سرمايههاي دولت روحاني
تغيير نگرش دولتها و افكار عمومي ملتها نسبت به دولت و ملت ايران نه تنها به افزايش وجهه و جايگاه ايران در عرصه بينالمللي كمك شاياني ميكند، بلكه بيشك باعث افزايش سطح سرمايه معنوي در داخل خواهد شد.
طولانيشدن مناقشات بينالمللي، آثار مخربي بر سرنوشت يك ملت دارد و از همه مهمتر آن است كه زمان و فرصت رشد و توسعه را زايل ميكند. زمان، بزرگترين سرمايه بيبديل فردي و اجتماعي است كه وقتي از دست ميرود هيچ جايگزيني ندارد. در هشت سال گذشته، مشاجرات داخلي يا خارجي، هزينههاي بالايي را بر دولت و ملت تحميل كرد. در اين ميان، «زمان» به منزله بيتالمال از دست رفت. «زمان» اين سرمايه تجديدناپذير، سرنوشت يك ملت را رقم ميزند. ضرورت و اهميت توجه به زمان ما را به اين نكته رهنمون ميسازد كه اين مولفه را به مثابه معياري براي داوري درباره عملكرد دولتها محسوب كنيم و نسبت به آن حساسيت بيشتري داشته باشيم.
دولت دكتر روحاني، با تمهيدات سياسي و انتخاب كنشي خردمندانه و رويكرد اعتدالي توانست با استفاده حداكثري از عنصر زمان، منزلت سياسي ايران را نزد ملتها افزايش دهد و با تحرك عقلاني در صحنه بينالمللي، يكي از مناقشات ديرپاي نظام را پاي ميز مذاكره حل و فصل كند. از اين رو، دولت تدبير و اميد با استفاده همزمان از دو سرمايه ملي (مادي و معنوي) و بهويژه استفاده حداكثري از «زمان» توانست منزلت بينالمللي ايران را ارتقا بخشد و در عرصه داخلي، كارآمدي، ثبات، آرامش، اميد و نشاط را تقويت و در عرصه بينالمللي ضمن تامين حقوق ملت و خطوط قرمز رهبري، تصور جهانيان نسبت به ملت بزرگ ايران را اصلاح كند.