مرحله تاريخي
هرمز رباني/ كمكم داريم به هفتم اسفندماه 94 نزديك ميشويم، روزي كه به يقين در تاريخ سياسي معاصر ايران و سرنوشت كشور تاثيري قابل ملاحظه خواهد داشت چراكه همزماني دو انتخابات مهم در يك برهه حساس تاريخي اهميت آن را انكار ناپذير كرده است. هر چند اساسا انتخابات براي كشوري كه داعيه مردمسالاري دارد امري خطير و مهم است، همزماني دو انتخابات مهم در يك مرحله تاريخي بر اهميت آن افزوده است. سخن از يك مرحله تاريخي است بنابراين واكاوي اين برهه تاريخي يك ضرورت است.
عدهاي از تحليلگران، انتخابات پيش رو را براي حاميان دولت تدبير و اميد و اصلاحطلبان يك پروژه مهم ميدانند و اما نگارنده معتقد است اين انتخابات نه در يك پروژه بلكه در يك پروسه تاريخي تعريف ميشود، پروسهاي كه نشان از تحولي مثبت در يك جامعه تحولخواه دارد.
دير زماني نگذشته كه جريانات تماميت خواه و افراطي تصور داشتند كه يكايك سنگرها را فتح كرده و رقبا را از ميدان بدر و فتح الفتوح كردهاند، غافل از درك واقعيتهاي اجتماعي و واقعيت انكارناپذير تاريخي، غافل از اينكه در چه برههاي از تاريخ بشري زندگي ميكنند، فراموش كردهاند كه در جهان معاصر، دوران تكصدايي بهسر آمده و كسي ديگر ناقوس شوم تك صداي كه ريشه در استبداد دارد را بر نميتابد.
فراموش كردهاند كمتر از يكصد سال پيش در اين ملك و سرزمين آزاديخواهان و انسانهاي پاكنهاد، نهضت مشروطه راپايهريزي كردند. فراموش كردهاند كه جامعه ما وارث انقلاب 57 به رهبري خميني كبير است. فراموش كردهاند مردم اين ديار داراي چه ظرفيتهاي شگفتي هستند و قرنهاست كه جهانيان به هوش و فراست آنها سر تعظيم فرود آوردهاند و تماميت خواهي و افراطيگري در نهاد اين مردم ريشهاي ندارد و آنها به مردمي صبور و آرام شهرهاند. پس عجيب نيست كه با وجود تلاش تندروها، مردي معتدل با شعار اعتدالورزي از انتخابات 92 سر برآورد. مردم در آن انتخاب «يك نه» بزرگ به افراط گرايي گفتند و فصلي نو را رقم زدند، فصلي جديد و متفاوت. جرياناتي تصور داشتند اگر قدرت در اختيار يك جريان سياسي يا جناح سياسي قرار بگيرد، ايران گلستان ميشود. از اين روي به فكر افتادند سنگرها را فتح كنند، رقبا را از ميدان بدر كنند ولي نه تنها ايران گلستان نشد، به وحدت ملي هم خدشه وارد شد و بر قطببنديها افزوده شد. شكافها بيشتر شد، فقر و بيكاري گسترش يافت و ثابت كرد تكصدايي در قرن بيستويكم تئوري منسوخ و نخ نمايي است كه بايد رد آن را در زبالهدان تاريخ جستوجو كرد. در جهان امروز بايد وجود رقيب حتي مخالف به رسميت شناخته شود و از دل رقابتهاي سالم و نقدها كشور به پيش ميرود. بنابراين 24 خرداد 92 آغاز يك پروسه تاريخي است كه مفاهيمي چون سياست ورزي، رقابت سياسي، وحدت ملي، اخلاق سياسي، مخالف، منتقد و... نياز به باز تعريف و مفاهيم نو پيدا كردهاند و اينجاست كه اهميت دو انتخابات پيش رو خود را نشان ميدهد. ملت ايران بايد بداند و باور داشته باشد كه در راه رسيدن به توسعه و پيشرفت راهي جز اين ندارد كه تغيير مسيري را كه در خرداد 92 ايجاد كرده به سرانجام برساند و با نفي افراطيون و افراطگري، عقل و عقلانيت را بر مناسبات حاكم كند. مسير جامعه مدني اقتضاء دارد نوع نگاهمان به تحولات جهاني تعالي يابد، به دوردستها نظاره كنيم و نزاعهاي محلي، منطقهاي و جهاني را به رقابتها و رفاقتهاي ملي، منطقهاي و جهاني تبديل كنيم. منادي صلح و دوستي در جهان باشيم. همانطور كه پيشينه تاريخي ما آن را حكايت ميكند، عشق را جايگزين كينه كنيم، آباداني را جايگزين خرابي، وحدت را جايگزين تفرقه و از دل همين تغيير نگاه است كه همدلي و همزباني معني پيدا ميكند و دولتمردان و حاكمان نيز بايد اين تحول را در زير پوست جامعه باور داشته باشند و به رسميت بشناسند و خود را در كنار مردم ببينند و باور داشته باشند تنها در جامعه چندصدايي است كه ميتوان به آرمانهاي بلند انقلاب رسيد. قبضه قدرت از سوي يك جريان يا جناح و دسته سياسي مذموم است و راه به جايي نميبرد، حالا هر جريان يا جناح سياسي كه ميخواهد باشد.
ايران بناست در منطقه و جهان نقشي جديتر و مهمتر ايفا كند. اكنون بيشتر نگاهها به كشور ما است، به مردم ما است كه با معاضدت حاكميت نقشي نو دراندازند و به اهميت تاريخي خود در برههاي كه در آن قرار گرفتهاند تاكيد كنند و در اين راستا انتخابات خبرگان به عنوان مهمترين ركن و داراي بالاترين جايگاه ظهور و بروز حاكميت مردم نقشي بيبديل دارد.
فراموش نكنيم اين نگاه تماميت خواهان بوده كه سعي داشتند با غيررقابتي نشان دادن انتخابات خبرگان و كم جلوه دادن جايگاه آن در نگاه مردم از سطح مشاركت عمومي در انتخابات بكاهند، چرا كه اساسا در نگاه آنها مشاركت عمومي و نقش مردم در حاكميت چندان اهميتي ندارد و بيشتر نقش تشريفاتي براي آن قايل هستند. لذا گاهي در مقاطعي در انتخابات خبرگان كمترين حد مشاركت را داشتهايم. آنها با القاي اينكه خبرگان يك مجموعه صرفا تخصصي است و نظر عوام در تعيين منتخبين آن چندان مهم نيست يا اينكه جايگاه خبرگان تشريفاتي است و خبرگان وظايف چندان مهمي ندارند و با جعل وظايف خبرگان كه در قانون اساسي بهصورت شفاف به آن پرداخته شده، اهميت حضور مردم را كمرنگ جلوه ميدهند. اكنون هم مترصد هستند با القاي غيررقابتي بودن انتخابات خبرگان شور را از آن بگيرند و از يك سو با قدسي كردن جايگاه خبرگان و از سوي ديگر طرح تئوري توطئه استيلاي معاندين بر خبرگان در وهله اول از نامزدهاي شركت در انتخابات بكاهند و در مرحله بعد با غير رقابتي كردن انتخابات، از حضور فعال مردم جلوگيري كنند. مردم فهيم و بادرايت ايران عزيز نيك ميدانند القاي شبهاتي اينچنيني فقط و فقط براي قبضه قدرت است و برگرفته از ذهني مشوش و تماميتخواه. مردم خوب ميدانند كه غفلت از حقشان در تعيين گزينه باعث ورود افراد ضعيف و غير كارآمد و خنثي ميشود كه نخستين اثرش تضعيف جايگاه خبرگان خواهد بود. خوب ميدانند كه صراحت قانون اساسي در تعيين وظايف و تكاليف و حقوق خبرگان از چه اهميت بهسزايي برخوردار است (يكصدويازده ق ا) و عدم توجه به آن ميتواند مصيبتبار باشد. خوب ميدانند عدم مشاركت گسترده در انتخابات چه از سوي نامزدهاي صاحب صلاحيت و چه از سوي مردم خسارت جبرانناپذيري به بار ميآورد. تماميتخواهان القا ميكنند كه گويي خبرگان شأن و جايگاه سياسي ندارد در صورتي كه بايد افرادي انتخاب شوند كه آگاهي كامل سياسي داشته باشند. روند تغييرات را بشناسند. درك درستي از مناسبات قدرت جهاني و داخلي داشته باشند، مرعوب قدرتها نشوند، همسو با مردم تحولخواه باشند، اهل جمود و تنگنظري نباشند و نگاهي مترقي و باز داشته باشند. چه اشكالي دارد كه در اين حوزه در كنار اهل تجربه، جوانترها پا به ميدان بگذارند؛ مجتهدين جوان و خوشفكر و فهيم و كارآمدي كه به يقين در مراكز حوزوي و علمي كم نداريم. چه اشكالي دارد اهل نظر و صاحبان انديشه در خصوص خبرگان ديدگاهها و نظرات خود را طرح كنند؟ عدهاي شبهه ايجاد ميكنند كه هرگونه سخن گفتن درباره خبرگان، اهميت جايگاه آن، وظايف و كاركرد آن، ويژگيهاي نامزدها و عملكرد و پيشينه آن بوي توطئه ميدهد. نگارنده بر عكس معتقدم آنها كه سعي دارند اين موضوعات را آسماني جلوه دهند و بحث و تبادل نظر درباره آنها را برنميتابند و موضوع را از دسترس مردم دور نگه ميدارند، دانسته يا ندانسته آب به آسياب دشمن ميريزند و به آن عزيزان كه ندانسته و صرفا از سر نگراني چنين برداشتي دارند توصيه ميكنم مردم را باور داشته باشند. مردم صاحبان اصلي انقلابند و بايد به شعور و درك و راي آنها ايمان داشته باشيم و باور كنيم تمكين به راي و نظر مردم هيچ آسيبي به نظام و انقلاب نميزند. انتخابات خبرگان كه امسال همزمان با انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگزار ميشود نويد يك اتفاق ميمون و مبارك را ميدهد و خود ميتواند عاملي باشد بر مشاركت بيشتر مردم و اميد است منتخبين با نصابهاي بيشتر به نمايندگي از حوزههاي خود انتخاب شوند. درگذشته شاهد بودهايم منتخب مجلس يك حوزه از منتخب خبرگان كه نماينده استان است راي بيشتري كسب كرده و راي خبرگان استاني كمتر از 10 درصد واجدين شرايط بوده است. اميد است در اين دوره شاهد اتفاقاتي از اين دست نباشيم. از اينرو از اعضاي محترم شوراي نگهبان كه تعيين صلاحيت نامزدهاي خبرگان برعهده آنها سپرده شده انتظار است تا ضمن دقت و لحاظ كردن چارچوبهاي قانوني در تعيين صلاحيتها با نگاه بازتر و توجه به ضرورت زماني به مساله بپردازند تا خداي نخواسته كمبود نامزدها باعث غير رقابتي شدن انتخابات و غيررقابتي شدن هم باعث عدم مشاركت مردم و عدم مشاركت نيز باعث آسيب به جايگاه خبرگان نشود. توجيهپذير نخواهد بود كه بعد از گذشت 37 سال از انقلاب شكوهمند اسلامي، ما در استانهايي از كشور به اندازه كافي نامزد واجد شرايط نداشته و پرورش نداده باشيم و از صاحبان نظر و اهل انديشه استدعا ميشود با نگاهي ويژه به اين مهم بپردازند و ضمن تبيين جايگاه و اهميت خبرگان، مردم را به مشاركت گستردهتر و سازندهتر ترغيب كنند تا مبادا از سر غفلت و بر اثر عدم درك اين موقعيت تاريخي، مهمترين نهاد قدرت كشور به دست اهل سپرده نشود.
باشد كه چنين كنيم.