حجتالله ايوبي:
حال مردم خوب است
در اينكه حال مردم خوب است شكي نيست. حالشان بهتر است چون شان ايران و ايراني در جهان حفظ شده است، تنشهاي سياسي كمتر است، ارتباط مردم با دولت بهتر شده و همه اينها شرايط را بهتر كرده است. اما افزايش مخاطبان سينما ناگهاني اتفاق نيفتاده است. اگر به آمار فروش دو، سه سال گذشته نگاه كنيم متوجه ميشويم كه اين آمار با شيب تندي رو به افزايش بوده است. سال 93 پنجاه و دو ميليارد، سال 94 هفتاد و چهار ميليارد دلار بنابراين اين اتفاق ناگهاني رخ نداده است. از طرف ديگر در شهرستانها هم شرايط خيلي بهبود پيدا كرده و آمار فروش آنها هم قابل توجه است. دليلش هم اين است كه به بركت ديجيتال شدن سينما، مردم امكان اين را يافتهاند كه فيلم ببينند و ميتوانند فيلمهاي متعددي را در فضاهاي بهتري ببينند.
در اين بين سينما هم به مردم نزديكتر شده است. خيليها كه قبلا كار نميكردند يا كمتر كار ميكردند در حال حاضر كار ميكنند. آن وقتگيريهاي سابق در راهروهاي وزارت ارشاد وجود ندارد. شوراي پروانه ساخت تعامل بسيار خوبي با فيلمسازان دارد. خيلي از كساني كه الان فيلمهاي پرفروش روي پرده دارند در همكاري با شوراي پروانه ساخت از مشاوره آنها بهره بردهاند. در واقع اين تغييرات سينمايي راه را براي جوانهاي خلاق هم باز كرد.
مجددا بايد بر اين نكته تاكيد كنم كه سينما و مردم به هم نزديك شدند. ما هيچ اصراري بر سينماي گلخانهاي نداريم. در واقع اصراري براي توليد به صرف توليد نداريم كه فقط فيلم ساخته باشيم.
به نظرم نقش جشنواره سي و چهارم فيلم فجر هم نيز غيرقابلانكار است. زماني كه جشنواره برگزار شد، زمان معمولي هميشگي بود اما ديديم كه مردم چقدر استقبال كردند. خود جشنواره، نحوه برگزاري و اتفاقاتي كه توسط نيروهاي جوان و خلاق در جشنواره افتاد، سبب شد تا انرژي مثبتي به مردم داده شود و خدا را شكر كه داريم ميبينيم مردم چگونه به سينما نزديك شدهاند.
با تاسف بسيار برخي ميخواهند دليل توفيق سينماي ايران را در خارج از ايران پيدا كنند و عواملي مانند تبليغات ماهوارهاي، مطرح ميكنند. در حالي كه اصلا اينگونه نيست. من جزو كساني هستم كه همواره خوشبين بودم و هستم و هميشه اين اعتقاد را داشتم كه در ايران مكانهايي كه همزمان هم خانوادگي و هم فرهنگي باشد كم است. چندان وجود ندارد. اگر اينها تقويت شود، جاهايي نظير پرديسها، سالنهاي تئاتر و موسيقي تقويت شوند و سالنهاي قديمي سينماها بازسازي شوند، خواهيد ديد كه شرايط از اين هم بهتر خواهد شد.
از اتفاقات خوب در اين مورد نقش بخش خصوصي است. به پرديس سينمايي كوروش يا چارسو نگاه كنيد. با آمدن بخش خصوصي در جريان ساخت و نمايش فيلمها نيز تغييرات مثبتي اتفاق افتاده است. سينماها نوتر شده، تبليغات بهروزتر شده و حضور مردم بيشتر شده است. همه اينها باعث شده تا شرايط بهتر شود و البته توليدات خوب سينمايي را هم نبايد ناديده گرفت.
به نظرم در خصوص حفظ اين وضعيت اكران، بايد بيش از هر چيز تلاش كنيم تا از نگاتيو به سمت ديجيتال برويم. مهم اين است كه از نگاتيو عبور كنيم. ديجيتال قابليت ترميم و بازسازي خوبي دارد. بايد امكان نمايش را افزايش دهيم. طبعا وقتي صاحبان سينما ببيند سينما رونق دارد، مردم تا صبح در صفهاي اكران ميايستند خودش دست به كار خواهد شد تا سينماي نو و بهتري را عرضه كند.
از روز اول كه در اين جايگاه قرار گرفتيم، اعلام كرديم دلمان ميخواهد اين بودجه اندك را در پيشساختها هزينه كنيم. ضمن اينكه پروژهاي به نام «سينما سلام» تعريف كرديم كه بتوانيم در شهرهاي كوچك كه سينما ندارند امكان نمايش فيلم سيار داشته باشيم. علاوه بر اين بخش كودك و نوجوان هم فعال شده و دنبال اين هستيم كه اين گروه سينمايي را هم بتوانيم در اين اكرانها اضافه كنيم. دليل بعدي قطعا گروه هنر و تجربه است.
قبل از اين فيلمهاي هنر و تجربه كه شناسنامه سينماي ايران هم هستند در قرار گرفتن در نوبت سيمناي بدنه، نه مخاطبان خاص خودشان را راضي ميكردند و درعين حال باعث ايجاد مساله در روند اكران و فروش سينماي بدنه ميشدند. در واقع خودشان هم زير دست و پاي سينماي بدنه له ميشدند. الان هنر و تجربه آمار فروشي خوبي دارد و ضمن اينكه بهتر به مخاطبان خاص خودش عرضه ميشود. تاسيس اين گروه هم به نفع اين دسته از فيلمها بود و هم به نفع سينماي بدنه.
ولي مهمتر از همه همان حال خوب مردم است كه بايد قدر آن را دانست.