جلال جلاليزاده در گفتوگو با «اعتماد»:
تلاش تندروها براي حذف اصلاحطلبان ادامه دارد
مجلس دهم با وجود مشكلاتي كه بر سر راه اصلاحطلبان بود با اكثريت اصلاحطلب و اعتدالي روي كار آمد. بالاخره پس از دو مرحله انتخابات، مجلس دهم نقطه عطفي براي بازگشت به قدرت از سوي اصلاحطلبان بود؛ در حالي كه پس از 12 سال شايد چنين بازگشتي از سوي هيچ يك از نيروهاي سياسي كشور پيشبيني نميشد. حمايت مردم از ليست اميد خصوصا در شهرهاي بزرگ و پيروزي قاطعانه ليست اميد در تهران نشان از عزم و قدرت اجتماعي اين جريان سياسي داشت كه اگر به درستي مديريت شود ميتواند حضور اين جريان سياسي در آينده سياست كشور را تضمين كند. جلال جلاليزاده، نماينده اصلاحطلب مجلس ششم و عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي معتقد است كه نمايندگان منتخب بايد ارتباط خود را با بدنه اجتماعي حفظ كرده و در اين امر از ساير قوا براي تحقق اهداف اصلاحطلبانه بهره گيرند.
تركيب مجلس دهم مشخص شد و اصلاحطلبان توانستند با همراهي حاميان دولت اكثريت آن را تشكيل دهند. تحول تركيب ايجاد شده در اين مجلس چه پيامدهايي ميتواند داشته باشد؟
با توجه به اينكه بعد از مجلس ششم از تاييد نمايندگان اصلاحطلب جلوگيري شد و ممانعت به وجود آمد، اين براي نخستينبار است كه با وجود تمام فشارها و عدم تاييد اصلاحطلبان با حمايت ليست اميد خصوصا در شهرهاي بزرگ اصلاحطلبان موفق شدند. موفقيت يكپارچه ليست اميد تهران و شهرهاي بزرگ موجب شد نمايندگاني كه در گذشته در ليست اصلاحطلبان نبودند از شعارها و برنامههاي اصلاحطلبان در اين انتخابات حمايت كرده و پيروز شوند؛ از اينرو تعداد نمايندگان اعتدالي و اصلاحطلب در اين مجلس نسبت به مجالس پيشين افزايش يافت. پيامد تشكيل مجلسي با رويكرد اعتدالي اين است كه مشكلات و موانعي كه در مجلس نهم پيش روي دولت روحاني بود، از ميان برداشته شود.
در اين مجلس حدود 80 نفر نماينده مستقل وارد شدهاند. فراكسيون اميد براي جذب اين نمايندگان چه كاري ميتواند انجام دهد؟
فراكسيون اميد در ابتداي كار بايد تلاش كند تا در جريان مشكلات و گرفتاريهاي حوزه انتخابيه نمايندگان مستقل قرار گيرد، با تفكر و انديشه آنها بيشتر آشنا شوند، از مطالبات و خواستههاي مردم در حوزههاي انتخابيه مختلف در مجلس دهم حمايت كنند. به عقيده من با يك رايزني درست و منطقي ميتوان بسياري از نمايندگان مستقل را به فراكسيون اميد جذب كرد چراكه مردم مناطق مختلف كشور نيز خواستار تغيير هستند و اين مساله به مسير اصلاحات نزديكتر است. با اشراف بر مسائل و پيگيري و ارتباط مداوم ميتوان بسياري از اين افراد را در تصويب طرحها و لوايح مطلوب اصلاحطلبان همراه كرد.
خانهتكاني كه در مجلس دهم ايجاد شده چه محاسن و معايبي ميتواند داشته باشد؟
محاسن بسياري ميتواند داشته باشد. چند دوره اخير مجلس در اختيار تندروهاي اصولگرا بود و منافع ملي در مجلي بسيار ناديده گرفته شد. همچنين طرحهايي كه مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم را كمتر كند در مجالس پيشين مورد توجه نبود. همچنين تندروها وضعيت بدي را براي آزاديهاي سياسي و اجتماعي در كشور ايجاد كرده بودند. مجلس دهم با فضايي كه ايجاد شده ميتواند طرحهايي به تصويب برساند كه در جهت منافع ملي باشد. از اين جهت مجلس دهم تفاوتي بنيادين با مجالس اخير خواهد داشت. مجلس دهم با حضور شخصيتهايي همچون محمدرضا عارف و ديگر افراد ميتواند ارتباط مثبتي با بخشهايي از حاكميت داشته باشد. از سويي اين مجلس ميتواند توسط قانونگذاريها و نظارتهاي دقيق خود با دولت روحاني در حل مشكلات معيشتي مردم همكاري داشته باشد و با ايجاد بستر قانوني مناسب حركت دولت را تسهيل بخشد.
همكاري با ساير قوا در مجلس دهم چگونه ميتواند اتفاق بيفتد؟ در چه قالبي ميتوان اين همكاري را سازماندهي كرد؟
به هر حال نمايندگان مجلس توسط مردم انتخاب شدهاند و در جريان مشكلات مردم هستند. مردم نامهها و گزارشهاي زيادي را از مشكلات خود به گوش نمايندگان ميرسانند. همچنين نمايندگان ميتوانند با تهيه گزارشهايي شفاف براي حل مشكلات مردم تلاش كنند و آن را به گوش مسوولان و سران قوا برسانند. از اين طريق ميتوانند ديگر قوا را در جهت حل اين مشكلات با خود همراه كنند. آنچه اهميت دارد، تعامل مجلس با ساير قوا است. با چنين همكاريهايي مجلس ميتواند در حل بسياري از مشكلات موثر باشد.
تشكيل چه فراكسيونهايي در مجلس محتمل است؟
اغلب موارد فراكسيونهاي اصلي مجلس دو فراكسيون بودهاند كه نماينده دو جريان اصلي اصلاحطلب و اصولگرا در كشور هستند. در اين بين فراكسيونهاي كوچكتري از جمله فراكسيونهاي اجتماعي، اقتصادي و سياست خارجي تشكيل ميشود اما دو فراكسيون اصلي مجلس در تصميمگيريها ميتواند موثر باشد. بقيه فراكسيونها در تصميمگيريها چندان تاثيرگذار نيستند؛ تنها ميتوانند در بيان مشكلات موثر باشند كه البته طرح مشكلات و ايدهها در مجلس ميتواند نقش مهمي داشته باشد.
فراكسيون اصولگرا به چه شكل و شامل چه طيفهايي از اين جريان خواهد بود؟ آيا نقش جريان تندرو در اين فراكسيون پررنگ خواهد بود يا خير؟
جريان اصولگرايي نيز نماينده يكي از تفكرات موجود در مجلس است و ميتواند با بيان مشكلات پايگاه اجتماعي خود و نقاط ضعف جريان مقابل در كنار اصلاحطلبان به افزايش كاركرد مجلس كمك كند؛ از اين رو وجود فراكسيون اصولگراي عاقل در مجلس بسيار ضروري است. آنها ميتوانند متناسب با وزن خودشان در حركت مجلس در راستاي منافع ملي
اثرگذار باشند. البته مهم اين است كه اصولگرايان معتدل و عاقل در مجلس بتوانند اثر بخش تندروي اين جريان را كم كنند. همانطوركه جريان اصولگراي معتدل در جريان تصويب برجام توانست اثرگذار باشد و با توجه به منافع ملي در راستاي تحقق برنامه گفتمان اصلاحات تاثيرگذار باشد، در مجلس دهم نيز اين جريان ميتواند در كنار اصلاحطلبان به حل مشكلات كشور و ايجاد تحولات مهم و اثرگذار در كشور كمك كنند.
به نظر شما روساي فراكسيونهاي مجلس چه كساني خواهند بود؟
روساي فراكسيونها معمولا از بين كساني كه محبوبيت و نفوذ بيشتري در بين نمايندگان برخوردار هستند، انتخاب ميشوند. همچنين كساني كه از تجربه و آگاهي بيشتري برخوردار هستند نامزدهاي رياست فراكسيونها خواهند بود. قطعا آقايان لاريجاني و عارف و ديگران براي اين سمت مناسب هستند.
اصلاحطلبان در جريان انتخابات با بخشي از جريان راست همكاري داشتند. آيا اين همكاريها در مجلس نيز ميتواند ادامه پيدا كند؟ چه طرحها و مسائلي هستند كه دو جريان ميتوانند در مجلس با هم همكاري داشته باشند؟
نمايندگان مجلس بايد نسبت به طرحها و مسائل ملي احساس مسووليت داشته باشند. قطعا اصولگرايان نيز واقف هستند كه امروز مردم مشكلات زيادي دارند؛ مشكلاتي كه باقيمانده از دولت احمدينژاد است. مسائلي همچون بيكاري، فقر، فساد اقتصادي و رانتخواريها، بيكاري و مشكلات اجتماعي دامنگير كشور است. هر نماينده لازم است كه در جهت حل اينها تلاش كند.
در كدام يك از حوزههاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي وجوه مشترك بين اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل براي همكاري وجود دارد؟
در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و در برخي موارد در حوزههاي سياسي ميتوانند اشتراك نظر داشته باشند. به هر حال بايد اين تعامل شكل گرفته در انتخابات در مجلس دهم نيز ادامه داد و بر وجود مشترك طرفين تاكيد كرد.
وضعيت جريان تندرو را در مجلس چطور ارزيابي ميكنيد؟
تعداد كمي از اين افراد به مجلس كنوني راه يافتهاند و قطعا نسبت به گذشته صداي آنها چندان از مجلس شنيده نخواهد شد؛ از اين رو مشكلات كمتري سر راه اصلاحطلبان و دولت ايجاد خواهند كرد. هر چه فراكسيون اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل در مجلس قويتر عمل كند از اثر اين جريان در مجلس كمتر خواهد شد.
براي ادامه پروژه بازگشت به قدرت، گام سوم اصلاحطلبان چه بايد باشد؟
حل مشكلات اقتصادي و معيشتي و سياست داخلي در اولويت قرار دارد. به هر حال اصولگرايان تندرو براي حذف اصلاحطلبان از هيچ كاري دريغ نميكنند. از اين جهت موفقيت دولت و اصلاحطلبان در مجلس دهم اهميت زيادي دارد.