درباره مجموعه داستان «مرگ خاموش آقاي نويسنده» نوشته امير پروسنان
انزواي آدمهاي شهري
فرشته آقاميري/ مجموعه داستان «مرگ خاموش آقاي نويسنده» شامل 17 داستان كوتاه است. مجموعهاي كه از سوي انتشارات «صداي معاصر» چاپ و روانه بازار شده است. عنوان اين مجموعه از آخرين داستان كتاب وام گرفته شده و ويژگيهاي
تامل برانگيزي دارد.
مخاطب در اغلب داستانهاي اين مجموعه، بهگونهاي از انزوا و تنهايي شخصيتهاي داستان برميخورد كه به شكلي بارز ديده ميشود. آدمهايي كه اغلب درگير گونهاي از مونولوگ هستند و گويي اين انزوا و تنهايي همانند اكسيژن، تمام اتمسفر زندگي آنها را پر كرده و كاراكترها ناچارند در اين فضاي منزوي و مسموم نفس بكشند. آدمهايي كه درست مثل جانيها و تبهكاران تحت تعقيب هستند و درگير انزوا و گونهاي زندگي مجهول شدهاند كه يا در حال رفتن به سوي آن هستند يا در اعماق آن به سر ميبرند و سرنوشتشان در نهايت به مسيري تاريك و نامعلوم ختم ميشود. آدمهايي كه يا دچار گونهاي از اختلال روانپريشانه هستند يا شخصيتي آسيب ديده در مواجهه با انسانهاي روانپريش ديگر پيدا كردهاند.
از ويژگيهاي ديگر اين پرسوناژها، اشاره به زبان و قوميت آنهاست. اينها با توجه به تاثيرات جغرافيايي محل تولد، اكنون در مكاني به دور از آنجا به سر ميبرند و در نتيجه همين نكته باعث بروز اختلالات رفتاري متعدي در آنها شده كه بهخوبي در عكسالعملهايشان ديده ميشود؛ تفاوت و كنتراستي كه در نهايت با خشونت جامعه شهري در آنها ديده ميشود. آنها چه از لحاظ ويژگيهاي آناتومي و چه از لحاظ گويش، دچار گونهاي انزوا و تفاوت فاحش بصري هستند.
فضاي داستاني كه پرسوناژها در آن حضور دارند، معمولا بسته، كمنور و گاهي تاريك و خاكستري است؛ فضايي بدون رنگ كه در نهايت با رنگهاي آكروماتيك احاطه شدهاند. در واقع به دور از هر گونه شادمانگي و تغيير كه بتوان در رفتارشان مشاهده كرد.
اگر چه توصيفهاي امير پروسنان، فضايي ملموس را در ذهن مخاطب مينشاند، اما حضور اشيا در كنار كاراكترها، فضايي ابهامانگيز و مينيمال را تصوير كرده تا هرچه بيشتر ذهن شخصيتهاي داستان و مخاطب را در هم آميزد.