اروپا هزینه کربن را جدی میگیرد
فولاد و پتروشیمی ایران در لبه پرتگاه صادراتی
مهدی خاکیفیروز
در سالهای اخیر مسیر صنایع جهان با فشار فزاینده به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، به سوی «اقتصاد سبز» تغییر کرده است. یکی از ابزارهای تعیینشده توسط اتحادیه اروپا برای این منظور، «تنظیم مرز کربن» است. سیاستی که واردات کالاهای با انتشار زیاد دیاکسید کربن را مشمول هزینههای اضافی و مالیاتهای کربنی غیرمستقیم میکند. هدف این سیاست، ساده است. با مقررات جدید، از سال 2026 هر کالایی وارد بازار اروپا شود، باید هزینه واقعی انتشار کربن در تمام زنجیره تولید آن پرداخت شود. مالیات جدید، به صورت پلکانی هم افزایش خواهد یافت. این ابزار جهانی، بازار را به سمت کالاهای «سبز» تغییر میدهد. یعنی محصولاتی رونق خواهند یافت که در چرخه تولید آنها، انتشار گازهای گلخانهای تا حد قابل قبول کاهش یافته باشد. برای کشوری مانند ایران که بخش مهمی از فروش نهادههای صنعتی به ویژه فولاد، سیمان و محصولات پتروشیمی، به بازار بینالمللی متکی است، این تغییر ساختار جهانی، نقطه عطفی جدی است. اگر تولیدکنندگان ایرانی نتوانند خود را با استانداردهای جدید تطبیق دهند، قیمت تمامشده صادرات بالا میرود و خطر از دست رفتن بازار نیز جدی است.
نشانههای هشدار برای صادرکنندگان
نگاهی به دادههای ۲۰۲5- ۲۰۲4 نشان میدهد بازار فولاد در اروپا در حال دگرگونی است. طبق گزارش آماری اتحادیه اروپا، در سال ۲۰۲۴ ارزش صادرات آهن و فولاد و محصولات مرتبط از اتحادیه اروپا ۷۷.۸ میلیارد یورو بوده است. همزمان واردات از دیگر کشورها ۷۳.۱ میلیارد یورو گزارش شده است. اما آنچه مهمتر است اینکه در سهماهه دوم سال ۲۰۲۵، واردات فولاد شامل محصولات نهایی و نیمهساخته به اتحادیه اروپا، نسبت به سال قبل کاهش یافته است. کاهشی حدود ۳ درصد. واردات محصولات تخت فولادی ۹ درصد کاهش یافته و واردات محصولات نهایی ۷ درصد کاهش یافته است. در همین دوره، قیمت فولاد در بازار اروپا افزایش یافته است. تالارهای بورس کالا، قیمت هر تن فولاد را در محدوده ۶۴۰ تا ۶۵۰ یورو گزارش کردهاند. این دو روند یعنی کاهش واردات و افزایش قیمت، نتیجه فشار عرضه و بازتعریف رقابت در بازار است. در چنین بازاری، واردکننده یا صادرکنندهای که تولید «پرکربن» دارد، با هزینههای مضاعف و ریسک از دست رفتن سهم بازار مواجه میشود.
هزینهای که صادرکنندگان باید پیشبینی کنند
طبق سیاست تنظیم مرز کربن، کالاهایی که هنگام تولید انتشار قابل توجهی داشتهاند، هنگام ورود به بازارهایی مانند اروپا مشمول «هزینه کربن نهفته» میشوند. این هزینه بر اساس میزان انتشار و نوع فرآیند تولید محاسبه میشود. برای فولادی که با روشهای سنتی و انرژیبر تولید شده است، این هزینه قابل توجه است. نتایج مطالعه جدید نشان میدهد که اجرای سیاست «تنظیم مرز کربن»، واردات کالاها با انتشار بالای کربن را به اروپا کاهش داده است. از سوی دیگر باعث شده تولید داخلی یا فولاد«سبز» شکل بگیرد. برآوردها حاکی از آن است که کاهش واردات مستقیم به اروپا ، انتشار کربن نهفته در کالا را تا حدود ۴.۸ درصد کاهش داده و اگر انتشار غیرمستقیم کربن نیز لحاظ شود، کاهش کل انتشار کربن در حدود ۳درصد خواهد بود. به بیان سادهتر، گزینه وارد کردن فولاد یا محصولات پرکربن، دیگر اقتصادی و رقابتی نیست، مگر آنکه تولیدکننده اصول جدید را رعایت کند.
چرا تغییر به فولاد پاک و کمکربن ضروری است؟
پژوهشهای صنعت فولاد نشان دادهاند که استفاده از روشهایی مانند کورههای برقی همراه با قراضه یا همان فلز بازیافتی، انتشار گازهای گلخانهای را به شکل چشمگیری کاهش میدهد. رویکردی که به «اقتصاد چرخشی» فولاد معروف شده است. تجزیه و تحلیلها حاکی است هر هزار تن ظرفیت اضافه کوره برقی، تولید چند ده هزار تن فولاد کمکربن را ممکن میکند و کشورها را از وابستگی به مواد خام و سوختهای سنگین بینیاز میکند. بازار جهانی در حال تغییر است. تقاضا برای فولاد کمکربن و شفاف در ردپای زیستمحیطی در حال افزایش است. صادرکنندهای که بتواند چنین فولادی عرضه کند، هم از مزیت قیمتی به دلیل اجتناب از هزینه کربن برخوردار است و هم از «اعتبار سبز» در بازار بینالمللی. برای ایران، این تغییر به معنای بازسازی خطوط تولید، سرمایهگذاری در تکنولوژیهای نو، استفاده از انرژی پاک و تعریف زنجیره تأمین متفاوت است. هرچند هزینه اولیه ممکن است بالا باشد، اما در بلندمدت «قیمت تمامشده واقعی» و «پایداری بازار صادرات» تضمین خواهد شد.
ریسک از دست رفتن بازار و کاهش صادرات
در شرایط فعلی ادامه تولید به روش سنتی و پرکربن، ریسک بزرگی است. کاهش واردات فولاد به اروپا، افزایش قیمت، تحکیم سیاست واردات و آمادگی مصرفکنندگان برای پرداخت هزینه کربن یا خرید فولاد سبز، همه دست به دست هم دادهاند تا بازار برای حضور کالاهای پرکربن دشوار شود. علاوه بر این، صادرکنندگان باید هزینه و پیچیدگی گزارش انتشار گاز، مستندسازی، تأیید و شاید خرید گواهی کربن را نیز در نظر بگیرند. اگر این مسیر با تاخیر همراه باشد، سهم بازار به تدریج از دست خواهد رفت و بازپسگیری آن، به شدت دشوار خواهد بود. در مقابل، پنجره زمانی برای نوسازی هنوز باز است. ایران میتواند با سرمایهگذاری هوشمند، سهم بازار باقیمانده را حفظ کند و حتی به بازارهای حساستر دست یابد.
چشمانداز پتروشیمی و دیگر صنایع
اگرچه تمرکز بحث کربن بر فولاد است، اما صنایع پتروشیمی، سیمان، آلومینیوم و دیگر صنایع پرمصرف انرژی نیز تحت تأثیر خواهند بود. تولید مواد شیمیایی، پلیمرها، کودها، آلومینیوم و فرآوردههای مشابه با مصرف بالای انرژی و انتشار زیاد، مشمول مالیاتهای جدید کربن خواهند شد. این به معنی افزایش هزینه صادرات برای کالاهایی است که پیشتر بر قیمت و کیفیت تمرکز داشتند، اما حالا «پایداری محیطزیستی» نیز مهم شده است. صادرات این کالاها از ایران به بازار جهانی اگر با روشهای انتشار کربن بالا صورت گیرد، توجیه اقتصادی خود را از دست خواهد داد. در عوض، شرکتهایی که فرآیند تولید را بازنگری کنند، مصرف انرژی را بهینهسازی کرده و از منابع پاک یا بازیافتی بهره گیرند، شانس بیشتری برای ادامه صادرات خواهند داشت.
راهکارهای جهش سبز
برای اینکه ایران بتواند این گذار را مدیریت کند و حتی از آن به نفع خود استفاده کند، چند پیشنهاد استراتژیک را میتوان در نظر گرفت. تدوین نقشه راه ملی برای صنعت کمکربن لازم است. دولت و بخش خصوصی باید با همکاری هم، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت کاهش انتشار، مشوق مالی و مالیاتی برای شرکتهایی که نوسازی میکنند و تسهیلات برای دسترسی به تکنولوژی و انرژی پاک تعریف کنند. گام دیگر، سرمایهگذاری در خطوط تولید با انتشار پایین است. استفاده از روشهایی مانند کوره برقی، فلز بازیافتی، بهرهگیری از انرژی تجدیدپذیر یا برق پاک، کاهش مصرف سوختهای فسیلی و بازطراحی زنجیره تأمین، همگی نیازمند سرمایه بسیار سنگین هستند. از سوی دیگر، شفافیت در انتشار کربن و گزارشدهی دقیق نیز ضروری است. شرکتها باید قابلیت محاسبه و مستندسازی انتشار گازهای گلخانهای در هر مرحله تولید را داشته باشند تا هنگام صادرات، مدارک لازم برای بازارهای حساس فراهم باشد. همچنین بازتعریف برند صادراتی ایران به سمت «کالای سبز» یعنی معرفی فولاد، محصولات پتروشیمی یا فلزات با انتشار کم کربن، میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند. همزمان با تلاش برای حفظ بازارهای حساس مانند اروپا، تمرکز بر کشورهای منطقه یا بازارهایی با مقررات کمتر سختگیرانه اما رو به حساسیت زیستمحیطی نیز یک تاکتیک میانمدت موثر است. در این مسیر، همکاری بینالمللی و جذب فناوری اهمیت دارد. برقراری مشارکت با شرکتها و نهادهای بینالمللی که تجربه تولید سبز دارند، جذب سرمایه و تکنولوژی و انتقال دانش برای پیادهسازی در ایران، سرعت و هزینه کربنزدایی را بهینهتر میکند.
آینده صادرات ایران در گذر به اقتصاد سبز
دوران صادرات کالاهای پرکربن با قیمت پایین و صرفا با تکیه بر مزیت مواد اولیه و نیروی کار ارزان به پایان نزدیک میشود. بازار جهانی امروز دیگر به «قیمت» و «کیفیت» بسنده نمیکند. زیرا «پایداری محیطزیستی» و ردپای کربن تولیدی، به یکی از معیارهای کلیدی تبدیل شده است. برای ایران با ظرفیتهای غنی در فولاد، پتروشیمی و صنایع معدنی، این بحران میتواند به فرصت بدل شود. اگر اراده و برنامهریزی وجود داشته باشد، با نوسازی، سرمایهگذاری سبز و بازتعریف مدل تولید و صادرات، میتوان سهم بازار را حفظ کرد و حتی بازارهای جدید یافت. اما اگر تعلل شود، هزینه آن فقط مالی نخواهد بود. با غفلت از مدیریت کربن، اعتبار بینالمللی، دسترسی به بازار و جایگاه رقابتی نیز در معرض خطر جدی قرار میگیرد. اینک وقت اقدام است؛ اقدامی موثر برای تضمین حضور ایران در بازار جهانی «اقتصاد سبز» فردا.