• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3373 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۹ مهر

از قتل فرخي يزدي تا قطع روابط با انگليس

 

بيست و پنجم مهرماه

قتل «محمد فرخي يزدي» شاعر و روزنامه‏نگار مخالف استبداد در
زندان رضاخان (1318)

ميرزا محمد فرخي يزدي در سال 1267 ش در يزد به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات متداول، در جواني فضل و سوادي پيدا كرد. استعداد شاعري فرخي از همان پشت نيمكت مدرسه آغاز شد. 15 ساله بود كه به علت سرودن اشعاري انتقادي از مدرسه اخراج شد و چندي به كارگري پرداخت تا اينكه در اوان مشروطه به گروه آزاديخواهان پيوست. فرخي در نوروز 1289 ش در شعري خطاب به حاكم يزد، او را مورد انتقاد قرار داد و در پي آن به دستور حكمران، لبان وي را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افكندند. يكي دو ماه بعد به تهران گريخت و به صف مبارزان ملي پيوست. وي در سال 1300 ش روزنامه توفان را منتشر ساخت و نسبت به اوضاع با انتقاد برخورد مي‌كرد. در اين روزنامه، رباعي‏هايي كه او هر روز درباره مسائل جاري كشور در چهار بيت مي‏سرود، فوق‌العاده مورد توجه قرار گرفت و روزنامه‏اش بين توده مردم، طرفداران زيادي يافت به طوري كه مقام اجتماعي فرخي به عنوان يك شاعر ملي و روشنفكر شهرت يافت. وي در دوره هفتم از طرف مردم يزد به وكالت مجلس شوراي ملي انتخاب شد و مبارزاتش را ادامه داد ولي بعدها به دليل فقدان امنيت جاني به مسكو و از آنجا به آلمان گريخت. فرخي بعدها به ايران بازگشت ولي به زودي دستگير و زنداني شد و در 25 مهر 1318 ش در 51 سالگي به قتل رسيد. وي روزنامه‏نگار و شاعري توانا، ملي و سياسي بود كه خود را عاشق آزادي مي‏ناميد و در تمام اشعار خود از اين عشق مقدس دفاع و حمايت مي‌كرد.

 

بيست و ششم مهرماه

سخنراني شهيد رجايي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد (1359)

در اين روز شهيد محمدعلي رجايي، نخست وزير وقتِ جمهوري اسلامي ايران، در شوراي امنيت سازمان ملل متحد حضور يافت و درباره جنگ تحميلي عراق عليه ايران، سخناني مبسوط، ايراد كرد. وي با بيان جنايات وحشيانه متجاوزان بعثي در مناطق اشغالي و كشتار مردم بي‏دفاع شهرها و روستاها بر اثر بمباران و موشك باران‏هاي ارتش عراق، عزم راسخ ملت مسلمان ايران را در دفاع از استقلال، آزادي، انقلاب اسلامي و تماميت ارضي خود، اعلام كرد و مسووليت مهم و تاريخي سازمان ملل متحد و شوراي امنيت اين سازمان را در دفاع از مظلومان و اقدام موثر بر ضد متجاوزان، يادآور شد. ايشان، حمله سازماندهي شده عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران، نقض حقوق انساني و كمك‏هاي غرب به دولت عراق را تشريح كرد و افزود كه زير چكمه‌ها و رگبارهاي دشمن، نمي‌توان و نبايد با آتش‌بس موافقت كرد. شهيد رجايي همچنين درباره مسائل مهم جهان به ويژه اشغال فلسطين به دست صهيونيست‏هاي نژادپرست و تجاوز ارتش سرخ شوروي به افغانستان و توطئه‌هاي استعمارگران و مستكبران در سراسر جهان، نكاتي مهم را بيان كرد. پس از اين سخنراني، نمايندگاني از سوي دولت امريكا، خواستار ديدار و مذاكره با نخست‏وزير ايران شدند، اما شهيدرجايي به علت سياست‌هاي سلطه‏جويانه امريكا و جناياتش در جهان، با اين درخواست موافقت نكرد.

 

بيست و هفتم مهر

تبعيد رضاشاه به جزيره موريس (1320)

5 شهريور 1320ش رضاشاه پهلوي به كناره‌گيري از سلطنت وادار شد و به جاي او فرزندش محمدرضا پهلوي بر تخت سلطنت جلوس كرد. سپس رضاشاه مجبور به ترك تهران و عزيمت به سوي اصفهان شد، پس از آن از طريق يزد و كرمان وارد بندر عباس شد و روز پنجم مهرماه با كشتي محقر پستي به نام «بندرا» به اتفاق خانواده، عده‌اي خدمه و منشي مخصوص خود، علي ايزدي خاك ايران را ترك كرد. روز دهم مهر ماه به ساحل بمبئي نزديك شد ولي به دستور دولت انگلستان به جاي توقف در بمبئي با كشتي ديگري به نام «برمه» عازم موريس شد، پس از 10 روز درياپيمايي كشتي در بندر «لويي» لنگر انداخت، سپس رضاخان به اتفاق همراهان با چندين دستگاه اتومبيل به محلي كه براي آنان درنظر گرفته شده بود به «مُكا» انتقال يافت. آب و هواي گرم و شرجي موريس روز به روز رضاخان را ناراحت و بيمارتر مي‌كرد، رضاخان درخواست سفر به امريكاي جنوبي و سپس به كانادا را كرد ولي انگليسي‌ها از خيال فرستادن او به كانادا منصرف شده و تنها موافقت كردند به آفريقاي جنوبي و بندر دوربان يا ژوهانسبورگ سفر كند. پس از مدتي اقامت در دوربان عازم ژوهانسبورگ شدند. رضاخان پادشاه مستعفي، در ژوهانسبورگ آخرين ماه‌هاي زندگي خود را با اندوه و تلخكامي سپري كرد و با بيماري قلبي كه عارض او شده بود بالاخره در چهارم مرداد ماه 1323 درگذشت.

 

بيست و هشتم مهرماه

ترور احمد آرامش (1352)

احمد آرامش در سال 1287ش در يزد متولد شد. پس از پايان تحصيل در كالج امريكايي‌ها مدتي كوتاه در شركت نفت انگليس و ايران در آبادان به كار مشغول شد. پس از بازگشت به تهران به استخدام وزارت طرق و شوارع درآمد و تا سال 1320 در اين وزارتخانه ماندگار شد و پس از اشغال كشور توسط متفقين او تقاضاي انتقال خود را به وزارت دارايي داد و سپس به وزارت بازرگاني و پيشه و هنر منتقل شد. با روي كار آمدن دولت قوام‌السلطنه او كه باب دوستي با قوام را از سال‌ها قبل گشوده بود به معاونت وزارت بازرگاني و پيشه و هنر ارتقا يافت. قوام‌السلطنه براي سامان دادن به وضعيت اقتصادي از سويي و براي مقابله با تبليغات شوراي متحده كارگري، شوراي عالي اقتصاد و شوراي عالي كار را تشكيل داد كه احمد آرامش در هر دو شورا عضويت داشت. پس از تشكيل حزب دموكرات ايران توسط قوام‌السلطنه در تير ماه 1325، آرامش در دو كميسيون مالي و تشكيلات آن فعال شد. آرامش پس از كودتاي 28 مرداد در سال 1333 از سوي مجلسين به عضويت در هيات نظارت سازمان برنامه درآمد و از همان زمان با حضور كارشناسان خارجي مخالفت خود را اعلام كرد. در سال 1334 گروه ترقي‌خواهان را بنا نهاد و اين گروه به مناسبت‌هاي مختلف اعلاميه صادر و با حضور بيگانگان در كشور اعلام مخالفت مي‌كرد. آرامش همچنان به روزنامه‌نگاري ادامه مي‌داد و مواضع خود را در مقالاتي چون «در چهارراه خاورميانه» كه در تهران مصور منتشر مي‌شد ابراز مي‌كرد. او در دوره نخست‌وزيري برادر همسرش، مهندس جعفر شريف امامي به سرپرستي سازمان برنامه منصوب شد و در جلسه مجلس شوراي ملي، سرپرست سابق سازمان برنامه، ابتهاج را به علت تخلفات متعدد محكوم كرد. مدت انتصاب وي در اين پست چندان طولاني نبود و در ارديبهشت 1340 با استعفاي دولت شريف‌امامي او نيز بركنار شد و از آن پس به صورت مخالف جدي حكومت شاه درآمد و با صدور اعلاميه‌ها و بيانيه‌ها مخالفت‌هاي خود را اظهار كرد تا سرانجام در سال 1344 به مدت شش سال محبوس شد. آرامش سرانجام در سال 1352 به دست عوامل سازمان امنيت در پارك لاله (فرح) ترور شد و به قتل رسيد. احمد آرامش، وزير پيشين كار و تبليغات و وزير اسبق مشاور و مديرعامل سازمان برنامه در پارك فرح هدف گلوله ماموران انتظامي قرار گرفته، كشته شد و دولت اين شخص را به نام يك خرابكار معرفي كرد.

 

سي‌ام مهر

اعلام قطع رابطه سياسي ايران و انگليس ( 1331)

در روز سي‌ام مهر 1331، قطع رابطه سياسي ايران و بريتانيا پس از تصويب هيات وزيران تسليم كاردار سفارت انگلستان در تهران شد و دكتر سيد حسين فاطمي، وزير امور خارجه وقت دولت مصدق آن را اعلام كرد. علت قطع رابطه ايران با انگلستان، بي‏اعتنايي لندن به خواست‏هاي ملت ايران در احقاق حقوق خود به ويژه در ملي كردن صنعت نفت عنوان شد. پس از ده‌ها سال نفوذ بي‏حد و حصر استعمارگران انگليسي در حكومت ايران از دوران قاجار تا پهلوي، اين نخستين‌بار بود كه به حضور انگلستان در ايران، اگرچه به شكل ظاهري، پايان داده شد. هرچند انگلستان، پس از كودتاي 28 مرداد 32 بار ديگر در كنار امريكا، سياست‌هاي قبلي خود را در پيش گرفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون