حسن رسولي در گفتوگو با «اعتماد»:
راي ليستي؛ اعلام آمادگي براي نظام انتخاباتي حزب محور بود
مريم وحيديان/ دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي با حضور بالاي مردم پاي صندوقهاي راي به پايان رسيد. ادوار گوناگون انتخاباتي سنگ محكي است براي سنجش سمت و سوي مطالبات مردمي در كشور. از همينرو كيفيت آراي مردم در انتخابات ميتواند پيامهاي مختلفي داشته باشد. نخستين و مهمترين قدم پس از هر انتخاباتي از سوي مسوولان و حاكميت اين است كه اين پيامها را بهخوبي شنيده و تحليل كند. انتخابات هفتم اسفند اما از منظر ارسال پيامها شايد يكي از بينظيرترينها در ادوار گذشته تاكنون بود. عليالخصوص راي ليستي مردم تهران شايد بايد مورد توجه ويژه تحليلگران قرار گيرد. حسن رسولي، رييس ستاد انتخاباتي عارف در اين دوره از انتخابات معتقد است كه مردم در اين انتخابات با راي خود نشان دادند كه سياستهاي حذف و تخريب رقيب و برچسب زدنهاي ناروا در عرصه سياسي را نميپسندند. او همچنين مشاركت بالاي مردمي را يكي از عوامل امنيت ايران در ميان جنگ و ناآراميهاي خاورميانه قلمداد ميكند. اين عضو بنياد باران راي ليستي مردم را پيامي به نمايندگان مجلس دهم ميداند و آن اينكه مجلس و دولت آينده بايد نسبت به تغيير قانون انتخاباتي از شكل فردمحوري به نظام حزبمحور اقدام كند.
ارزيابيتان از حضور حداكثري مردم در انتخابات چيست؟ اين مشاركت حداكثري چه اثراتي در تقويت بنيانهاي امنيت ملي و منافع ملي دارد؟
افزايش مشاركت مردم در دو انتخابات اخير، هم از منظر سياست داخلي و هم سياست خارجي و موقعيت بينالمللي جمهوري اسلامي داراي اهميت زيادي است. از منظر سياست داخلي اين انتخابات علاوه بر حضور بالاي مردم از آرامش و امنيت برخوردار بود و اين از حيث افزايش آستانه تحمل سياسي احزاب و گروهها نشاندهنده توسعه سياسي در كشور است. اين انتخابات نشان داد كه وجود احزاب و گروههاي سياسي كمشمار اما فراگير و توانمند يكي از مهمترين نيازهاي روز حوزه سياست داخلي است. هر دو جريان مطرح سياسي كشور بهصورت جبههاي وارد سازوكار انتخابات شدند. اين سازمان جبههاي كه به نيابت از احزاب ايفاي نقش كرد در اين انتخابات در سطح ملي پاسخ مثبت گرفت. اين انتخابات نشان داد كه بداخلاقيهاي سياسي و نگاههاي مبتني بر حذف و تخريب رقيب از نظر افكار عمومي مورد قبول نيست. برچسبزدنهاي ناروا را مردم نميپسندند. همچنين راي مردم با وجود اختلافنظرها و ديدگاههاي گوناگون در كشور نهتنها تهديد نيست بلكه يك فرصت است. مجموعه دستاندركاران نظام در صورتي كه با اين فرصت برخورد حكيمانهاي داشته باشند، مردم در انتخابات حضور گسترده خواهند داشت.
به نظر شما پيام اصلي مردم با حضورشان پاي صندوقهاي راي چه بود؟
از منظر سياست خارجي منطقه خاورميانه بيش از گذشته متاثر از بيثباتيها، بحرانها و آشوبهاي فراوان است. ما در منطقهاي از ثبات و امنيت برخوردار هستيم كه كشورهاي منطقه و پيراموني همواره از حيث ثبات و امنيت داخلي در معرض تهديدهاي جدي هستند. تروريسم داعشي امروز يكي از تهديدات بسيار جدي است. پيام اين انتخابات براي افكار عمومي بينالمللي اين است كه مدل مردمسالاري ديني كشور ما مدل كارآمدي براي حل منازعههاي قومي و مذهبي و ملي و فرقهاي و سياسي است. در عين حال پيام داد كه ايران به عنوان يك كشور باثبات همچنان كه ميتواند از طريق دموكراسي و صندوق راي مناقشههاي فكري و داخلي را حل كند در مناسبات بينالمللي نيز ميتواند موثر باشد. تروريسم، بحران يمن و سوريه در منطقه با استفاده از ظرفيت تاريخي، تمدني و سياسي ايران قابل حل است. در مجموع هم از نظر داخلي و هم خارجي آنچه مردم نشان دادند نمادي از توانمندي و اقتدار جمهوري اسلامي ايران بود. جا دارد كه از وزارت كشور و ساير دستگاههاي دولتي، نيروي انتظامي، مسوولان امنيتي و ناظريني كه در شعب اخذ راي بودند، تشكر كنيم. آنچه در انتخابات هفتم اسفند بر ما گذشت جدا از برخي گلهمنديها كه اصلاحطلبان بنا داشتند و دارند كه اخلاقمدارانه از آن ميگذرند، بسيار ارزشمند است.
از نگاه جامعهشناسانه مردم با رايشان به ليستها چه حرفي را به مسوولان و مديران زدند؟
راي ليستي كه در تهران داده شد، نشان ميدهد كه اگر جريانهاي فكري و سياسي متناسب با فضاي عمومي كشور و لحاظ كردن اقتضائات روز جامعه به صورت يكپارچه، منسجم و يك صداي واحد را به جامعه منعكس كنند نتيجه آن را ميبينند. كاري كه جريان اصلاحات در اين انتخابات از خود نشان داد. رهبر اصلاحات، آقاي روحاني، آيتالله هاشمي كه طي سالها آماج گستردهترين حملات بودند و آقاي دكتر عارف توانستند مردم را به حضور در انتخابات ترغيب كنند. حضور حداكثري مردم كمك به تحكيم و پايداري نظام است. جريان اصلاحات يك پيام و صدا به مردم ارسال كردند. مردم نشان دادند كه در مواجهه با رويدادهاي مهم كشوري دريافتكننده يك گفتمان تمام عيار باشند از آن استقبال ميكنند. ليستي راي دادن مردم نشان ميدهد كه مجلس و دولت آينده بايد نسبت به تغيير قانون انتخاباتي از شكل فرد محوري به نظام حزب محور اقدام كند. بايد به دوره توسعه كمي سامانههاي حزبي پايان دهند و روند معكوسي را در جهت ادغام توسعه كيفي و تشكيل دو يا سه سامانه حزبي فراگير براي كشور اقدام كنند. اين انتخابات نشان داد كه مردم چنانچه با تابلوي روشن، شفاف، مسوول و كارآمدي روبهرو شوند در انتخابات به آنها پاسخ مثبت ميدهند و پاي صندوقهاي راي حاضر ميشوند.
به نظر شما اولويتهاي مجلس دهم با توجه به اين مشاركت چيست؟
اولويت اصلي كشور ما در حوزه قانون اهتمام به تحقق آشتي ملي و برقراري تفاهم جديدي بين همه سليقههاي فكري در حوزه اقتصادي، معيشت مردم و تصويب قوانيني با هدف تحقق رونق اقتصادي است. در حوزه اجتماعي ايجاد سازوكاري مناسب براي توسعه اشتغال و كاهش نرخ بيكاري و افزايش شاخصهاي اقتصادي بايد مورد توجه قرار گيرد. امروز جامعه ايران متاثر از تحولات اجتماعي با آسيبها و تهديدهاي جدي مواجه است كه بايد به آن رسيدگي شود.
فكر ميكنيد مجلس دهم شباهت به كدام يك از مجالس گذشته داشته باشد؟
مجلس دهم از برخي جهات قابل تشبيه به مجلس پنجم است. مجلس پنجم با يك اقليت قدرتمند اصلاحطلب در مجموع به مصالح ملي توجه داشت.
چرا تا پيش از روز جمعه و حضور بيش از هفتاد درصدي مردم هيچ يك از جريانهاي سياسي نتوانستند حضور اينگونه مردم را پيشبيني كنند؟ به واقع اين موج مردمي چگونه ساخته شد؟
در انتخابات سال 92 و 94 مجموعه شرايطي كه ميتوانست نگاه مردم را نسبت به انتخابات مثبت كند در مقايسه با سال 88 بيشتر فراهم بود و به ميزان اعتمادي كه حاكميت براي مردم ايجاد كرد، بستگي داشت. رهبري در اين انتخابات گفتند كه هر كس نظام را قبول ندارد به خاطر ايران پاي صندوق راي بيايد. مردم مجددا نقش خود را به خوبي ايفا كردند. مجلس آينده و دولت مورد حمايت مردم، احزاب و رسانه ملي بايد نسبت به راي مردم احساس مسووليت كنند و در اميدواري مردم بكوشند. منتخبين مردم بايد خود را موظف بدانند كه به مردم گزارش دهند.
جريان اصلاحات در سراسر كشور بيش از 140 كانديدا نداشت كه براساس اخبار حوزههاي انتخابيه به نظر ميرسد كه بيش از 50درصد اين تعداد وارد مجلس دهم ميشوند. به نظر شما محدوديتسازي براي ورود كانديداهاي اصلاحطلب به عرصه انتخابات و پيروزي بيش از 50درصدي همين تعداد در انتخابات چه پيامي دارد؟
رفتار سياسي و انتخاباتي جريان اصلاحات توام با بلوغ و واقعبيني بود. آنها نشان دادند كه ضمن اينكه با ردصلاحيتهاي گسترده مخالف هستند اما با نگاهي صادقانه و اخلاقي و معطوف به منافع ملي با صندوقهاي راي قهر نميكنند. حتي ردصلاحيتشدگان ظرفيت و نفوذشان را به ميدان آورند و همگي در اين راه كمك كردند.