ادامه از صفحه اول
معيارهاي انتخاب نماينده اصلح
مرحوم طالقاني شرايط و خصوصيات يك نماينده شايسته را از سه بعد مطرح ميسازد: اول بعد علمي تخصصي، دوم سلامت نفس و پاكدستي و سوم غيرت ديني و حميت ملي.
معظمله در خصوص معيار و ضابطه علمي مينويسد: «وكيل بايد در فن سياست مجتهد و به حقوق بينالملل و جريان سياست كاملا بصير باشد». طبيعي است نمايندهاي كه از ظرافتها و پيچيدگيهاي عالم سياست آگاهي كافي نداشته باشد، نميتواند در قبال ترفندهاي كهنهكاران سياست جهاني، از منافع مردمي كه او را به نمايندگي از طرف خود بر كرسي وكالت نشاندهاند به نحو شايسته و بايسته دفاع كند. بنابراين بصيرت سياسي شرط لازم احراز نمايندگي است.
مرحوم طالقاني ويژگي دوم را اينگونه بيان ميكند: «آلوده به اغراض مالي و طمعورزي و جاهطلبي نباشد تا وكالت را وسيله جمع ثروت و اعمال نفوذ قرار دهد. اگر نمايندگان آلوده به اين اغراض پست باشند، استبداد فردي تبديل به استبداد جمعي ميشود و اين خطرناكتر است. علاوه بر اين، بايد شجاع و باگذشت باشد». مصداق بارز اين ويژگي، آيتالله سيدحسن مدرس، آن مبارز نستوه و شهيد راه حق و آزادي است؛ همو كه با اندامي نحيف و قلبي سرشار از عشق به مردم، يك تنه در برابر مستبدان و غارتگران ايستاد و فرياد عدالتطلبي و آزاديخواهياش لرزه بر پيكر نظام جور رضاخاني افكند و چنين بود كه نام مدرس براي هميشه با عزت و آزادگي قرين شد. نماينده اصلح كسي است كه مدرس بزرگ، مقتداي او در راه عظمت و اعتلاي دين و ميهن باشد.
ويژگي سومي كه مرحوم طالقاني براي نماينده مجلس نام ميبرد، از اين قرار است: «نسبت به دين و استقلال كشور اسلامي و نوع مسلمانان غيور باشد و حيثيات عمومي را بيش از حيثيات شخصي محترم شمارد.»
اين ويژگي ناظر به حساسيتي است كه نماينده ملت بايد نسبت به اصول و ارزشهاي ديني و ملي داشته باشد و از مصالح عمومي مملكت در برابر منافع شخصي و حزبي حمايت كند. واقعيت تلخي كه متاسفانه امروزه در متن فعاليت تشكلها و گروههاي سياسي وجود دارد، اين است كه با وجود ادعا و شعارهاي مبتني بر دفاع از منافع ملي، گاه منافع جناحي با رنگ و لعاب ظاهرفريب، اصالت و اولويت پيدا ميكند و مصالح كلي و دراز مدت مردم فداي رقابتهاي حزبي و باندبازيها و فرقهگراييها ميشود. اينجاست كه دقت و توجه ويژه ملت را طلب ميكند تا از پس شعارهاي پر آب و تاب گروهها و تشكلهاي سياسي، نيات و انگيزههاي واقعي آنها را كشف كنند و خادمان حقيقي خود را كه به قصد خدمت به ملك و ملت گام در مسير رقابت نهادهاند بازشناسند، و اين همان توصيه ارزنده و راهگشاي ابوذر زمان مرحوم طالقاني است كه: «خلاصه آنكه در وكيل، عدالت و تقواي سياسي و اجتماعي شرط است و افراد ملت براي انتخاب چنين مردمي بايد چشم و گوش خود را باز كنند و مصلحت حال و آينده كشور را در نظر داشته باشند و خدا را ناظر اعمال خود بدانند.»
ما در چه شماريم؟
امروز جهان و خورشيد جهانتاب نظارهگر گام ما و انگشتان ما است.
مردم شريف ايران
شهداي شاهدمان صبح هفت اسفند منتظر خبر واقعهاي عظيم هستند
ما در چه شماريم؟
كه خورشيد جهانتاب،
گردن به تماشاي تو
از صبح كشيده ست!
«صائب تبريزي»