• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3544 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۷ خرداد

نگاهي به رويكرد احتمالي نامزد دموكرات‌ها نسبت به تهران

هيلاري كلينتون از فرصت برجام استفاده نخواهد كرد

سياوش شكريان دكتراي حقوق از دانشگاه تورنتو

اتفاقات انتخابات رياست‌جمهوري 2016 ايالات متحده مدت‌هاست كه نگاه‌هاي بسياري را در كشور به خود جلب كرده و با توجه به روند كنوني اين انتخابات به نظر مي‌رسد كه ترامپ جمهوريخواه و كلينتون دموكرات دو كانديداي جدي هستند كه بيشترين شانس را براي تصاحب كاخ سفيد خواهند داشت. باور عام در ايران اين گونه است كه كلينتون سياست‌هاي بهتري از ترامپ در مقابل ايران و برجام را پي خواهد گرفت. اعتبار بخشي به اين تفكر در حال حاضر با توجه به تغييرات بنيادين در كمپين ترامپ نابالغانه خواهد بود و از اين رو اين يادداشت مي‌كوشد تا مواضع و تفكرات كلينتون راجع به برجام و تعامل با ايران را روشن‌تر كند. چندي پيش، باراك اوباما به هيروشيما سفر كرد تا نام خود را در تاريخ به عنوان نخستين رييس‌جمهور امريكا كه بعد از حمله اتمي به هيروشيما سفر كرده است، ثبت كند. نمود اين تاريخ‌سازي به روايت تصوير در عكسي خلاصه مي‌شود كه اوباما، شيگئاكي موري، بازمانده 79 ساله‌اي را در آغوش مي‌گيرد كه در زمان بمباران هسته‌اي تنها 8 سال داشته است. هرچند از عذرخواهي خبري نبود، اين سفر اوباما را نمي‌توان در بهبود تصوير خصمانه، جنگ‌ستيز و حق‌جانبه امريكا در سياست خارجي بي‌تاثير دانست. به قطع مطمئن هستم كه اين تصوير شانسي براي زنده ماندن در ژانويه سال آينده با حضور كلينتون در دفتر بيضوي (oval office) نخواهد داشت. طرفداران سياست‌هاي اوباما، برجام را بهترين و مهم‌ترين فرصت براي تعامل غرب با جهان اسلام مي‌دانند. اين تفكر معتقد است ايران كه از تمامي كشورهاي خاورميانه دموكراتيك‌تر است، مي‌تواند با تثبيت موقعيت خود در جهان به عنوان يك بازيگر مهم و تاثيرگذار به مدلي موفق براي بقيه كشور‌هاي اسلامي تبديل شود. مطلوبيت مدل‌سازي از ايران براي اين طرز تفكر در اختلاف باوري است كه اين مدل با مدل افراط‌گرايي اسلامي دارد و جنگ و ستيز را تنها راه براي بقاي خود مي‌داند. اما كمك به تعامل با ايران براي تبديل آن به يك مدل موفق جهاني از گلوگاه برجامي مي‌گذرد كه در حال حاضر و در ايالات متحده تحت فرمان اوباما با مشكلات فراواني روبه‌رو است و بسياري در همين دولت دموكرات امريكا در حال كوشش هستند كه برجام فقط در حد يك نام تبليغاتي براي حزب باقي بماند. كلينتون يكي از همين افراد است كه در چند قدمي به دست گرفتن سكان امريكا است. كمتر شكي وجود دارد كه كلينتون به طور كل برجام را نفي يا آن را باطل كند، چراكه همان طور كه اشاره شد برجام اعتباري محبوب براي حزب دموكرات است كه راي بسيار زيادي از يك طرف و حمايت اروپايي از طرف ديگر به آن گره خورده است. اما در عين حال هم كمتر شكي وجود دارد كه كلينتون بخواهد از فرصت برجام استفاده كند و در واقع وي فعالانه عليه آن كار خواهد كرد. يك دليل قوي براي اثبات اين ادعا كارنامه سياسي كلينتون است كه از وي به قول امريكايي‌ها يك شاهين مشكوك ساخته است. نگاه شكاكانه و بدبينانه كلينتون باعث شده كه وي در موضع‌گيري راجع به استفاده از گزينه‌هاي نظامي بسيار جسور و مهاجم باشد. به عنوان نمونه وي در سخنراني خود در موسسه بروكينگز در سپتامبر 2015 جمله معروف ريگانِ جمهوريخواه راجع به شوروي را كه مي‌گفت «اعتماد كن اما راستي‌آزمايي كن» در مورد ايران اين گونه تغيير داد كه «اعتماد نكن و راستي‌آزمايي كن». وي در همين سخنراني گفت كه «ايران رييس‌جمهور جديد را آزمايش خواهد كرد تا بداند تا كجا مي‌تواند قانون‌گريزي كند» و ادامه داد كه با حضور وي در كاخ سفيد ايران اين اجازه را نخواهد داشت و وي آماده است كه «حتي براي تخلفات كوچك» هم تحريم‌هاي سرسختانه اعمال كند و «در استفاده از گزينه نظامي شك» نخواهد كرد. از طرف ديگر، براي اثبات اين ادعا كافي است به رابطه كلينتون و مخالفان سرسخت برجام يعني عربستان و اسراييل نگاهي بيندازيم. كلينتون كه به قول جمع كثيري از تحليلگران سياسي معتبر در امريكا در سخنراني خود در لابي اسراييل در امريكا يا آيپك بيشتر به يك ليدر استاديومي شبيه بود تا يك كانديداي داراي تفكر مستقل، 55 بار در يك سخنراني 4000 كلمه‌اي مورد تشويق حضار قرار گرفت. وي در اين سخنراني به روي ديگر سكه نتانياهو تبديل شد و بدبيني خود در مورد خاور ميانه را وارد مرحله جديدي كرد. «امريكا و اسراييل بايد از هميشه به هم نزديك‌تر باشند و از هميشه قوي‌تر باشند»؛ جملاتي بود كه كلينتون با شوق در اين سخنراني به زبان آورد. كلينتون طوري در اين جلسه سخن گفت كه گويي1/3 ميليارد دلاري كه شهروندان امريكايي سالانه از بودجه كشورشان به صورت بلا عوض براي فعاليت‌هاي نظامي به اسراييل تقديم مي‌كنند يا سياست‌هاي خفه‌كننده امريكا در شوراي امنيت ملل متحد در وتو كردن همه قطعنامه‌هاي عليه اسراييل به هيچ‌وجه كافي نيست. وي در اين سخنراني حمايت بي‌شائبه و وفاداري خود به لابي را به وضوح به رخ كشيد و از آنجا كه آيپك به مخالفت خصمانه و غضبناك با برجام معروف بود كلينتون 600 كلمه از سخنراني خود را به ايران اختصاص داد و كشورمان را با ادبيات نتانياهو به عنوان يك «تهديد بنيادين» خطاب كرد. وي همچنين وقتي كه خود را «رهبر تحريم‌هاي از پا درآورنده ايران» دانست و اصرار داشت كه در «اجراي تحريم‌هاي كنوني و اعمال تحريم‌هاي جديد» خواهد كوشيد و از استفاده از حمله نظامي عليه ايران ابايي نخواهد داشت، مورد تشويق لابي قرار گرفت. ممكن است بعضي‌ها اين سخنراني كلينتون را شرطي لازم براي كسب كرسي رياست‌جمهوري امريكا بدانند و بگويند وي همچون بقيه كانديدا‌هاي قبل از او چه جمهوريخواه و چه دموكرات چاره‌اي جز سر تعظيم فرود آوردن در مقابل لابي صهيونيسم ندارد. اما بايد به خاطر داشت كه هرچند در الزام به تعظيم شكي نيست اما در اينكه يك كانديدا چقدر در تعظيم خم شود به قطع تفاوت‌هاي زيادي وجود دارد. دلبستگي و حمايت بي‌شرط كلينتون از اسراييل به خوبي در مقاله وي كه در نوامبر 2015 نوشته، مشهود است. وي در اين مقاله زندگي حرفه‌اي خود را همواره شانه به شانه اسراييل معرفي مي‌كند و از عشق سر شار خود و همسرش به بيت‌المقدس سخن مي‌گويد. او در اين مقاله يادآوري مي‌كند كه اين عشق را به اسراييل در زمان رياست‌جمهوري‌اش ادامه داده و قول مي‌دهد كه در ماه اول دوره رياست‌جمهوري‌اش ميزبان نتانياهو در كاخ سفيد باشد. او در آخر مي‌نويسد كه «براي من، جنگيدن براي اسراييل فقط يك كار سياسي نيست- بلكه يك تعهد شخصي» است. از طرفي ديگر، كلينتون در زمان خدمتش به عنوان وزير امور خارجه دوست بسيار خوبي براي عربستان نيز بود. در آن زمان اخبار حاكي از اين بود كه كلينتون فروش تسليحاتي به دولت سعودي را براي خود «اولويت اول» قرار داده بود. اكنون ايميل‌هاي جديد افشا شده حاكي از آن است كه مشاوران كلينتون مداوم وي را در جريان معامله 4/29 ميليارد دلاري جنگنده‌هاي    f-15SA  كه توسط كمپاني بويينگ توليد شده بودند قرار مي‌دانند. اين معامله در بعدازظهر كريسمس سال 2011 نهايي مي‌شود و جيك ساليوان، مسوول دفتر كلينتون در زمان وزارتش و مشاور ارشد سياسي كنوني وي ايميلي براي او با عنوان «خبر خوب» ارسال مي‌كند. لحن تبريك‌آميز در اين سري از ايميل‌ها بسيار مشهود است طوري كه ساليوان در جايي از اين معامله به عنوان «يك هديه كريسمس» براي كلينتون ياد مي‌كند. مي‌توان منشا اين خوشحالي‌ها را در كمك مالي 10 ميليون دلاري پادشاهي عربستان به بنياد كلينتون و همچنين كمك‌هاي مالي لابيستِ بويينگ به كمپين كلينتون در مراحل اوليه انتخابات حزب دموكرات، جست‌وجو كرد. مهم‌تر از همه اينها، ساختار فكري غالب در سياست خارجي واشنگتن به‌شدت مخالف پيوستن ايران به جرگه تعاملات بين‌الملل است. يك گزارش اخير از مركز امنيت امريكايي جديد
(center for a new American society) كه با همكاري هر دو حزب دموكرات و جمهوريخواه تهيه شده است اين ساختار فكري را اثبات مي‌كند. اين مركز كه بسياري آن را نمو ساختار فكري سياست خارجه واشنگتن مي‌دانند در اين گزارش مي‌نويسد: «تهران بايد بداند واشنگتن انتظار ندارد كه توافق هسته‌اي به رابطه متفاوت واشنگتن و دولت ايران بينجامد.» با توجه به اين شواهد، بسيار بعيد به نظر مي‌رسد كه رويكرد تعامل با ايران و در پي آن ساختن پاسخي جايگزين براي افراط گرايي و جنگ‌افروزي كه در اواخر دوره اوباما در كاخ سفيد شكل گرفته بود با حضور كلينتون ادامه پيدا كند. مي‌توان انتظار داشت كه رويكرد كلينتون به ايران در ماه‌هاي آينده كم تغيير يا ثابت بماند ولي اين انتظار براي ترامپِ تازه وارد منطقي نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون