آلبرت بغزيان در گفتوگو با «اعتماد»:
به ديپلماسي سنگين اقتصادي براي رايزني با كشورها نياز داريم
گروه ديپلماسي| جان كري روز پنجشنبه با نمايندگان عالي بانكهاي اروپايي براي متقاعد كردن آنها براي سرمايهگذاري در ايران در لندن ديدار كرد. در خصوص اين ديدار گفتوگويي با آلبرت بغزيان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
هم فيليپ هاموند و هم جان كري گفتهاند كه امريكا نميخواهد مانع از سرگيري روابط ميان ايران و بانكهاي اروپايي شود. چقدر چنين اظهاراتي با واقعيت منطبق است؟
اروپا و امريكا هرچند در مسائل سياسي متحد هستند و موضعگيريهاي بينالمللي تقريبا مشتركي با يكديگر در خصوص مسائل مختلف دارند اما در مسائل اقتصادي در بازارهاي مختلف جهاني رقيب يكديگر محسوب ميشوند. بهطور مثال، در مساله هستهاي ايران با آنكه اروپاييها از نظر اقتصادي از داشتن روابط با ايران منفعتهايي داشتند اما به دليل موضع نزديك اروپا و امريكا در خصوص برنامه هستهاي ايران، آنها مشترك عمل كردند و شاهد اتحاد آنها در اعمال تحريم و اجراي آن بوديم. به عبارتي، امريكا توانست اروپا را مجاب كند و به آنها بقبولاند كه ايران را تحريم كنند اما با دستيابي به توافق هستهاي و آغاز دوران پساتحريم، اروپا و امريكا درخصوص مسائل ايران رقيب يكديگر محسوب ميشوند. امريكاييها انتظار داشتند كه با دستيابي به برجام راه براي ورودشان به بازار ايران و همچنين گفتوگو در ساير مسائل هموار شود اما با پاسخ منفي ايران روبهرو شدند و حتي شاهد بوديم كه دستور بازفرستادن اجناس امريكايي داده شد. در اين شرايط امريكاييها بيميل نيستند تا فرصتهاي لازم براي هموار كردن همكاريهاي اروپا با ايران فراهم نشود يا حداقل اين پروسه با تاخير شروع شود. از طرف ديگر، من فكر ميكنم بانكها و سرمايهگذاران اروپايي همچنان در حال سنجيدن شرايط و شناخت محيط اقتصادي ايران و منتظر هستند تا ببينند كه آيا برجام در ايران و جامعه بينالمللي تثبيت ميشود يا خير؟ آنها منتظر هستند تا ببينند كه آيا امريكا پرونده جديدي براي ايران باز ميكند يا خير، منتظر هستند كه ببينند آينده امريكا چه ميشود و رييسجمهور بعدي امريكاييها كيست. با اين وجود، برجام موجب برچيده شدن تحريمها شده و همانطور كه آقاي كري گفته منعي براي همكاري با ايران نيست اما بانكدار اروپايي همچنان احساس نامطمئني ميكند. ما شاهد هستيم كه امريكاييها در ماههاي گذشته موضعگيريهايي ميكنند كه واكنش مقامات ايراني را موجب ميشود و همين مساله، نگرانيهاي اروپاييها را بيشتر ميكند.
چرا دستيابي و اجراي برجام نتوانسته است تا چشمانداز همكاري با ايران را براي اروپاييها فراهم كند؟
برجام، توافقي ميان ايران و شش قدرت جهاني در خصوص مساله هستهاي بوده است و قرار نبوده و نيست كه ديگر اختلافات ميان طرفين با اين توافق از بين برود. ما ديديم كه پس از دستيابي برجام، هم ايران و هم امريكا گفتند كه همچنان اختلافاتشان باقي است و امريكاييها گفتند به اعمال فشار عليه ايران در خصوص مسائل ديگر مانند حقوق بشر، تروريسم و مسائل منطقهاي ادامه ميدهند. اينكه ايران هر اقدامي بكند و بعد امريكاييها واكنشي از خود نشان بدهند و آن را تهديد تلقي كنند و دست به بزرگنمايي آن بزنند و تهديد به تحريم كنند، موجب ميشود تا اروپاييها نامطمئن شوند، احساس ناامني كنند و در فضاي تعليق و شرايط پا در هوا بودن قرار بگيرند. من فكر ميكنم لازم است مقامات ايران و امريكا اكنون با يكديگر رايزنيهايي داشته باشند و سقفي براي اين نوع واكنشها تعيين كنند.
هاموند از شكاف ميان تعهد امريكا براي اجراي برجام و دادن دسترسي به ايران سخن گفته است. اين شكاف از طريق چه سازوكارهايي پر خواهد شد؟
بهترين راه اين است كه ايران خود را مُصر به اجراي برجام نشان دهد و به سرمايهگذاران خارجي اين اطمينان را بدهد كه تحت هر شرايطي برجام تداوم مييابد. از سوي ديگر، ما به يك ديپلماسي سنگين اقتصادي براي رايزني با كشورهاي مختلف نياز داريم تا اعتمادسازي ايجاد شود. از سوي ديگر، رايزني فشرده با امريكايي و اعمال فشار به آنها ميتواند موجب شود تا آنها هم گامهايي بردارند، كماآنكه فشارهاي گذشته امروز جواب داده و امريكاييها چنين اظهاراتي را بيان ميكنند. با اين رايزنيها ميتوان يك درك مشترك را ايجاد كرد و مانع از گروكشي توسط امريكاييها شد.
كري چندي پيش گفته بود كه بانكهاي اروپايي رغبتي براي همكاري با ايران ندارند و اين عدم رغبت را به گردن امريكا مياندازند. تا چه اندازه اين ادعا قابل قبول است؟
ممكن است امريكاي امروز مانند امريكا چند سال پيش مبلغ آن فضاي سنگين رواني تحريم و عدم همكاري با ايران نباشد اما همان فضاي تعليق و ترس از جريمه شدن وجود دارد. بانكها براي سرمايهگذاري و ورود نيازمند يك فضاي امن و محيط با ثبات هستند. اگر برجام يا تحريمي هم وجود نداشت، باز نيازمند به اين امنيت بوديم. صرف بيان اينكه امريكا مانعي براي همكاري شما با ايران نميشود، موجب مطمئن شدن اروپاييها نميشود. وقتي سايه نقض برجام و كنار گذاشته شدن آن توسط امريكا وجود دارد، ترس براي همكاري با ايران همچنان باقي ميماند. البته ما هم نيازمند هستيم تا گفتوگوهاي بيشتري را با اروپاييها داشته باشيم. ما حدود 10 سالي با اروپا همكاري مالي و تجاري نداشتيم و همكاري مجدد ميان ما و آنها هم زمانبر است. با دستيابي به برجام و برداشته شدن تحريمها، اروپاييها راغب به همكاري با ايران هستند اما اينكه انتظار داشته باشيم كه يكساله اين رابطه برقرار ميشود و همهچيز حل ميشود، انتظار درستي نيست. آنها هماينك در مرحله شناخت و كسب اعتماد هستند. همهچيز هم دست دولت نيست. من فكر نميكنم سرمايهگذاران داخلي ما هم گام جدي براي ارتباطگيري برداشته باشند. تا وقتي اين گامها برداشته نشود، سرمايهگذاران هم وارد ايران نميشوند.
آسوشيتدپرس ميگويد بانكهاي اروپايي از امريكا درخواست كردهاند تا ضمانت كتبي براي همكاري با ايران بدهد اما وزارت خزانهداري امريكا از چنين اقدامي خودداري كرده است. چرا با وجود اظهارات علني مقامات امريكايي، وزارت خزانهداري اين كشور از دادن ضمانت كتبي استنكاف ميورزد؟
من معناي دادن ضمانت از سوي امريكا را درك نميكنم. آنها چه چيزي را ميخواهند هنگامي كه وزير امور خارجه امريكا چنين اظهاراتي را بيان ميكند. اين درخواست ضمانت بيمعناست و من آن را زيادهخواهانه ميدانم. در واقع، اين اقدام نوعي گروكشي و كسب امتياز است. دادن ضمانت از سوي يك كشور به بانكهاي كشورهاي ديگر با عرف اقتصادي جور درنميآيد؛ ضمن اينكه امريكا و اروپا در مسائل اقتصادي رقيب يكديگر هستند و امريكا نميخواهد از رقيب خود در اين عرصه عقب بيفتد.
ايران براي رفع نگرانيهاي بينالمللي و ايجاد رغبت براي همكاري با تهران، چه اقداماتي بايد انجام دهد؟
مهمترين راهي كه ايران ميتواند از طريق آن اروپاييها را راغب به سرمايهگذاري كند، ايجاد اعتمادسازي است و اين به وجود نميآيد مگر با يك ديپلماسي فشرده و برنامه كاري. نميتوان صرف برجام انتظار داشت كه اروپاييها به ايران بيايند. برجام تحريمها را برميدارد ولي نميگويد كه كشورهاي ديگر بياييد در ايران سرمايهگذاري كنيد. همچنين عدم شفافيت اقتصاد ايران نيز در اين مساله تاثيرگذار است. لازم است تا ما برنامه خودمان را براي توسعه اقتصادي در اختيار آنها قرار دهيم. از طرفي لازم است تا تمامي نيروهاي داخلي هم در اين باره به يك وحدت و همسويي برسند، يعني چنان حرف نزنيم يا عمل نكنيم كه سرمايهگذاران خارجي بترسند كه در ايران سرمايهگذاري كردهاند يا نگران عدم پايبندي با ايران باشد.