• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3140 -
  • ۱۳۹۳ يکشنبه ۷ دي

تشويق تيم حريف در انتخابات پيش رو؟

شهرام شهيدي


وقتي وارد تاريكخانه شدم ديدم نشسته روي صندلي و موسيو شيطان پشتش ايستاده و با قيچي و شانه‌يي در دست موها را كوتاه مي‌كند. گفتم جناب موسيو اينجا عكاسخانه است نه آرايشگاه. موسيو شيطان گفت: ايشان آمد تو گفت موهام نامرتب است اما عكس هم مي‌خواهم بيندازم. اگر موهايم را كوتاه نكني مجبورم بگم‌ها... بگم؟ من هم گفتم شر درست نشود، موهايش را كوتاه كردم و در اين بين هم همان‌طور كه هميشه مي‌گفتي آدم بايد اطلاعاتش را ببرد بالا سعي كردم دانش سياسي‌ام را افزايش دهم. پرسيدم: چطوري دانشت را بالا بردي؟ گفت با پرسش و پاسخ با ايشان. خانم باجي كه گوشه‌يي نشسته بود، گفت موسيو دانشش را برد بالا، من هم خيالم راحت شد و نفس راحتي كشيدم. چون خدا را صد هزار مرتبه شكر ايشان گفت «با تمام اين الطاف مردمي، بنده هيچ برنامه‌يي براي انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري ندارم.» موسيو شيطان گفت: مگر قبلا براي اداره مملكت برنامه داشتيد؟ پرسيدم اصلا كدام الطاف مردمي مدنظرشان بود؟ موسيو شيطان گفت: «مي‌گويد كاش روز ۲۸ صفر بوديد و شعارهاي مردم را مي‌شنيديد.» خانم باجي گفت حالا چون مردم دور بوده‌اند خيلي واضح نيست كه چه شعارهايي داده‌اند. موسيو شيطان گفت: ايشان كه از شعارهاي مردم خيلي راضي است. خانم باجي گفت: وقتي پرسپوليس در تهران با نماينده يك تيم قرمزپوش كره‌يي ديدار داشته باشد بازيكنان كره در ورزشگاه آزادي بين اين همه پرچم قرمز احساس تنهايي نمي‌كنند. چون نمي‌فهمند مردم چه مي‌گويند به نظرشان مي‌رسد اين همه تماشاچي طرفداران آنها هستند و براي ديدن آنها آمده‌اند. اما واقعا اين طور است؟ موسيو شيطان گفت: البته يك حالت ديگر هم وجود دارد. گاهي ديده شده وقتي تيمي خيلي بد بازي كند و هيچ تكنيك و تاكتيكي براي ارايه بازي قشنگ و هدفمند ندارد و نمي‌تواند نبض بازي را در دست بگيرد و هيچ چشم‌اندازي براي برگشتن به بازي وجود ندارد، طرفداران مستاصل، تيم حريف را تشويق مي‌كنند بلكه با اخراج سرمربي خودي روزهاي بهتري پيش بيايد. بنابراين شايد هم تشويق‌ها از كساني بوده كه از بازي تيم خودي خسته شده‌اند. خانم باجي گفت: امان امان امان از آلزايمر. خدا كند هميشه يادمان باشد كه... احمدي‌نژاد از رو صندلي بلند شد و گفت تا آلزايمر را گردن من نينداخته‌ايد، بروم. Shahraam_shahidi@yahoo.com

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون