كليدواژههاي انتخاباتي روحاني
هرچند حسن روحاني براي تعيين تركيب كابينهاش اختيار تام داشت اما بر اساس قانون او نميتواند و نبايد تاثيري در تركيب مجلس شوراي اسلامي داشته باشد اما ميتوانست در مقام يكي از سياستمداران كارآزموده و مديران ارشد كشور، مجلس مطلوب و نمونه مد نظرش را مثال بزند. از نگاه روحاني «مجلس اول شوراي اسلامي» بهترين مجلس تاريخ انقلاب بوده كه همه گروههاي سياسي در كنارa هم تركيب آن را تشكيل داده بودند. روحاني ميخواهد در مقام رييسجمهور و مجري قانون اساسي نقشي تاريخي را براي مجلسي متشكل از همه سلايق رنگين كماني عالم سياست ايران ايفا كند. اما شرط اول براي عملياتي شدن چنين امر مهمي برگزاري انتخابات سالم و باشكوه است. و چه كسي است كه نداند شكوه انتخابات رابطه مستقيمي با انتخابات استاندارد دارد، انتخاباتي كه همه جريانها و گروههاي سياسي در شرايطي يكسان و برابر پا به ميدان رقابت انتخاباتي بگذارند و متاع خود را در معرض انتخاب انتخابكنندگان قرار دهند. هرچند موانع موجود بر سر راه دولت روحاني براي برگزاري انتخاباتي رقابتي و آزاد، نه كم است و نه غيرمترقبه. روحاني و همكارانش در دولت شايد بتوانند انتخابات سالمي به جهت كنترل روند اجرا و شمارش دقيق آرا برگزار كنند اما جنس حرفهاي روحاني، شبيه آنچه ديروز در هيات دولت بيان داشت مويد اين واقعيت است كه از منظر رييسجمهور همه بازي انتخابات در روز انتخابات نيست. حرفهاي روحاني، دغدغههاي پيشا انتخاباتي است. روحاني با كابينه فراجناحياش تلاش كرد تا نشان دهد اگر سياستمداران جناحي كنار هم بنشينند و براي تحقق منافع ملي با يكديگر گفت و شنود و همكاري داشته باشند، ثلمهاي به ايران و ايراني وارد نميشود. از همين رو او علاقه دارد تا ديگر مديران و مسوولان موثر كشور در امر انتخابات مجلس بر شك و شبهههايشان فايق آيند و از ضريب فيلترينگهاي انتخابات كمي بكاهند تا زمينه برگزاري انتخاباتي حداكثري فراهم شود. در چنين بستر و وضعي هر چند آشكار است كه روحاني براي برگزاري انتخاباتي با حضور همه گروههاي سياسي كاري بس دشوار را پيش رو دارد اما از سوي ديگر اين واقعيت غيرقابل انكار است كه رييس فعلي دولت ايران به واسطه حضور ديرينه و ريشهدارش در ساختار سياسي قدرت با نهادها و افراد موثر در ميدان رقابت انتخابات غريبه نيست. اين عدم بيگانگي از خصوصيات خاصه روحاني است و به او اجازه ميدهد تا جداي از اعلام مواضع انتخاباتياش از تريبونهاي رسمي در بزنگاههاي ويژه و خاص رايزنيهايش را داشته باشد. در معادله پيچيده انتخابات مجلس و در اوج مطالبات رنگ و وارنگي كه افكار عمومي و جناحها از رييس دولت دارند اين واقعيت اظهر منالشمس است كه روحاني ميخواهد قطار سياست داخلي ايران را همچون سياست خارجي به روي ريل اصلياش بگذارد. براي اجراي چنين كاري نياز به اعتمادسازياي دوطرفه دارد؛ او از يك سو بايد به همكاران خود در ديگر قوا و نهادهاي موثر در قدرت و سياست اين اطمينان را بدهد كه اضطرابي از صدور مجوز يگانه براي همه گروههاي سياسي نداشته باشند و از ديگر سو براي حاميان و معتمدان به اعتدالگرايي اين اطمينان را حاصل كند كه از همه توان و هنر ديپلماتيك خود براي برگزاري انتخاباتي استفاده كرده است. روحاني با اين رويكرد، افرايش اعتماد نهادهاي موثر در ساختار حاكميت به جناحها و بالعكس، كاهش شكاف ميان دولت- حاكميت و خانهنشين كردن واسطههاي شر افراطي از سر منافع ملي و برقراري تعادل نيروها در ساختار سياسي قدرت را دنبال ميكند؛ چنين است كه براي روحاني پيروزي جناحي در انتخابات فرقي ندارد كه ايدهآل رييسجمهور در رقابت حداكثري جناحها- مشاركت حداكثري مردم اهميت دارد. اين همان چيزي است كه چندي پيش سعيد حجاريان به آن اشاره كرده و گفته بود؛ «برنامه اين دولت نه دموكراتيزاسيون كه نرماليزاسيون است.»