• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3455 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۲ بهمن

ديه جانباختگان حادثه خيابان جمهوري به حساب دادگستري واريز شد

سرگرداني عاملان حادثه آتش‌سوزي خيابان جمهوري

  هديه كيميايي/ مديرعامل سازمان آتش‌نشاني و خدمات ايمني شهر تهران روز گذشته از پرداخت ديه جانباختگان حادثه آتش‌سوزي خيابان جمهوري خبر داده است. او گفته با توجه به اينكه سازمان آتش‌نشاني تحت پوشش شركت بيمه است، خسارت از بيمه به حساب دادگستري واريز شده است. اما چون هنوز مقصر يا مقصران اين ماجرا مشخص نشده‌اند مبلغي كه در حساب دادگستري است نمي‌تواند به دست خانواده‌هاي جانباختگان برسد. طرح اين موضوع بار ديگر موضوع حادثه آتش‌سوزي خيابان جمهوري را بر سر زبان‌ها انداخت. حادثه‌اي كه موجب مرگ دلخراش دو زن و جنجال رسانه‌اي شد كه آتش‌نشاني، يك سر آن بود.
بازخواني يك سقوط
چيزي نزديك به دو سال و نيم از حادثه مي‌گذرد. ديدن فيلم‌ها هنوز نفست را در سينه حبس مي‌كند و رمق از دست و پايت مي‌برد. زبانه‌هاي آتش است كه از پنجره‌هاي توليدي پوشاك بيرون مي‌زند و مردمي كه فرياد مي‌زنند. هيچ كس نمي‌داند در دل «نسرين فروتني» و «آذرحق‌نظري» و همكارش چه خبر است و به چه فكر مي‌كنند. چشم‌هاي خيره مرگ، ميان شعله‌هاي آتش به تماشاي‌شان نشسته است. دودها راه نفس‌شان را بسته و فشار آبي كه از شيلنگ‌هاي ماشين آتش‌نشاني به دست‌هاي‌شان فرو مي‌ريزد رمق‌شان را برده. صداي آژير ماشين‌هاي آتش‌نشاني قطع نمي‌شود و مردم يكسره فرياد مي‌زنند. تمام جان نسرين و آذر ميان دست‌هاي‌شان جمع شده است. كف صابون ماده خاموش‌كننده آتشي كه از شيلنگ‌هاي آتش‌نشاني بر پنجره‌ها فرو مي‌ريزد دست‌هاي‌شان را روي لبه پنجره لغزنده كرده. نسرين و آذر بارها با خودشان تكرار مي‌كنند رهايي از لبه اين پنجره يعني مرگ. بالابرهاي ماشين‌هاي آتش‌نشاني از راه رسيده‌اند اما باز كردن‌شان وقت مي‌خواهد. لحظه‌هاي مرگ و زندگي مي‌گذرد و همچنان بالابرهاي ماشين‌هاي آتش‌نشاني باز نمي‌شود. دست‌هاي نسرين و آذر ديگر تاب تحمل بدن‌شان را ندارد. اول نسرين چشم‌هايش را روي هم مي‌گذارد و خودش را از پنجره به پايين پرتاب مي‌كند و بعد هم آذر. مردم فرياد مي‌زنند و اشك مي‌ريزند. آتش از پنجره‌هاي ساختمان زبانه مي‌كشد و پيكرهاي نيمه‌جان آذر و نسرين روي زمين مي‌افتد. چه كسي مي‌داند آنها فاصله پريدن از پنج طبقه ساختمان را به چه چيزي فكر كرده‌اند. ترسيده و بي‌جان به ياد درددل‌ها و شب بيداري‌هاي دو نفري‌شان پشت چرخ خياطي كارگاه چشم در چشم هم شدند و خنديدند و آرام چشم‌هاي‌شان را روي هم گذاشتند و تمام. اما بالابرهاي ماشين‌هاي آتش‌نشاني تنها دو دقيقه بعد از سقوط آزاد نسرين و آذر باز شدند و پنج نفر از كارگران را نجات دادند.
گزارش دادگاه و مقصر شناخته شدن آتش‌نشاني
پرونده عاملان آتش‌سوزي كارگاه توليدي خيابان جمهوري در شعبه ٧ دادسراي ناحيه ٢٧ بررسي شد. در گزارش كارشناسي كه در پرونده آمده اعلام شده كه سازمان آتش‌نشاني به دليل عمل نكردن به موقع تجهيزات و نردبان و همچنين به دليل نداشت مهارت كاربر براي راه‌اندازي آنها در اين حادثه مقصر است. نكته ديگر اينكه استفاده از خدمات پس از فروش براي نگهداري از اين دستگاه به موقع انجام نشده بود. اما چندي پيش سيدجلال ملكي، سخنگوي سازمان آتش‌نشاني تهران در گفت‌وگو با خبرگزاري ايلنا گفته: هيچ‌كس نمي‌خواست كه چنين اتفاقي بيفتد. البته اين حادثه، مساله ساده‌اي نيست كه به راحتي مقصر آن مشخص شود؛ در اين حادثه كوتاهي‌هاي زيادي صورت گرفته بود و فقط مقصر آتش‌نشاني نبوده است، همچنين نمي‌توانيم بگوييم خود افراد هم مقصر بوده‌اند زيرا هركس در آن شرايط باشد احتمال دارد كه چنين تصميمي بگيرد حتي من آتش نشان نيز اگر در آن شرايط باشم ممكن است چنين كاري انجام دهم. كارگاه هم كارگاه معتبري نبوده، مجوزهاي لازم را نداشته و روز تعطيل نيز مشغول فعاليت بوده است در واقع اين حادثه حاصل مجموعه‌اي از بي‌احتياطي‌ها و تخلفات بوده است. حالا دو سال است كه نسرين و آذر كنار هم خوابيده‌اند. حالا ديگر هر عابر پياده‌اي كه گذرش به خيابان جمهوري بيفتد و چشمش به آسمان بيفتد به ياد آذر و نسرين مي‌افتد. سياهي حادثه آن روز بعد از دو سال بر تن ديوارهاي آن ساختمان پنج طبقه زبان گوياي تلخي‌هايي است كه بر خانواده آذر و نسرين گذشت.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون