا نتايج موثرتري براي امنيت منطقهاي و الگوي كنش سازنده ارتباطي عراق با همسايگانش دارد.
استاد دانشگاه تهران