• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3373 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۹ مهر

گسل‌هاي موجود در سياست افپاك امريكا

 

دروا جايشنكر / حق با دونالد ترامپ است: رهبران امريكا احمق هستند. آنها چيزي غير از دسته‌اي بازنده نيستند؛ حداقل زماني كه مساله‌افغانستان و پاكستان به ميان مي‌آيد. رويدادهاي مهم اين هفته، اين موضوع را ثابت مي‌كنند.

اولين رويداد، بيانيه رييس‌جمهور اوباما در رابطه با كاهش سرعت خروج نيروهاي نظامي ايالات متحده از افغانستان بود. به‌جاي حفظ تنها تعداد اندكي از سربازان درحدود ۱۰۰۰ نفر، براساس برنامه جديد ۹۸۰۰ نفر تا پايان سال ۲۰۱۶ و ۵۵۰۰ نفر تا پايان ۲۰۱۷ در افغانستان مستقر خواهند بود. ماموريت آنها محدود به آموزش نيروهاي افغان و حمايت از عمليات‌هاي ضدتروريستي است. به گفته اوباما، اين امر به پيشرفت «فرآيند صلح به رهبري افغانستان» و يافتن «راه‌حل سياسي دايمي» كمك مي‌كند كه در نهايت باعث مي‌شود كابل به «يك متحد پايدار و متعهد» تبديل شود.

اگر گمان مي‌كنيد اين تصوير خوب‌تر از آن است كه حقيقت داشته باشد، درست فكر مي‌كنيد. اين سياست جديد، در بهترين حالت - باتوجه به هزينه احتمالي جاني و سرمايه- تنها بانداژبستن روي زخم است بدون درمان درد. ديويد گالولا، محقق نامي فرانسوي كه پدرخوانده ايدئولوژيك عمليات ضدشورش ايالات متحده است، سال‌ها قبل به اين درك رسيده بود كه حمايت از كشور همسايه مي‌تواند به آساني باعث حفظ شورش‌ها شود. ماموريت ايالات متحده در افغانستان، تازماني كه ارتش پاكستان همچنان به حمايت از طالبان افغانستان، شبكه حقاني و ديگر گروه‌هاي تروريستي ادامه دهد، موفق نخواهد شد.

بهتر است اين حرف‌هاي بيهوده را كنار بگذاريم. مشكل اساسي كه ايالات متحده در اين منطقه با آن روبه‌رو است، ديگر القاعده يا طالبان نيستند؛ بلكه ارتش پاكستان است كه همواره اهداف خود را نسبت به آنچه اين كشور بايد از آن دفاع كند، در اولويت قرار مي‌دهد. ارتش پاكستان، در حمايت از تروريست‌ها عليه افغانستان، هند و (در اين اواخر) امريكايي‌ها، سابقه‌اي ۴۰ ساله دارد. حتي باوجود اينكه حمله مستقيمي از پاكستان صورت نگرفته است، شكي وجود ندارد كه اين ارتش و سازمان اطلاعاتي‌اش، به اسامه بن‌لادن پناه داده و از رهبر طالبان ملا عمر حمايت كرده‌ است. سياست حمايت از تروريسم، برخاسته از يك ايدئولوژي فراگير، ضرورت‌هاي سياسي و منافع مشترك است. اين ارتش براي مدت‌ها از اسلام‌گرايي افراطي استفاده مي‌كند.

چرا ايالات متحده از مواجهه با پاكستان دررابطه با ادامه صادرات تروريست خودداري مي‌كند؟ پاسخ ساده است؛ سلاح‌هاي هسته‌اي. پاكستان به‌طور مداوم درحال افزايش ذخيره هسته‌اي خود است و اكنون توليدات سالانه‌اش براي ۱۶ تا ۲۰ كلاهك كافي است. درابتدا، توجيه آنها برنامه هسته‌اي دهلي بود. اگرچه توليدات سالانه هند تنها براي حدود ۵ كلاهك كافي است. هند ذخيره‌اي درحدود ۹۰ تا ۱۱۰ كلاهك هسته‌اي دارد. تصور مي‌شود كه ذخيره پاكستان حدود ۱۱۰ تا ۱۳۰ كلاهك است (بعضي از كارشناسان باور دارند كه بايد تعداد دو برابر اين اندازه را درنظر داشت). اما اگر فقط يك طرف مسابقه بدهد، اين مسابقه‌اي تسليحاتي نيست.

دليل واقعي گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي پاكستان، هند نيست بلكه باج‌گيري از ايالات متحده است. واشنگتن به اندازه‌اي نگران فروش، سرقت، گم‌شدن، خرابكاري يا مورد استفاده قرارگرفتن سلاح هسته‌اي است كه در دولت جورج دبليو بوش، براساس گزارش‌ها،
حدود ۱۰۰ميليون دلارر در تلاش براي تامين زرادخانه هسته‌اي‌اش هزينه كرده بود. درعين‌حال، از سال ۲۰۰۱، ارتش پاكستان نيز درحدود ۲۰ ميليارد دلار براي حمايت‌هاي نظامي، از ايالات متحده دريافت كرده است - اگرچه اين كشور همچنان به حمايت از گروه‌هايي مانند شبكه حقاني كه صدها امريكايي را كشته، ادامه داده است. اين بزرگ‌ترين زورگيري تاريخ است.

آنچه باعث برجسته‌ترشدن اين ترفند مي‌شود اين است كه قرباني اين باج‌خواهي حتي متوجه آن نمي‌شود. نگاهي به رويدادهاي عمده افغانستان- پاكستان در اين هفته بيندازيد. همچنان كه ديويد ايگناتيوس در واشنگتن‌پست و ديويد سانگر در نيويورك‌تايمز گفته‌اند، كاخ سفيد درنظر دارد تا كنترل‌ها بر دسترسي پاكستان به تكنولوژي هسته‌اي، تجهيزات و سوخت غيرنامي را در ازاي وعده‌هاي پاكستان براي محدود كردن برنامه تسليحات هسته‌اي‌اش، كاهش دهد. همان‌طور كه ايگناتيوس اشاره كرد، چنين توافقي رابطه‌اي نزديك با همكاري‌هاي پاكستان در افغانستان دارد و احتمالا نوعي دلجويي از پاكستان است تا اين كشور را به پاي ميز مذاكره بازگرداند.

اما پيشنهاد وسوسه‌انگيز «جريان هسته‌اي (nuclear mainstreaming) » چنان كه حاميان اين سياست آن را توصيف مي‌كنند ايده‌اي افتضاح است. براي لحظه‌اي فراموش كنيد كه پاكستان دولتي حامي تروريسم است يا اين معامله انگيزه‌اي براي رفتارهاي نامناسب خواهد بود. اين معامله ادامه سابقه طولاني ايالات متحده در بالابردن انتظارات پاكستان و برآورده‌نكردن آنهاست؛ تاريخي از نااميدي‌ها كه براي مدت‌ها به جريان ضدامريكايي در اين كشور دامن زده است. توافق هسته‌اي از اين نوع، باتوجه به سابقه پاكستان در گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي دوگانه، با مخالفت‌هايي در درون دولت ايالات متحده و كنگره مواجه خواهد شد. حتي پس از آن نيز، گروه تامين‌كنندگان هسته‌اي، بلوك قدرتمند هسته‌اي بين‌المللي از ۴۸ كشور كه ايالات متحده نيز در آن عضويت دارد، آن را هميشه وتو خواهد كرد.

علاوه‌براين، تضميني وجود ندارد كه اسلام‌آباد بر تعهدات خود در اين توافق پايدار باشد. واشنگتن در ازاي تعهد بلندمدت پاكستان براي محدودكردن برنامه هسته‌اي‌اش، در كوتاه‌مدت به پاكستان كمك خواهد كرد. اسلام‌آباد هرگز در گذشته علاقه‌اي براي حفظ اين تعهد نشان نداده است. بنابراين امريكا پيش از اينكه توافق «جريان هسته‌اي nuclear mainstream» به‌شكل جدي دنبال شود، بايد بار اصلي مسووليت را بر عهده پاكستان بگذارد تا حسن نيت خود را نشان بدهد، صادقانه درمورد فعاليت‌هاي گذشته‌اش در گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي صحبت كند، حمايت از تروريسم را به عنوان سياست دولتش متوقف كرده و يك موضع هسته‌اي ثابت اتخاذ كند.

اگر چنين توافقي صورت بگيرد، منجر به ويراني روابط ايالات متحده با هند خواهد شد كه در سال‌هاي ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸، از حلقه‌هاي سياسي و حقوقي و فرآيندهاي بسياري عبور كرده است، تا به هند اجازه داده شود سوخت، تجهيزات و تكنولوژي هسته‌اي غيرنظامي وارد كند. حسن‌نيت ايالات متحده براي هند كه ازطريق آن توافق ايجاد شده بود، يك‌شبه از دست خواهد رفت.

٭منبع: اطلاعات روز افغانستان

توضيح: افپاك به استراتژي امريكا درباره افغانستان و پاكستان اشاره دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون