• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3449 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۵ بهمن

سياست زده‌ترين مردم دنيا

سيد علي ميرفتاح

همه زندگي سياست نيست، با اين حال نصف بيشتر كارهاي ما به سياست گره خورده است. بي‌خودي هم گره خورده است. هر جا كه برويد، با هر كه صحبت كنيد، به هر رفيقي كه «چه خبر» بگوييد چيزي جز خبرهاي سياسي و تحليل‌هاي سياسي نمي‌شنويد. حتي شوخي‌هاي ما شوخي‌هاي سياسي شده‌اند. به پيام‌ها و لطيفه‌هاي يك ماه اخير نگاه كنيد، عرضم را تاييد مي‌كنيد كه ما سياست‌زده شده‌ايم؛ بلكه سياست‌زده‌ترين مردم دنيا. از روابط ديپلماتيك تا رد و تاييد صلاحيت‌ها هر خبري كه پخش شده دستمايه ملت قرار گرفته تا با آن شوخي بسازند و اوقات خود را با آن خوش كنند اما هر چيزي اگر از حدش بگذرد آزارنده مي‌شود و حال آدم را خراب مي‌كند. سياست خوب است اما به اندازه. چنانكه باقي چيزها هم خوبند اگر اندازه شان رعايت شود. صوفي ار باده به اندازه خورد نوشش باد/ ورنه انديشه اين كار فراموشش باد. شايد خيلي‌ها فكر كنند كه سياسي بودن به منزله آگاه بودن و با شعور بودن است. حتما تا حدي هست. اما از آن حد كه بگذرد روي اعصاب مي‌رود و با خودش افسردگي و پريشاني مي‌آورد. هر چيزي به جاي خود نيكوست. هر جزيي از زندگي اگر زيادي پررنگ و بزرگ شود خود به‌خود جاي بقيه اجزا را تنگ مي‌كند و مخل نظم و اعتدال و سلامتي مي‌شود. اين‌كه سياست است و بالاخره حضورش توي زندگي ملموس است و جذابيت‌هايي هم دارد، اگر بنا بود علم هم تا اين حد پررنگ و فراگير شود باز هم زندگي بد و غيرقابل تحمل مي‌شد. يك دليل اينكه بچه‌هاي ژني و نخبه غيرطبيعي و غيرنرمال رشد مي‌كنند و آداب معاشرت ياد نمي‌گيرند و با بقيه راه نمي‌آيند، همين است كه زيادي به يك رشته مي‌چسبند و خود را وقف آن مي‌كنند. تعادل چيز خوبي است، بلكه ضرورت زندگي است. همان‌طوري كه آدم بايد از اخبار سياسي تا حدودي مطلع باشد نياز دارد كه از مواهب حيات هم بهره‌مند شود و خوش بگذراند و بخندد و صفا كند. يك بخش زندگي را بايد در كسب علم و معرفت بكوشيم. يك بخش را هم بايد دنبال روزي بگرديم و زندگي مان را سامان دهيم. يك بخشي را بايد استراحت كنيم و عبادت كنيم و خوش باشيم و بخشي هم ضرورت است كه دوستان‌مان را ببينيم و صله رحم كنيم و با ديگران تعامل كنيم. حتما در اين ميان بخشي هم به تعهدات اجتماعي اختصاص مي‌يابد. حتما بايد دين خود را به جامعه ادا كنيم و در فعاليت‌هاي اجتماعي شركت بجوييم. البته هر كسي بخش‌هاي ديگري هم دارد كه متناسب با دلخواهش مي‌تواند بدان‌ها مشغول شود. اما واقعيت اين است كه ما زيادي در سياست فرو رفته‌ايم و زيادي به سياست مشغول شده‌ايم. به آن بخشي از سياست كه مي‌تواند معني تعهد اجتماعي بدهد اعتراضي ندارم. ما متعهديم و بايد كه هميشه در صحنه حاضر باشيم و بار مسووليت‌هاي‌مان را روي دوش بقيه نيندازيم. اما آنچه در عمل اتفاق افتاده اين است كه سياست بزرگ شده و همه بخش‌هاي زندگي را در بر گرفته... سياست‌زدگي بد است و امن و آسايش آدم را سلب مي‌كند. روانشناسانه نگاه كنيد حكايت از مريضي دارد؛ جامعه شناسانه نگاه كنيد همين‌طور. حتي سياستمدارانه هم نگاه كه كنيد سياست‌زدگي نوعي اختلال است. اتفاقا تعميم سياست جدي‌ترين لطمه‌اش متوجه سياستمداران حرفه‌اي است... باور كنيد ما به چيزهايي بيشتر از سياست نياز مبرم داريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون