ويژگيهاي نظام بينالملل ترامپي
همچنان هژموني خود را نسبت به كشورهاي پيرامون و روابط گذشته حفظ كند. با اين تفاوت كه در اين معادله، نهادهاي بينالمللي و منطقهاي را به عنوان ابزار نميپذيرد و به جاي آن از اهرم فشار نظامي و تجاري مانند تحريم و تعرفه كمك ميگيرد. او واقعيت ظهور قدرتهاي جديدي مانند چين و روسيه را پذيرفته، اما ميخواهد با رقابت اقتصادي و فشار تعرفهاي، با آنها برخورد کرده و آنها را مجبور به تسليم در برابر قدرت خود کند.
4- قدرت سخت: ترامپ مانند قدرتهاي قرن هجدهم و نوزدهم ميلادي اروپا، متكي بر قدرت نظامي و ارتش است. او بهرغم آنكه نيم نگاهي به شبكههاي اجتماعي دارد اما به ديپلماسي عمومي و توجيه مخاطبان كاري ندارد و سعي ميكند با شدت و قدرت مخاطبان خود به خصوص مقامات كشورها را مجبور به پذيرش دستوراتش كند. او در اين راه از تحقير، توهين و ايجاد خوف و ترس استفاده كرده و كشورها را مجبور به پذيرش خواستههايش ميكند.
5- عملگرايي به جاي آرمانگرايي: ترامپ به آرمانهاي اصلي امريكا (كه با تاسيس اين كشور به وجود آمده) وقعي نمينهد و به دو شعار اصلي ليبراليسم و دموكراسي حتي در ظاهر نيز توجهي نميكند. براي او دموكراسي زماني است كه مردم به او راي داده باشند و در غير اين صورت مورد قبول نميافتد. روابط كنوني امريكا با ديكتاتورها بسيار بهتر از كشورهاي دموكراتيك بوده به نحوي كه امروزه، كشورهاي دموكراتيك نگران آينده خود و جهان آزاد هستند.
6- بيماري پوپوليسم: رفتار ترامپ در داخل اين كشور و حتي در صحنه بينالملل، نوعي شوآف و خودنمايي است. او دوست دارد كه همه جا ستوده شود و قدرت و جبروتش به رخ ديگران به خصوص مقامات كشورها كشيده شود و آنها از او تعريف و تمجيد كنند. با توجه به اينكه در ظاهر او به قله همه آرزوهايش در گرفتن ثروت و قدرت رسيده، اكنون براي گرفتن جايزه صلح نوبل تلاش ميكند و اطرافيانش و حتي مقامات برخي كشورها با تملقگويي سعي ميكنند او را به سوي خود جذب کنند.
در شرايطي كه ترامپ در حال تغيير نظام بينالملل است، كشورها باید با تدبير و شناخت روحي و رواني رييسجمهور امريكا، موقعيت خود را تثبيت و حداقل از زيانهاي اين پديده دور بمانند. براي همين دولتها نياز دارند تا به يك شناخت رواني، سياسي و اجتماعي از وي بپردازند و حتيالامكان از برخورد مستقيم با وي اجتناب کنند. قدرت فزاينده نظامي، سياسي و اقتصادي امريكا اكنون در اختيار كسي است كه از نظر رواني دچار نوعي احساسات كنترل نشده، خودشيفتگي، خودمحوري، سرسختي و ريسكپذيري بوده و هرگونه اقدامي از سوي او ممكن است.