هاشمی رفسنجاني :
خبرگان باید
بر نهادهای زیرنظر رهبری نظارت كند
گروه سياسي| هر كس ديگري هم وارد انتخابات شود، دو ماه و نيم ديگر باز هم او نماد نامزدهاي جريان معتدل و اصلاحطلب براي مجلس خبرگان رهبري خواهد بود. مردي كه تا امروز 13 بار نامزدي در انتخاباتهاي مختلف را تجربه كرده، در آستانه چهاردهمين تجربه خود قرار دارد. تجربهاي كه تب و تاب آن براي هواداران هاشميرفسنجاني شايد از خودش هم بيشتر باشد. تب و تاب و انتظار براي مشخص شدن مرحله جديدي از سرنوشت مردي كه در 36 سال گذشته هيچ نسبتي با سكوت و انفعال سياسي نداشت. با همين مشخصه ديرپا، اكبر هاشميرفسنجاني در آستانه انتخابات مجلس خبرگان رهبري از اين مجلس ميگويد. از انتخابات فرداي آن و وضعيت امروزش و از خاطرات ديروز زير سقف آن. اين محور اصلي سخنان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتوگو با خبرگزاري ايلنا بود. گفتوگويي كه به سنت همه اظهارنظرهاي هاشميرفسنجاني لاجرم به سمت انتقاد از تندرويها رفت و دفاع از عملكرد دولت، خصوصا در بحث هستهاي.
تندرويها در نهادهاي قدرت ريشه پيدا كردهاند
روايت اول هاشمي به تندرويها برميگردد. جايي كه او معتقد است «تندرويهاي فعلي و جريانهايي كه در دولت قبل به وجود آمدند، ريشه در نهادهاي قدرت پيدا كردند و از آنها هم استفاده ميكنند كه تندرويهاي خيلي مزاحمي هستند. يك عده در مجلس هستند كه با استفاده از تريبون باز آنجا تندروي را اشاعه ميدهند و متاسفانه بعضي از نهادهاي كشور هم كم و بيش با آنها همكاري ميكنند. صداوسيما هم تندرويهاي آنها را پخش ميكند كه تشويق ميشوند. فكر ميكنم تندروي الان قويتر از سابق شده است.» اما امثال هاشمي در اين وضعيت چه خواهند كرد؟ اين سوالي است كه خود هاشمي بدون طرح آن در مصاحبه پاسخش را ميدهد؛ «فعلا قدرتي دست ما نيست و اگر هم بود، نميشد با زور افراد را وادار به موضعگيري كرد. ما معتقد هستيم اگر كساني عقايد ديگري دارند، بايد عقايدشان را بگويند. البته حد و حدودي دارد كه قوه قضاييه و مسوولان ذيربط، آن حدود را مشخص ميكنند. من بيشتر از اين زاويه حركت ميكنم تا افكار عمومي را متوجه كنم كه اين شيوه به نفع كشور، انقلاب و اسلام نيست و ما در سراسر دنياي اسلام و جهان از تندروي ضربه ميخوريم.» او البته قدري هم اميدوارانه معتقد است: «تندروي در ايران در حد اظهارات است و خيلي عملياتي نميشود. گاهي كارهاي بدي ميشود.»
هر چه را كه دوست ندارند، ميگويند نفوذ است
اما قسمت ديگر گلايههاي هاشمي از تندرويها به برداشتهاي خاص از مواضع رهبري برميگردد. چيزي كه او آن را نوعي «استفاده ابزاري» ميداند و دربارهاش توضيح ميدهد: «سوءاستفاده سياسي و جناحي از تذكرات كلي رهبري، بيسابقه نيست و هميشه بعضي از گروههاي سياسي چنين كارهايي ميكنند كه البته پسنديده نيست و نبايد شخصيت حقيقي و حقوقي ايشان را صرف بازيهاي سياسي كنيم. الان جريان تندرو هر چه را كه دوست نداشته باشد، ميگويد نفوذ است. حتي دامنه برخورد با مخالفان سياسي خود را به كتابها و روزنامهها هم گسترش دادند كه يعني همه اينها را بايد صاف كرد. تا اينجا هم پيش ميروند و اسم هر كار خود را مقابله با نفوذ ميگذارند.»
بايد مسائل نهادهاي زيرنظر رهبري را با ايشان مطرح كنيم
اما اصل قضيه و موضوع مجلس خبرگان. اينكه اين مجلس چه ميكند و چرا جلسات آن عموما به صورت غير علني برگزار ميشود. هاشمي معتقد است: «اصل كار خبرگان، تعيين رهبري است كه انجام دادهاند. نظارت بر رهبري است كه اين كار كميسيون تحقيق است كه آنها هم نظارتشان را ميكنند و نهادهاي زيرنظر رهبري را بررسي ميكنند و به رهبري گزارش ميدهند. اگر هم لازم باشد كه لازم هم هست، در هر دورهاي كميسيونها گزارششان را به جلسه خبرگان ميدهند. حالا هر وقتي كه بنا شد رهبري عوض شود يا نباشد و كس ديگري بيايد ،دوباره بايد كار عمدهاي انجام دهند. البته دارندآماده ميشوند و مطالعه ميكنند و گروهي را گذاشتند كه دارند افراد را بررسي ميكنند تا آنهايي را كه صلاحيت دارند كه اگر بعدا حوادثي پيش آمد،بتوانند براي رايگيري مطرح كنند.كار خبرگان عمدتا همين است.»
اما در ادامه هاشمي به برداشت خود از وظايف اين مجموعه ميرسد. جايي كه اينگونه ماجرا را به پيش ميبرد؛ «در خبرگان هم گفتم كه اگر بخواهيم وظيفه خود را به خوبي انجام بدهيم، همه كارهاي كشور زيرنظر رهبري است و ما نبايد از آنها غافل باشيم. رهبري قدرت مطلق كشور هستند، لذا ما بايد لااقل نهادهايي را كه زيرنظر رهبري هستند و هر عيبي دارند، با رهبري مطرح و پيگيري كنيم كه آن عيب برطرف شود و اگر حسني هم دارند، آن حسن را بزرگ و تشويق كنيم. اين كار تا به حال ميشد اما قوانيني كه خودمان گذرانديم، محدود است. در آينده، خبرگان ديگري ميآيند كه بايد ببينيم چه كار ميكنند.»
اعضاي جامعه مدرسين قم آيتالله گلپايگاني را براي رهبري در نظر گرفته بودند
روايت او از انتخاب مقام معظم رهبري به اين جايگاه در سال 68 هم شنيدني است. روايتي كه بارها گفته شده اما اينبار هاشميرفسنجاني، نايبرييس آن روزهاي مجلس خبرگان با جزييات بيشتري به بيان آن ميپردازد. جزيياتي كه حتي تعداد آراي موافق و مخالف را در برخي موارد نيز در دل خود دارد؛ «در قانون اساسي، رهبري را از اول شورايي نوشتند. وقتي كه امام(ره) رحلت كردند و ما ميخواستيم رهبري را انتخاب كنيم، قانون اساسي ما شورايي بود. آن موقع هنوز قانون اساسي را اصلاح نكرده بوديم. خود امام جملهاي گفته بودند كه سند شد. ايشان گفته بودند كه شورايي خيلي جواب نميدهد و من فكر ميكنم كه فرد بهتر و زودتر ميتواند تصميم بگيرد. اين در حد صحبت بود و نه دستور، چون اظهارنظري كرده بودند. وقتي كه بنا شد رهبر جديد انتخاب كنيم، شورا را در نظر گرفتيم و سه نفر را در نظر گرفتيم يعني آيات موسوي اردبيلي، مشكيني و خامنهاي را به عنوان شورا به جلسه پيشنهاد داديم. منتها عدهاي هم بودند كه آيتالله گلپايگاني را در نظر گرفته بودند كه اعضاي جامعه مدرسين قم بودند. آنها ميگفتند بايد فرد باشد چون امام اجازه دادند كه فرد باشد. بحثي شروع شد و در اين بحث هر كسي صحبت كرد كه اكثر وقت جلسه ما را گرفت و خود آيتالله خامنهاي طرفدار شورا و عضو پيشنهادي ما هم بودند. صحبت بسيار مستدلي در طرفداري از شورايي كردند و گفتند كه بايد شورايي باشد. بنا بود من هم صحبت كنم كه نوبت نرسيد و صحبت نكردم. نظر من هم شورايي بود. بعد از صحبت، رايگيري كرديم كه ۳۵ نفر به شورا و ۴۵ نفر به فرد دادند و فرد برنده شد. آنها آيتالله گلپايگاني را براي رهبري معرفي كردند و راي گرفتيم كه همان ۱۴ نفر راي دادند و انتخاب نشد. ما آن موقع آيتالله خامنهاي را پيشنهاد داديم، ايشان پشت تريبون رفتند و گفتند من فرد را قبول ندارم، چرا مرا نامزد ميكنيد؟ قبول نميكنم. من گفتم نظر ما هم همين بود ولي رأيگيري كرديم و الان قانون شد و اگر شما نباشيد، فرد ديگري بايد بيايد. ايشان جواب مرا ندادند و رفتند در جايشان نشستند. گفتيم كه اين سكوت را دليل رضايت تلقي كنيم و براي ايشان راي گرفتيم كه راي بالايي آوردند. بعدا كه قانون اساسي را بازنگري كرديم، به جاي شورا، فرد آورديم. در همان جلسه به آيتالله خامنهاي گفتم نظر من هم شورايي بود ولي وقتي خبرگان اينگونه تصويب كرد، تسليم هستيم. البته الان پشيمان نيستيم چون شايد اگر در آن موقع و در آن شرايط كشور، شورايي ميگذاشتيم، مشكلاتي پيش ميآمد. بالاخره تشخيص خبرگان اين بود.»
عدهاي گفتند تاييد صلاحيت مجلس خبرگان را به مراجع بدهيد
توضيحات او درباره روند بررسي صلاحيت نامزدهاي خبرگان رهبري هم توضيحاتي قابل تامل است: «خود خبرگان ميتواند قوانين مربوط به انتخابات خود و رد صلاحيتها و مرجعش را اصلاح كند. الان در خبرگان، نظرات و تصميم رد و تاييد صلاحيتها را به شوراي نگهبان داديم. البته آن موقع ميخواستيم از خودمان بگذاريم كه گفتند از خودتان نميشود و بايد كسي از بيرون باشد كه بعضيها گفتند مراجع را بگذاريم. گفتيم كه مراجع اجباري ندارند حرف كسي را بپذيرند و قبول نميكنند و نميخواهند دخالت كنند. راههاي مختلفي را رفتيم و ناچار به شوراي نگهبان رسيديم. آن موقع تقريبا همه شوراي نگهبان را قبول داشتند. اوايل بود كه راي دادند تا شوراي نگهبان باشد.»
براي انتخابات ليست نميدهم
اما هاشمي چه برنامهاي براي انتخابات مجلس خبرگان دارد؟ شنيدن جواب اين سوال از زبان هيچكس بيشتر از خود او جذاب نيست. جايي كه ميگويد: «من ليست نميدهم. در هيچ انتخاباتي ليست ندادم. مگر زماني كه حزب داشتيم و حزب جمهوري ليست ميداد و ما هم ليست ميداديم چون ما جزو آن بوديم. الان ليست نميدهيم ولي از كساني كه نظر داريم، وقتي نامزد شدند و از فيلتر گذشتند، حمايت ميكنيم.»
اگر امريكا خصومتهاي گذشتهاش را جبران كند، ميتوانيم وارد مذاكره شويم
اما مگر ميشود هاشمي لب به سخن بگشايد و در اين ماهها درباره موضوع مذاكرات هستهاي و نتيجه آن و روند طي شده سخني نگويد. مصاحبه ديروز او با ايلنا هم از اين قاعده مستثني نيست. جايي كه او باز هم از مذاكرات هستهاي حمايت ميكند و البته در مهمترين جا از اين قسمت سخنانش به موضوع پر چالش خاطرههايش از حضرت امام(ره) درباره رابطه با امريكا برميگردد و ميگويد: «درباره رابطه با امريكا، فكر ميكنم هنوز همان مطلبي كه امام مطرح كردند، برقرار است. امام گفته بودند اگر امريكا آدم شود، با او همكاري و صحبت ميكنيم. در مورد آدمشدن، يك بار از ايشان پرسيديم و گفتند كه بالاخره بايد ارتباط مساوي داشته باشيم و اينطور نباشد كه امريكا بخواهد از ابرقدرتي خودش استفاده كند. فكر ميكنم كه اگر روزي امريكا دست از خصومتهايش بردارد و خصومتهاي گذشتهاش را جبران كند، ميتوانيم وارد شويم. يك مقدار به آنها بستگي دارد كه اگر آن مساله حل شود، كسي مخالفتي ندارد كه با امريكا حرف بزنيم. با اسراييل چون مشروع نيست حرف نميزنيم اما آنها دولت مشروعي هستند و مليت دارند.» هاشمي معتقد است برجام ميتواند براي كشور يك زمينه جهش باشد. اما با شرطهايي: «اگر اذيت نكنند و برجام همين امسال اجرا شود، يكدفعه دولت ميتواند جهشي در برنامهها ايجاد كند. شايد دستگاه رهبري همين فكر را كردند كه گفتند در اين جهت هستيم و بايد از شرايط جديد استفاده كنيم. ممكن است دولت بعضي از موارد را - چون بعضي جاها با دولت همكاري نميكنند - قبول نداشته باشد. به هر حال الان سياستهاي كلي برنامه تصويب شده است و بايد قوانين در چارچوب آن نوشته و اجرا شود كه البته بايد ببينيم مجلس چه كار ميكند.» او البته قدري هم از حمايت تمام و كمال از دولتيها فاصله ميگيرد و البته باز هم با قدري همزادپنداري با دولت روحاني ميگويد: «قبول دارم كه دولت ميتوانست از پيش براي بعد از توافق برنامههاي ميانمدت داشته باشد. آنها فكر ميكردند مذاكرات 1+5 زودتر از اين به نتيجه ميرسد اما معطل شد. الان هم تلاشهاي زيادي هست كه يك مقدار تاخير بيندازند تا انتخابات بگذرد. يك عده مايل نيستند اين امتياز قبل از انتخابات به دست دولت باشد كه در آراي مردم خيلي تاثير دارد. عوامل مانعتراشي را هم ميبينيد كه چگونه عمل ميكنند! تلاش ميكنند اين كار تا اسفند نشود.»
فشار تندروها تاثيري روي من ندارد
هاشميرفسنجاني در ادامه قدري هم از فشارهايي كه روي اوست سخن ميگويد. از تاثير آنها و تجربههايش زير بار اين فشارها. فشارهايي كه معتقد است حالا از طرف تندروهاي اصولگرا برنامهريزي ميشوند: «فشار اينها روي من هيچ تاثيري ندارد و مثل كلاغهايي هستند كه از روي درختها ميپرند. براي من اينگونه است و كاري با آنها ندارم. من هميشه فشار داشتم. وقتي كه انقلاب پيروز شد، منافقين سختترين دشمن بودند چون پيش از پيروزي انقلاب كه مرتد شدند، ما با آنها مخالفت كرديم و همينطور ادامه داشت. بعد هم تندروهاي چپ بودند كه در دوره من روزنامه داشتند و آن حرفها را ميزدند. همان زمان، بعضيها در دولت گلايه ميكردند و ميگفتند اين روزنامه سلام و اين افراد و روحانيون اينگونه اذيت ميكنند، من گفتم اينها جرأت نميكنند به مجلس چيزي بگويند چون تريبون مجلس به آنها بد جواب ميدهد. به قوه قضاييه هم نميتوانند چيزي بگويند. به رهبري هم نميتوانند چيزي بگويند. لااقل بگذاريد ما باشيم و اختلاف نظري در جامعه ديده شود. از اين حرفهايي كه اينها ميزدند، خوشم ميآمد و گاهي هم جوابشان را ميداديم. الان هم تا زندهام براي اعتلاي كشور و انقلاب تلاش خواهم كرد.»