توافق صلح در سايه زورآزمايي امريكا و انگليس
روحاله مدبر
طرح صلح ۲۸بندي ترامپ داراي زواياي پيدا و پنهان متعدد و متنوعي است كه ضرورت دارد افراد، پيش از هر نوع تحليل و اظهارنظر درباره آن، از همه اين زوايا خصوصا پيشينه تاريخي آن آگاه باشند، اما مهمترين نكته قابل ذكر اين است كه حتي اگر اروپاييها محور آنگلوساكسوني به رهبري بريتانيا كه نفوذ موثري بر زلنسكي و افراد حاكم بر اوكراين دارد، در اجراي اين طرح اخلال ايجاد كند، باز هم يك پيروزي بسيار مهم براي روسيه در ميدان و ديپلماسي محسوب ميشود، خصوصا اينكه امريكايي كه از سال ۲۰۱۴، پس از كودتايي كه عليه دولت قانوني «يانوكوويچ» در اوكراين ايجاد كرد و مهرههاي غربي خود را وارد اوكراين كرد و پس از الحاق كريمه كه با انتخابات مردم كريمه صورت گرفت، اولين تحريمها را عليه روسيه اعلام كرد، امروز رسما كريمه و بخشهاي روستبار «دونباس» را جزيي از خاك روسيه ميداند. اين يك پيروزي تاريخي براي روسيه و يك شكست بسيار بزرگ براي غرب است، چراكه مساله شرق اوكراين و كريمه يك رخداد مهم تاريخي است. زماني كه در ۸ دسامبر ۱۹۹۱ در جنگلهاي «بلوژ» در بلاروس و در خانه ويلايي ويسكولي كه غربيترين نقطه بلاروس و خط مرزي با لهستان است، «يلتسين» كه يكي از غربگراترين شخصيتهاي روس محسوب ميشد و ارتباط بسيار نزديكي با امريكا داشت، همراه با لئونيد كراوچوك (كه بعدا رييسجمهور اوكراين مستقل از اتحاد جماهير شوروي شد) و استنيسلاو شوشكويچ (كه بعدا اولين رييسجمهور بلاروس مستقل از شوروي شد)، نقشه تقسيم و جداسازي جمهوريهاي اتحاد جماهير شوروي را امضا كردند كه بخش روستباري كه در اوكراين مستقر بود كه تماما هويت و تاريخ روسي داشت و كريمهاي كه جزيي از روسيه بود، در نقشه جديد اوكراين قرار داده شد. اين تصميم، ريشه ايجاد يك بحران عميق تاريخي و طولانيمدت در روابط جمهوريهاي جديد با فدراسيون روسيه بود. اين پروژه تاريخي، با پيشينهاي از سال ۱۹۹۱، طراحي شد. طبق همين تقسيمبندي مرزي كه ميدانيم پروژه اختلافسازي در مرزها يك پروژه انگليسي است و انگليسيها همواره با ايجاد التقاط و تقاطع قوميتي، يك تنش پنهان در خطوط مرزي كشورها ايجاد ميكنند، لذا بخش كاملا روسي و متعلق به روسيه را در نقشه اوكراين جاي دادند. از سال ۲۰۱۴ نيز مسير تنشسازي گسترده ضدروسي با تحركات مختلف، ازجمله ممنوعيت گفتوگو و آموزش به زبان روسي، نقض حقوق روستباران دونباس و تحركات پيچيده هويتي و فرهنگي، دنبال شد. امروز در توافق ۲۸بندي ترامپ به همين مساله به رسميت شناختن هويت، تمدن، فرهنگ و تاريخ روسيه بهدقت اشاره شده كه اين موضوع بخشي از ريشههاي اصلي بحران اوكراين است؛ موضوعي كه بارها رييسجمهور روسيه بر آن تاكيد كرده است. با اين همه بسياري از افراد به دليل عدم اطلاع از پيشينه تاريخي بحران، گمان ميكنند مساله روسيه و اوكراين يك درگيري، جنگ مرزي يا كشورگشايي است، درحاليكه اين تصور كاملا غلط است. اين يك مساله هويتي و تاريخي است و محور آنگلوساكسوني نقش ويژهاي در تحريك اختلاف و بحرانسازي داشته است. رييسجمهور روسيه بارها تاكيد كرده است كه حل مساله اوكراين بايد با حل ريشههاي بحران همراه باشد و روسيه هيچگاه موافق توافق موقت يا لغو موقت درگيريها نبوده و نيست. رويكرد روسيه، حل كامل و ريشهاي است و تنها توافقي را ميپذيرد كه شروط روسيه در آن محقق شود. نكته مهم بعدي حذف عامل اصلي ايجاد، ادامه و توسعه بحران اوكراين از مسير مذاكره مستقيم روسيه و امريكا است؛ كشورهايي مانند بريتانيا، فرانسه و آلمان. كاخ سفيد به اين نتيجه رسيده است كه محور آنگلوساكسوني، با تمام ظرفيت ناتو در ابعاد اطلاعاتي، امنيتي، لجستيكي، سياسي، نظامي و اقتصادي از زلنسكي حمايت كرد، اما نتوانست تغييري در وضعيت ميداني ايجاد كند، نتوانست روسيه را منزوي كند و نتوانست تحريمها را به مرحله اخلال در نظام اقتصادي روسيه برساند و در آينده نيز دستاوردي نخواهد داشت. بنابراين ادامه لبه اصطكاك و تنش ميان مسكو و واشنگتن يك بازي سراسر باخت است و امريكا تلاش ميكند خود را از اين بازي بيرون بكشد. نكته قابل توجه ديگر، حفظ تماسهاي سري و محرمانه ميان نمايندگان روسيه و امريكا است؛ ازجمله رييس صندوق سرمايهگذاري مستقيم روسيه به عنوان نماينده مسكو و ويتكاف، نماينده امريكا در امور اوكراين. اين تماسها به صورت كاملا محرمانه و خارج از اطلاع سرويسهاي بريتانيايي انجام شده است. كاخ سفيد همزمان كه لفاظي، تهديد و تحريم عليه روسيه را ادامه ميداد، در پشت پرده مشغول مذاكره بود. اين تجربه پس از نشست آلاسكا تكرار شد يعني همان زماني كه محور آنگلوساكسوني تلاش كرد در توافقات ميان روسايجمهور دو كشور اخلال ايجاد كند. ترامپ اينبار اما از سياست «فريب بريتانيا» استفاده كرد؛ يعني همزمان لفاظي عليه روسيه را انجام ميداد، اما تماس پشت پرده با كرملين را حفظ ميكرد. بعد از توافق براي مذاكره و ملاقات در بوداپست كه قرار بود نهايي شود، محور انگليسي در آن نيز اخلال ايجاد كرد. در نتيجه، امريكا محرمانه بودن تبادلات خود با روسيه را افزايش داد. امروز، در شرايط پيچيده سياسي و امنيتي اوكراين، امريكا مجبور شده صريح و سريع يك اولتيماتوم به زلنسكي بدهد كه اگر شروط امريكا را نپذيرد، بايد بهتنهايي به درگيري ادامه دهد. چرا؟ زيرا افشاي فساد مالي سيستماتيك زلنسكي و بخشهايي از ساختار سياسي كه شامل عناصر وابسته به امريكا، بريتانيا، فرانسه، آلمان و اعضاي كابينه اوكراين است به حدي گسترده شده كه امكان سرپوشگذاري بر آن وجود ندارد. حدود يك دهه است يك سرويس ويژه ضد فساد در اوكراين فعاليت ميكند كه زيرنظر دولت يا دستگاه قضايي اوكراين نيست و با هماهنگي «افبيآي» و سرويس امنيتي اتحاديه اروپا كار ميكند. گزارشهاي اين نهاد ابتدا دراختيار افبيآي قرار ميگيرد. چند ماه پيش، زلنسكي تلاش كرد اين سرويس را از مسير مستقل خارج كند و زيرمجموعه دادگستري اوكراين قرار دهد كه موفق نشد، زيرا قصد داشت مانع انتشار گزارشهاي جديد درباره شبكه پولشويي خود شود. افبيآي اخيرا گزارشهايي درباره ارتباطات «تيمور منديچ» صاحب هلدينگ رسانهاي «آپارتمان ۹۵»كه عامل اصلي تبليغاتي و حامي زلنسكي در انتخابات بود و همچنين پرونده سوءاستفادههاي مالي، فايلهاي صوتي، مبادلات پنهان و ارتباطات بين وزير دفاع اوكراين، سرويس اطلاعات اوكراين، دفتر زلنسكي و شخص زلنسكي منتشر كرده است. اين پروندهها شامل سوءاستفادههاي گسترده در حوزه انرژي، نيروگاهها و موارد متعدد ديگر است. به دليل عمق وسيع اين شبكه سازمانيافته پولشويي كه حتي هانتر بايدن، پسر بايدن، نيز در آن نقش داشته و همچنين ارتباطات تجاري با بوريس جانسون، نخستوزير وقت بريتانيا، افشا شده روشن است كه ادامه بحران اوكراين به نفع اين شبكه مافيايي است. آنها تنش با روسيه را ابزاري براي اهداف خود قرار دادهاند و اين مساله منافع امريكا را به خطر مياندازد، بنابراين امريكا در تلاش است در شرايط فعلي از اين بازي باخت خارج شود. از آنجا كه ادامه بحران اوكراين منافع گستردهاي براي يك شبكه مافيايي سازمانيافته ايجاد كرده است، ازجمله در حوزه فروش تسليحات، قاچاق غلات، قاچاق موادمخدر، فروش سلاح در بازار سياه و قاچاق انسان، اين شبكهها به سرويسهاي اطلاعاتي بريتانيا وصلاند. لذا محور انگليسي همچنان مانع اصلي توافق خواهد بود و در اين روند اخلال خواهد كرد. آينده بحران اوكراين به سمتي پيش ميرود كه امريكا رسما اعلام كرده طرف اوكرايني بايد بدون حضور امريكا در اين جنگ پيروز شود. اگر زلنسكي امروز توافق را نپذيرد، فردا بايد در خطوط عقبتري نقشه جديد اوكراين را ترسيم كند؛ موضوعي كه كاخ سفيد به او اعلام كرده است. عبور روسها از «دنيپر» و شكستن محور «خرسون» محاصره كييف را تكميل خواهد كرد. امريكا نميخواهد در لحظه سقوط كييف در كنار اوكراين باشد، زيرا اين سقوط براي امريكا يك شكست بزرگ محسوب ميشود. از اينرو فشار امريكا بر اوكراين افزايش يافته است. كاملا مشخص شده است در حوزه ميداني نيز روشن شده كه روسيه قابليت ضربهپذيري ندارد و ابتكار عملهايش رو به افزايش است. وعدههاي ناتو درباره حمله به عمق روسيه و ديگر اقدامات موثر نبوده و تغييري در خط درگيري ايجاد نكرده است. بنابراين امريكا مسير حركت خود را به سمت تنشزدايي با روسيه تنظيم كرده و در ديگر موضوعات بينالمللي نيز مايل است با روسها همكاري كند. آنچه قابلتوجه است كه اگر تصميم كاخ سفيد در اين زمينه تثبيت شود، اين رويكرد به نفع امريكا خواهد بود، اما حركت در مسير بريتانيا قطعا بازي باخت براي امريكا به همراه خواهد داشت. تحليلگر مسائل روسيه