بودجه فدراسيون فوتبال را قطع كنيد
علي افتخاري
فوتبال ايران سالهاست به آسياب بادي ميماند كه با بادِ پول ميچرخد، اما آردي تحويل مردم نميدهد. خزانه ميبلعد، هياهو ميسازد و در نهايت، سفره افتخار را خالي ميگذارد. پرخرجترين روايت ورزش كشور، كمثمرترين سرنوشت را دارد؛ گويي قرار است هميشه «هزينه» بماند و هرگز «ثمر» نشود. تيم ملي فوتبال اميد، نامش اميد است، اما قصهاش نااميدي. سالهاست در ايستگاه حذف پياده ميشود؛ نه مقصد را ديده، نه مسير را درست رفته است. هر نسل ميآيد تا قرباني بيبرنامگي شود و برود و اين زخم، ديگر اتفاق نيست؛ عادت شده است. صعود تيم ملي بزرگسالان به جام جهاني، با اين باران سهميههاي آسيايي، ديگر فتح نيست؛ عبور از درِ باز است. در جام جهاني آينده در امريكا، وقتي گروه آنقدر ساده است كه حتي ذخيرههاي تيم ملي هم بايد از آن صعود كنند، نبايد اين عبور بيدردسر را حماسه ناميد. قلهاي كه آسانسور دارد، كوهنوردي نميخواهد. اما در پشت اين نمايشهاي كمجان، دلارها صف كشيدهاند؛ ميليونها دلار پاداش و درآمد كه ميآيند و بيصدا ناپديد ميشوند. نه ريشهاي را آبياري ميكنند، نه شاخهاي را جان ميدهند. فوتبال پايه خشك مانده، زيرساخت نيمهجان است و فساد، مثل علف هرز، دوباره سبز ميشود. گزارش دادستاني كرمان و سازمان بازرسي كل كشور، چون ناقوس، خطر را به صدا درآوردند؛ اما گويا اين صدا در ازدحام توجيهها گم شد. طنز تلخ آنجاست كه هر چه شكست بيشتر ميشود، بودجه فربهتر ميشود. گويي در اين فوتبال، ناكامي نه تنها مجازات ندارد كه پاداش هم دارد. در همان حوالي، اما دور از نورافكنها، كشتي ايران با مدالهاي جهاني و المپيكي، بيادعا افتخار ميسازد. هندبال ايران، آرام و حساب شده، با برنامهاي روشن، به رقابتهاي جهاني صعود ميكند و اعتبار ميخرد. آنها ثابت كردهاند كه راه موفقيت از جيب بيته نميگذرد؛ از عقل، نظم و صداقت عبور ميكند. ادامه حمايت بيقيد و شرط از فدراسيون فوتبال، مثل آب دادن به درختي است كه سالهاست سايه ندارد. محبوبيت فوتبال، چتر نيست كه هر سوءمديريتي را بپوشاند. يا بايد اين فوتبال را به جاده شفافيت و پاسخگويي برگرداند، اساسنامه مسخرهاش را درست كرد يا بايد آب بودجه را بست و آن را به زميني داد كه محصول ميدهد.
كه گفتهاند
در زمين شوره، هر چه بكاري
اگر طلا هم باشد
حا صلش
جز حسرت نخواهد بود
كارشناس ورزش