• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3511 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۶ ارديبهشت

ديوار كوتاه كتاب

وقتي كه اظهارات خطيب محترم نماز جمعه تهران را در جمعه گذشته ديدم و خواندم، قدري فكر كردم كه آيا مي‌توان در برابر اين اظهارات سكوت كرد؟ هدف تخطئه يا مقابله با اين جملات و ديدگاه نيست، بلكه هدف اصلي فهم و تحليل واقعيتي است كه در پس اين سخنان نهفته است. ابتدا ببينيم چه گفته شده است: «خطيب نماز جمعه تهران به برگزاري نمايشگاه كتاب در روز 14 ارديبهشت اشاره كرد و گفت: «در نمايشگاه كتاب از كشورهاي مختلف كتاب به نمايش گذاشته مي‌شود و برخي مي‌خواهند فرهنگ‌شان را اين‌گونه تزريق كنند. اگر خداي‌نكرده در بين اين كتاب‌ها يك كتاب گمراه‌كننده باشد و يك جوان آن را بخرد و به خانه ببرد و به واسطه آن، خواهر، برادرش يا پدر و مادرش را نيز گمراه كند، شما (مسوولان) تا قيامت گرفتار عذاب الهي خواهيد بود. بنابراين اين شوخي نيست بلكه بايد ديد چقدر قدرت كنترل از طرف مسوولان ذي‌ربط وجود دارد. وي ادامه داد: بنده زماني كه در سپاه بودم برخي‌ را مامور كردند تا ببينند چه كتاب‌هايي عرضه مي‌شود و طبق گزارشي كه آورده شد كتاب‌هاي گمراه‌كننده منكر خدا، ضدانقلاب به نمايش درمي‌آيد. ما كه نمي‌خواهيم با اين نمايشگاه پز بدهيم. اصلا نمايشگاه كتاب اينچنيني را نمي‌خواهيم. چرا بايد درهاي كشور بر كتاب‌هايي باز شود كه اين كتاب‌ها مي‌تواند جامعه ما را از مسير حق منحرف كند. توصيه مي‌كنم عده‌اي كارشناس و آشنا به فرهنگ غلط ضداسلامي را مامور كنيم كتاب‌هايي را كه به نمايشگاه وارد مي‌شود، بررسي كنند و اجازه ندهيم اين كتاب‌هاي ضداسلامي و خدا وارد كشور شود؛ آيا اين حرف بدي است؟!»نخستين نكته‌اي كه در خصوص اين اظهارات بايد به آن توجه كرد اين است كه گويي تنها راه نجات و رستگاري و هدايت به راه درست و نيز دوري از انحراف، جلوگيري از دسترسي به كتاب‌هايي است كه خوب نيستند يا حداقل اين شرط لازم است. روشن است كه كتاب خوب و كتاب انحرافي از ديدگاه گوينده چيست. البته ايشان در سخنان خود مصداقي را بيان نكرده‌اند، ولي با كم و زياد مي‌توان تمامي اين كتاب‌ها را به‌جز آنچه تعدادي نويسنده خاص مي‌نويسند را واجد صفت انحرافي دانست. ولي مساله اصلي اين نيست، زيرا ممكن است كسي همه اينها را انحرافي بداند، ولي نه‌تنها مانع نشر آنها نشود، بلكه از نشر آنها استقبال كند. زيرا هدايت يافتن افراد را نه از طريق مطالعه متن انحرافي كه به واسطه دست نيافتن او به كتاب يا متن هدايتي مي‌داند و گروه اخير يقين دارند كه مي‌توانند اين‌گونه كتاب‌هاي هدايت‌كننده را در تيراژ وسيع و حتي ارزان در اختيار مردم قرار دهند، لذا از بابت اثرات سوء و انحرافي ساير كتاب‌ها بر مردم نگران نيستند. همان‌طور كه پيش از انقلاب چنين بود و كسي مانع از انتشار ساير كتاب‌ها نمي‌شد، ولي نيروهاي مذهبي در بند عدم انتشار آن كتاب‌ها نبودند، بلكه برعكس از آن استقبال هم مي‌كردند، چرا كه با وجود آن كتاب‌ها زمينه را براي پذيرش افكار خود مناسب‌تر مي‌ديدند.
نكته دوم اين است كه مشكل آقايان نه در وجود آن كتاب‌هاي انحرافي، بلكه در فقدان و نبود كتاب‌هاي هدايت‌كننده موردنظرشان است. از بس پشت برخي از نويسندگان به حمايت‌هاي مادي گرم شد از نوآوري و خلاقيت مانده‌اند، در حالي كه پيش از انقلاب برعكس بود. كافي است به بودجه نهادهاي مذهبي نگاه كنيم كه پيش از انقلاب صفر بود و الان صدها ميليارد تومان است ولي دريغ از يك اثرگذاري مثبت ناشي از خروجي اين نهادهاي بودجه‌بگير. سومين نكته‌اي كه مورد توجه گوينده محترم قرار ندارد اين است كه تا كي مي‌خواهند يا مي‌توانند جلوي انتشار نظرات ديگران را بگيرند. شايد جوانان امروز، هزار برابر آنچه كتاب مي‌خوانند را از طريق اينترنت و ماهواره و ساير روش‌ها به دست مي‌آورند، آيا ممكن است جلوي اين‌گونه دسترسي را گرفت كه مبادا كسي منحرف شود؟ آيا از اين طريق نمي‌خواهيم مسووليت زاويه پيدا كردن جوانان را از خودمان به عهده ديگران بيندازيم؟ وظيفه شماست كه كتاب بنويسيد، آيا مي‌توان كارنامه خود را بيان كرد؟

نكته ديگر اين است كه كتاب به عنوان يك مساله فرعي در اثرگذاري فكري درآمده است. الان مثل 50 سال پيش نيست. وقتي كه مطالعه هر فرد ايراني به طور متوسط در روز چند دقيقه است (فقط كتاب‌هاي غيردرسي) و افراد بيشترين نظر و اطلاعات را از طريق ماهواره، راديو و تلويزيون، فيلم و تئاتر و روزنامه و اينترنت كسب مي‌كنند، چرا بايد فشار را بر صنعت كتاب گذاشت كه تيراژ آن حتي به زير 1000 نسخه رسيده است؟
مگر نه اين است كه اين قاعده «الناس حريص علي ما منعه» در ميان مسلمانان رايج و شناخته شده است. اگر به اين قاعده باور داريد، پس چرا مردم را از مطالعه يا رسيدن چيزي منع مي‌كنيد تا در نتيجه اين منع به آن حريص‌تر شوند؟ فرض كنيم كه جلوي دسترسي و انتشار اين كتاب‌ها را گرفتيم، بعدش چه خواهد شد؟ آيا به توليد كتاب‌هاي هدايت‌كننده موردنظر منتهي خواهد شد؟ يا آنكه تعدادي افراد كم‌سواد و سودجو شروع به كتاب‌سازي مي‌كند و مطالب سطحي و تكراري را به خورد جوانان مي‌دهند كه با نخستين مواجهه با انديشه‌هاي ديگران، تمام آن مطالب سطحي را بالا مي‌آورند و راه ديگري را پيش خواهند گرفت؟
ظاهرا خطيب محترم توجه ندارند كه كتاب‌هاي مورد نظر ايشان در صورت ممنوعيت در قالب‌هاي گوناگون و از طريق اينترنت به راحتي و مجاني و در تيراژهاي نامحدود در اختيار مردم قرار مي‌گيرد كه كتاب‌هاي كاغذي موجود در بازار هيچ اهميتي در برابر آنها از زاويه موردنظر گوينده محترم ندارد.
اين نگرش در بهترين حالت مبتني بر يك نگاه نادرست است كه رويگرداني ديگران از آنچه را كه حق مي‌داند، ناشي از عوامل بيروني مي‌داند. گويي همه بايد ساكت شوند تا حرف ما شنيده شود و چون ديگران ساكت نخواهند شد، پس حرف ما نيز شنيده نخواهد شد. مگر آنكه اين سخن ما واجد ويژگي‌هايي شود كه شنيدن آن را در كنار ساير صداها مطلوب و مطبوع كند. تا آنجا كه يادمان مي‌آيد قرار نبوده كه در جمهوري اسلامي محدوديتي براي انتشار انديشه‌هاي غيراسلامي باشد، اينها پيش از انقلاب بارها و بارها گفته شده است. اصولا انسداد انديشه بدترين عوارض را دارد. مرحوم مطهري بيش از همه كوشيد كه اين ذهنيت را به چالش بكشد. نه به دليل اينكه ايشان طرفدار انديشه انحرافي بود بلكه به اين دليل كه بيش از همه با انحراف مخالف بود.
خطيب محترم گمان مي‌كنند منحرف شدن ديگران به واسطه مطالعه چنين كتاب‌هايي است. در حالي كه اصلا چنين نيست. آنها كه به واسطه خواندن كتاب نظرشان عوض مي‌شود بايد مورد احترام قرار گيرند، چون ممكن است مطالب خوب‌تري هم به آنان داده شود و دوباره نظرشان برگردد. آنچه را كه خطيب نماز جمعه انحراف جوانان ديده‌اند، بيشتر ناشي از عملكردهاست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون