كتابخانه
گزيدههايي از پدر تاريخ
هرودوت پدر تاريخ است و كتاب تاريخش به عنوان اصليترين منبع مكتوب براي شناخت تاريخ ايران باستان است. او بين سالهاي 490 تا 480 پيش از ميلاد در هاليكارناسوس از شهرهاي يوناني ايران به دنيا آمد. در همين دوران كشمكش بزرگي بين يونانيان و ايرانيان جريان داشت كه هرودوت تاريخ آن را نوشت. او سفرهاي بسيار كرد و در 55 يا 60سالگي چشم از جهان فروبست. علت سفرهاي او شايد اهداف تجاري بود، اما علاقه فراواني هم به گردآوري و بازگويي حكايات داشت. سفر و نگارش را احتمالا از دوره جواني آغاز كرد و در شمال تا درياي سياه، در جنوب تا مصر، در شرق تا صور و شايد حتي بابل و در غرب تا توري در ايتاليا رفت. هرودوت يك يوناني جهان ميهن بود و طي اين سفرها پايگاهش را بيشتر آتن ميدانست تا زادگاهش. موضوع داستانهايي كه هرودوت گردآوري ميكرد اعمال شگرف و شكوهمند يونانيان و بربرها و هدف او ثبت آنها و حفظ خاطره آنها و به ويژه گزارش علل جنگهاي يونانيان با بربرها بود. هرودوت نخستين تاريخنگار جهان يوناني نبود، اما برتري او را از اينجا ميتوان نتيجه گرفت كه كتاب او تماما باقي مانده در حالي كه از نوشتههاي پيشينيان و معاصران او تقريبا هيچ بر جاي نمانده است. توسيديد كه تنها 25 سال پس از هرودوت به دنيا آمد، با معيارهاي امروزي، هم از حيث شيوه تاريخنگاري و هم از نظر داوريهاي تاريخي به او برتري داشت. با اين همه در مقام مورخ به هردودت متكي بود در حالي كه هرودوت تكيهگاه مشابهي نداشت. بيشتر نيمه نخست تاريخ هرودوت يعني دفترهاي يك تا پنج كه متن كاملش بيش از 300 صفحه ميشود گزارشي از بالندگي شاهنشاهي ايران است و شرح مفصلي از اقوام و سرزمينهاي بسياري را كه در زمان بسيار كوتاهي يكي پس از ديگري بدان پيوستند در بر ميگيرد. ايران در آن دوران سه جنگاور بزرگ داشت: نخست كورش، سپس كمبوجي و بعد داريوش. نيمهدوم تاريخ هرودوت درباره جنگهاي ايران و يونان كه به جنگهاي مدي نيز مشهور است و علل مستقيم آنهاست. كتاب «جنگهاي ايران و يونان» گزيدهاي از تاريخ هرودوت است كه اخيرا با ترجمه حسن افشار به همت نشر مركز منتشر شده است. در اين كتاب غير از گزارش جنگها شرح تداركات جنگ بزرگ و نبردهاي زميني و دريايي آنهاست. تفسيرهاي پيوست اين بخشها تحركات و نقشههاي نظامي آنان را توضيح ميدهد. اطلاعاتي از كم و كيف كشتيها و سپاهيان دو طرف نيز داده ميشود. همچنين براي به دست آوردن اطلاع بيشتر درباره نبرد سالاميس پيام يكي كه آشيل در نمايشنامه ايرانيان گنجانده است، نقل ميشود.
تروريسم غرب
تروريسم اين روزها يكي از واژههايي است كه مدام از رسانهها به گوش ميرسد. تروريستها آنچنان كه رسانهها ميگويند، جهان را فراگرفتهاند. تروريسم البته مفهومي امروزي و اينجايي نيست و همواره در طول تاريخ تروريستها به مثابه كساني كه به ناگاه و در ميدانهايي غير از جنگ عملياتي وحشيانه عليه جان انسانها انجام ميدادند، حضور داشتهاند. اما بحث درباره مفهوم تروريسم در رسانههاي رسمي غرب از فرداي 11 سپتامبر 2001 اوج گرفت و به بركت تبليغات معنايي خاص يافت. تروريسم به اراده و عملي منحصر شد كه تعرض به حريم منافع دولتها و انحصارات جهان غرب به ويژه ايالات متحده امريكا آماج آن بود و پيشينه و بستر رعب و خشونت دامنگير جهان امروز و محركههاي اصلي آن مكتوم ماند. در كتاب درباره تروريسم غرب نوام چامسكي متفكر و زبانشناس مشهور امريكايي و آندره ولچك روزنامهنگار و پژوهشگر چكتبار امريكايي ميكوشند طي گفتوگويي مستند و جامع مهمترين گرهگاهها و شاخصهاي معرفه تروريسم در جهان امروز را مورد بحث و بررسي قرار دهند و از مسوولان اصلي اين جنايتها بپرسند. آيا ارتكاب فاجعه هيروشيما، آن هم در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم، انگيزهاي مهمتر از قدرتنمايي، ارعاب و اخطار داشت؟ آيا براندازي دولتهاي قانوني و مستقل در ايران، اندونزي، شيلي و... و راهاندازي جنگهاي تحميلي فاجعه بار در ويتنام، خاورميانه، آفريقا را ميتوان از دايره مفهوم تروريسم خارج كرد؟ آيا ميتوان ابعاد واقعي فجايع انساني امروز را بدون تامل در پيشينه استعماري رويدادهاي معاصر دريافت؟ اين كتاب كوششي است براي پاسخگويي به اين پرسشها. به تعبير مازيار كاكوان مترجم كتاب اين كتاب عمدتا درباره تروريسم امپراتوران است، نه تروريسم راهزنان. امپراتوراني كه در سدههاي جديد خاستگاه شان غرب است و قلمروي نفوذشان سراسر جهان است. البته غرب در اين كتاب در مفهوم جغرافيايي آن خلاصه نميشود و از ايالات متحده امريكا تا استراليا را در بر ميگيرد. زمينه بحث كارنامه و ميراث فرهنگ استعماري است و دامنه زماني مباحث عمدتا رويدادهاي پس از جنگ جهاني دوم به اين سو است. عنوان فرعي كتاب از هيروشيما تا جنگ پهپادها است. هر چند مولفان در اين كتاب از فاجعه هيروشيما سخني به ميان نياوردهاند و به نقش پهبادها به مثابه جنگ افزارهاي تروريسي مدرن، تنها به اشارهاي بسنده كردهاند، اما عنوان كتاب شايد بيانگر دو نقطه عطف در نشانهگذاري محدوده زماني مسائل مورد گفتوگو باشد.
يك فنجان چاي بي موقع
تاريخ شفاهي يكي از ژانرهاي جذاب تاريخي است. اما اين جذابيت نبايد رهزن حقيقت باشد. اينكه يكي از فعالان و كنشگران تاريخ از ديدهها و شنيدههايش بگويد نبايد پژوهشگر تاريخ را دچار اين خطا بكند كه آنچه ميشنود حقيقت است. در واقع گواهيها و شنيدههاي تاريخي تنها يكي از منابع است كه تاريخ پژوه بايد با معيارهاي علمي صحت و سقم آنها را بسنجد و با سنجش آنها با ساير منابع و روشهاي راستيآزمايي سره را از ناسره تمييز دهد. در سالهاي اخير خوشبختانه ژانر تاريخ شفاهي دست كم در صورت سادهانگارانه آن يعني بازگويي خاطرات بسيار رواج يافته و همهساله آثار و كتابهاي زيادي با اين موضوع منتشر ميشود. يكي از اين آثار كه به تازگي توسط نشر مهرانديش منتشر شده كتاب يك فنجان چاي بيموقع است؛ اعترافات اميرحسين فطانت. اميرحسين فطانت در سال 1328 در شيراز متولد و تحصيلات متوسطه را در دبيرستان كمال نارمك، يكي از كانونهاي مهم و موثر در انقلاب اسلامي ايران گذراند. وي داراي فوق ليسانس عمران ملي از دانشگاه پهلوي شيراز و فوق ليسانس مديريت از سازمان مديريت صناعتي تهران است. فطانت در نوجواني به جرم اقدام براي هواپيماربايي به دو سال زندان محكوم شد و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به اتهام «خيانت» در يكي از جنجاليترين پروندههاي سياسي زمان شاه موسوم به «توطئه گروگانگيري وليعهد و ترور اعضاي خاندان سلطنتي گلسرخي- دانشيان» از طرف نيروهاي چپ غيابا به اعدام محكوم شد. او پس از زندان لاذقيه در سوريه، زندان آغري در تركيه، زندان شهر ماكو، زندان اوين و شركت در جنگ در جبهه خرمشهر براي هميشه ايران را ترك كرد و پس از چند سال اقامت در كشورهاي فرانسه و امريكا سرانجام مقيم كشور كلمبيا در امريكاي جنوبي شد. او در خارج از ايران به فعاليتهاي فرهنگي مشغول شد و مجموعه سياهان و جهان موسيقي را منتشر كرد، همچنين ترجمه كتابهايي از گابريل گارسيا ماركز مثل گزارش يك آدم ربايي از فعاليتهاي فطانت است. او در كتاب حاضر به رويدادها و شخصيتهاي تاريخ معاصر ايران ميپردازد. سبك روايي كتاب آن را جذاب كرده، ضمن آنكه خواننده در آن با چهرههاي متعدد و قابلتوجهي از تاريخ معاصر ايران بر ميخورد. چنان كه در بدو سخن آمد، اين خاطرات اما نميتواند مبناي اصلي داوري باشد و بايد صحت و سقم آنها را با ساير منابع نيز سنجيد.