• 1404 پنج‌شنبه 29 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6195 -
  • 1404 پنج‌شنبه 29 آبان

شهري كه صدا در آن هويت‌مي‌سازد

 بلكه همين كه پيوند سه‌گانه كالبد، حركت و انسان مشاهده شود، صدا شنيدني مي‌شود. از اين‌رو براي شنيدن «صداي واقعي شهر» (3) نيازمند پيوند سه گوش شنيداري هستيم: طراحي فضا كه ساختار صوتي را شكل مي‌دهد، مردم كه حاملان و توليدكنندگان اصلي صدا هستند و نهادها كه گفتمان‌هاي رسمي را كه بازتوليدكننده و تنظيم‌گرند. شنيدن فعال و سياستگذاري مبتني بر اين سه‌گانه، پيش‌شرط بازآفريني هويت صوتي شهري و ارتقاي تعلق شهروندي است كه با هم‌آميزي با يكديگر و ديگر عناصر شكل‌دهي، صداي خاصي را براي انسان ايجاد مي‌كند. امري كه امروزه با نوعي اختلال همراه شده و نيازمند رويكردي ديگر است. از اين رو اگر صداي شهر را حاصل منظر شهري و عناصر شكل‌دهنده آن بدانيم بي‌توجهي به كالبد در كنار روابط منطبق بر آن به همراه تنظيم قوانين و دستورالعمل‌ها ضرورتي جدي است .  از اين‌رو اگر چه اين صداهاي متنوع در حلقه حس و وجود انساني معنا مي‌گيرد و موجب ايجاد نوعي احساس مالكيت و تعلق مي‌شود، اما بدون در نظر گرفتن ساخت شهر و عناصر معنابخش و هويت‌ساز نظير ديوارنگاره‌ها و حركت انسان‌ها بستر‌سازي براي تعامل شهروندان را با نقص همراه مي‌سازد .  برخي كارشناسان معتقدند يكي از عوامل غيركالبدي سازنده منظر شهري، صداست. آنها مي‌گويند، صداها و آهنگ‌ها، فارغ از اينكه ما به آنها توجه داشته باشيم يا نه! قادرند در شكل‌ها و درجات مختلف شنيده و حس لازم را فراهم كنند. به عبارت ديگر اين صداها در هر حالتي يكي از مولفه‌هاي منظر شهري بر اثربخشي بر احساس و ادراك الگوي رفتاري شهروندان به همراه تعاملات اجتماعي آنان است. اين مهم ضرورت پرداختن به عناصر انساني و معماري در شهرها را بيش از پيش مي‌كند كه يقينا كاركرد اصلي آن در اختيار دو نهاد اصلي يعني شوراي شهر و شهرداري است. لذا براي صداي دلنشين و ارتباط‌گيرنده كه در همه جاي شهر قابل شنيدن است، بايد راه‌ها را هموار و فضا را مناسب‌تر كرد تا اين امر نهان مانده در پيشاروي مديريت شهري آشكار شده و فرآيند حس تعلق را در ميان شهروندان افزون سازد . اين فضا‌ها كه از دروازه‌هاي ورودي يك شهر آغاز مي‌شود و قادر است با انسان ارتباط برقرار كرده و حس شنيده شدن شهر توسط او را ايجاد كند.   از اين ‌رو است كه بي‌توجهي به نوع سازه‌هاي عمومي انسان ساخت موجب ايجاد مزاحمت براي شنيدن صداي شهر و اختلال در حس تعلق به شهر را مي‌شود . به عنوان مثال شايد در شنيدن يك بوق اتوبوس كه خاطره مهاجرت را بيدار مي‌كند يا اذان يك مسجد كه حسِ تعلق را به آيين ديني را شكل مي‌دهد يا ميدان شهري كه هر هفته با بازارچه محلي و موسيقي خياباني زنده مي‌شود؛ اگر دستكاري غيرضرور در آن صورت بگيرد مبدل به عامل انقطاعي شده و از شنيده شدن صداي شهر جلوگيري مي‌كند. لذا لازم است مديريت شهري با نگاهي ديگر به منظر شهري و كالبد آن ورود كند كه اين صداي هويت‌بخش  را  قطع   نكند.
در اين ميان توجه به اين مهم ضروري است، چراكه انسان‌ها حاملان اصلي صدا در شهر هستند، لذا جايگاه متفاوتي در شكل‌گيري صداي شهري دارند . انسان‌ها، از رهبران محلي تا افراد صاحب نفوذ هنري -   فرهنگي و اقتصادي كه بستري براي روايت‌هاي روزمره و خاص را توليد مي‌كنند، قادرند در شنيده شدن و توليد صدا براي هر شهر نقش كانوني داشته باشند . با اين وجود گرايش‌ها، خواسته‌ها و زبان گروه‌هاي انساني اگرچه مي‌تواند صداي شهر را شكل بدهد؛ اما اين ارتباط مستقيم به ميزان سرمايه اجتماعي و نماديني آنها دارد . در اين ميان نبايد نقش نهاد‌ها و شبكه‌هاي رسمي و غيررسمي اجتماعي ناديده انگاشته شود، چراكه آنان نيز فرصت‌هاي توليد صدا براي شهر هستند . به همين دليل است كه بايد فضا براي تعامل انسان با شهر گشوده‌تر و مكان براي او مهياتر باشد. اگرچه در شهرهاي امروزين صداها تغييرات متفاوتي داشته‌اند كه بخشي از آن ورود به عرصه ديجيتال و تولد صداهاي تازه است . اما اين صدا در تلقيق با ديگر صداها، توانسته ضرباهنگ‌ها و شكل‌هاي تازه‌اي از هويت‌بخشي و تعلق را معنا كند .  مديريت شهري و برنامه‌ريزان شهري نيازمند توجه به صداي شهر و فهم شبكه‌هاي شنيدني در شهر هستند تا بتوانند در اتخاذ تصميم‌ها موثرتر و پوياتر عمل كنند .گوش دادن به نفس‌هاي شهر، حس و صداي زندگي عناصري هستند كه براي شهروندان و نظاره‌گران شهر را معنا مي‌كند؛ پس لازم است با صداي شهر بستري از هم‌آوايي ايجاد و دوست داشتن شهر با آن توام شود. در واقع آنچه در اين يادداشت مورد توجه است، اين است كه «صداي شهر» به ‌مثابه‌ هويت شنيداري در پيوند سه‌گانه‌اي شكل مي‌گيرد: فرم كالبدي كه شامل معماري، ميدان‌ها، ديوارنگاره‌ها و طراحي فضاست و بستري براي توليد و بازتاب صدا فراهم مي‌آورد؛ «روايت هويتي» كه از تجربه‌هاي زيسته شهروندان و بازديدكنندگان شكل مي‌گيرد و خاطره جمعي مي‌سازد. ساختار نهادي كه از سوي شوراها، شهرداري و نهادهاي رسمي با قوانين، دستورالعمل‌ها و گفتمان‌هاي سياستي مي‌تواند اعمال مي‌شود، ساختار شنيداري شهر را تنظيم و بازنمايي كند . اين سه بخش قادر است تصويري ديگر از هويت و حس تعلق را براي شهر تعريف كند كه در متن صداي شهر آشكار مي‌شود. از اين رو براي براي شنيدن صداي واقعي شهر بايد سه گوش فعال داشته باشيم: گوشِ طراحي فضا، گوشِ مردم و گوشِ نهادها. سياستگذاران و شهروندان زماني مي‌توانند شهر را بهتر ارزيابي و بازسازي كنند كه اين سه بخش را به هم پيوند زده و امكان شنيدن فعال را مهيا سازند.  اكنون كه در آستانه انتخابات شوراهاي شهر هفتم در شهر وروستا هستيم، ضروري است نمايندگاني از سوي مردم به اين نهادها ورود كنند كه درك درستي از هويت و حس تعلق داشته و سرمايه شهر را به آساني خرج نكنند. فروش تراكم غيرمصوب در كنار بي‌توجهي به فضاي شهري تصويري نيست كه بتواند صداي شهر را به گوش شهروندان برساند .
پاورقي
1- https://joasi.ir/article-1-299-en.html
2-https://monoskop.org/images/d/d4 3- 3- https://journals.sagepub.com/doi/10.1177/14744740241293102

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون