واكنشها به اظهارات جنجالي طارمي؛ بالا همان جايي است كه...
سكوت كنيد تا داغ دل هواداران تازه نشود
علي ولياللهي
اظهارات مهدي طارمي بعد از شكست ايران مقابل ازبكستان در ضربات پنالتي باعث شد او آماج حملات از سوي گروههاي مختلف فكري در جامعه هواداري فوتبال شود.
به گزارش «اعتماد» طارمي بعد از مسابقه در جمع خبرنگاران و در حالي كه داشت در مورد بحث پنالتي زنان تيم ملي كه يك مساله فني بود صحبت ميكرد به ناگاه بحثي را وسط كشيد كه حسابي جنجالي بود. طارمي گفت: « ۲-۳ سال است از بالا فوتبال را خراب كردهاند. چرا پرسپوليس و استقلال ۴ سال است به جاي بازي در ورزشگاه آزادي در شهر قدس بازي ميكنند؟ شايد به خاطر اين نميگذارند كه ۵۰ - ۶۰ هزار نفر يكجا جمع نشوند. تنش كشور را روي فوتبال خراب نكنيد. ميخواهيد اين فوتبال را خراب كنيد به من ربطي ندارد اما بدانيد فوتبال در دنيا خراب نميشود. اگر چيزي نميدهيد، چيزي هم نخواهيد!»
البته جمله استاديوم آزادي را نميسازند تا هواداران تجمع نكنند بار نخست توسط محمد دادكان مطرح شد. دادكان سال گذشته به ديدهبان ايران گفته بود: «استاديوم آزادي ديگر هرگز به مانند گذشته ميزباني نخواهد كرد. اينها اجازه ورود چند ده هزار نفر را نميدهند. اجازه بدهند چند ده هزار نفر بيايند كه شعار بدهند؟ آماده هم كنند براي حداكثر 20 هزار نفر آماده ميكنند. اين استاديوم ديگر هرگز مثل سابق نخواهد بود.» اين اظهارات در شرايطي مطرح شد كه در آن مقطع مقامات وزارت ورزش قول داده بودند كه آزادي تا زمستان آماده ميشود اما اين اتفاق نه تنها رخ نداد كه امسال گفته شد بازگشايي آزادي در سال 1405 انجام ميشود.
بعد از دادكان چندين نفر ديگر نيز اين ادعا را مطرح كردند و در نهايت طارمي نيز با اظهارات خود جنجال پيرامون اين مساله را چند برابر كرد.
اما با وجود اينكه اظهارات انتقادآميز طارمي براي برخي خوشايند بود اما اغلب واكنش منفي به آن نشان دادند. صداوسيما و رسانههاي اصولگرا حسابي به طارمي حمله و او را به سياهنمايي متهم كردند. در يك برنامه تلويزيوني مجري با كنايه به طارمي گفت «از كدام بالا حرف ميزني؟ همان جا كه زير آب اسكوچيچ را زدي و اگر الان به شما ميدان بدهند زير پاي امير قلعهنويي را هم خالي ميكني. بالا همان جايي است كه به شما حواله خودرو دادند. همان جا كه اجازه دادند اردوي تيم ملي را ترك كني تا در تيزر تبليغاتي بازي كني. چرا آن موقع بالا بد نبود؟ نميشود نان بالا را خورد و بعد زد زير ميز».
خبرگزاري فارس نيز با انتقاد از اظهارات طارمي نوشت: «طارمي در اين مصاحبه عنوان كرده استاديوم آزادي را درست نميكنند تا ۵٠-۶٠ هزار نفر دور هم جمع نشوند. چون در كشور تنش هست. اما واقعا چنين است؟ در ماههاي اخير چندين ديدار با تماشاگراني در همين ميزان در ايران برگزار شده. ديدارهاي تراكتور در ليگ و آسيا، جدال سپاهان با پرسپوليس و استقلال در ليگ، مصاف استقلال با فجر در شيراز تنها نمونههايي از حضور پرشور تماشاگران در ماههاي اخير هستند. تغيير حكم بازي تراكتور و پرسپوليس در جام حذفي از بيتماشاگر به با تماشاگر خود نشانگر آن است كه «دستور حكومتي» براي جمعنشدن تماشاگران و هواداران فوتبال در ورزشگاهها وجود ندارد.»
از سمت ديگر هواداران و گروههاي طرفداري كه از روايتهاي رسانههاي رسمي و حاكميتي تغذيه نميكنند نيز به طارمي حمله كردهاند كه بعد از اين همه مدت تازه يادت آمده چنين انتقاداتي را مطرح كني؟ اين گروه از هواداران نيز به همان نكتهاي كه اغلب منتقدان به آن اشاره كردهاند رجوع نموده و نوشتند: دير است آقاي طارمي! دير است!
اشاره اين هواداران به كاهش شديد پايگاه اجتماعي تيم ملي فوتبال است كه در دو بازي اخير هم با وجود سكوهاي خالي استاديوم ميزبان بازي ايران به خوبي مشهود بود.
واقعيت هم اين است كه گرچه اظهارات مهدي طارمي در جاي خودش بسيار قابل بحث و جدي هستند (مساله بالا و خراب كردن فوتبال و حضور هواداران و شرايط استاديومها) اما همانطور كه اغلب منتقدان گفتند طارمي و در مجموع اكثر بازيكنان تيم ملي در جايگاهي نيستند كه چنين انتقاداتي را مطرح كنند. به هر حال هنوز كسي فراموش نكرده در سال 1400 همين طارمي و دوستانش بودند كه با همان مقامات بالا نشست و برخاست كردند تا ابتدا زير پاي شهابالدين عزيزي خادم رييس وقت فدراسيون فوتبال خالي شود، سپس مهدي تاج برگردد و در نهايت اسكوچيچ برود و كيروش برگردد. در واقع هر آنچه امروز در فوتبال شاهد آن هستيم و طارمي به آن انتقاد دارد همان چيزي است كه او و دوستانش خواسته بودند. اگر امروز با تيمهاي ملي بزرگ بازي نميكنيم، شرايط تيم ملي نابهسامان است، سردار آزمون ميگويد اميدي به صعود از گروه نداريم و... دست كم بخشي از اين وضعيت حاصل خواست طارمي بوده است. حال طبيعي است انتقادات او با واكنش منفي همه جناحها روبهرو شود. بخشي به او اتهام سياهنمايي ميزنند و بخشي ديگر او را ناصادق خطاب ميكنند.
اين ذهنيتي است كه اغلب هواداران نسبت به مواضع بازيكنان تيم ملي دارند. مثلا وقتي سردار آزمون ميگويد اگر من و طارمي و شجاع و عزتاللهي و... نباشيم صعود به جام جهاني آرزو ميشود؛ هواداران ميگويند مگر شما با ويلموتس در آستانه حذف از جام جهاني قرار نداشتيد؟ بعد كه با اسكوچيچ 13 برد پياپي كسب كرديد و به جام جهاني رسيديد چه رفتاري انجام داديد؟ همين ديروز شجاع خليلزاده به محض ورود به ايران دوباره مردم و رسانهها را مقصر شرايط دانست و آنها را به جوسازي و دادن استرس به بازيكنان متهم كرد. شجاعي كه چند روز پيش پست گذاشته بود بيشتر مردم از مغزشان استفاده نميكنند !
موارد زياد است و همه نشاندهنده يك چيز. شايد بهتر باشد بازيكنان تيم ملي ديگر هيچ صحبتي نكنند و صرفا فوتبالشان را بازي كنند. به دليل سابقهاي كه به وجود آمده امروز بازيكنان و كادرفني هر صحبتي كه انجام ميدهند موجي از واكنش و حاشيه به دنبال دارد و داغ دل برخي از هواداران تازه ميشود و آنها را به مقابله وا ميدارد.
سكوت چيزي است كه بايد در دستور كار اعضاي تيم ملي قرار بگيرد تا در آينده شايد اتفاقات ديگري در فوتبال رخ بدهد و تغييرات باعث شود برخي چيزها رو به بهبود بروند.