معتدلست او، شمع دلست او...
جواد طوسي
منتقد سينمايي و حقوقدان
در دنيا و زمانهاي غبارآلوده و پررنگ و ريا پا به ميهماني و ضيافت خدايي گذاشتهايم كه به قول سهراب سپهري در اين نزديكي است، ولي بيخبران و تازندگان قدرت يا او را نميبينند يا به شكل ناشيانه و توي ذوقزنندهاي تظاهر به ديدنش ميكنند. نميدانم چقدر اين نگاه و حس مرا همنسلانم قبول دارند كه ماه رمضان اهل دل و بيدل، خاكسار و رهگمكرده و خداشناس و بيخداي سرگشته نميشناسد. اگر از اين روزمرگي يكنواخت و كسالتبار دل بكني و سياستباز و سياستزده و ابن الوقت نباشي، حتي در اوج تنهايي و شك و بدبيني و بياعتقادي يكباره دلت ميخواهد در دم دماي غروب آفتاب خودت را از هرچه تعلق آزاد كني و گوش به ربّناي شجريان و اذان پرحس و حال مؤذنزاده اردبيلي بسپاري و آرام در خلوتت اشكي بريزي، آن موقع در اين حالت از خود بيخود شده، چه حالي دارد سر سفرهاي ساده ولي متبرك نشستن و دل سپردن به دوست و ياوري كه محرم راز است.
مگر نه اينكه رمضان ماه مهرباني و اعتدال است؟
مولانا اينچنين سماعگونه، معبودش را صدا ميزند:
جان منست او، هي مزنيدش
آنِ منست او هي مبريدش
آب منست او، نان منست او
مثل ندارد، باغ اميدش
متصلست او، معتدلست او
شمع دلست او، پيش كشيدش...
محسن چاوشي با اقتدا به همين اعتدال و نقطه اتصال معنوي و حس عارفانه، اين غزل ناب مولانا را با چند غزل ديگر او در ديوان شمس تبريزي در آلبوم جديدش (امير بيگزند) ميخواند.
اعتدال نعمتي است كه ميزبان ماه مبارك رمضان، نصيب هر غافلي كه ظاهر و باطنش يكي نيست، نميكند. انسان معتدل و منصف ميپذيرد كه قاري اصلي «ربنا» هم آدمي است با همه اوصاف و صفات ما خاكيان؛ چنانكه آنان كه عربده معرفت ميكشند نيز اينگونهاند.
عطار گرچه نعرهي عشق تو ميزند
هستند جمله نعرهزنان از تو بيخبر
پس افرادي كه وجودشان از كبر و حسد و كينه و انتقام انباشته شده در شمار محرمان و زايران بر حق شهر رمضان نيستند. آنان نهتنها با خواننده اين ابيات مثنوي، بلكه با ماهيت وجودي برخي از خود ابيات مشكل دارند، چون از اين افشاگري و هشدار مولانا هول برشان ميدارد:
گر تو اين انبان زنان خالي كني
پر ز گوهرهاي اجلالي كني
چند خوردي چرب و شيرين از طعام
يك دو روزي امتحان كن در صيام
چند شبها خواب را گشتي اسير
يك شبي بيدار شو، دولت بگير
طفل جان از شير شيطان باز كن
بعد از آنش با ملك انباز كن
تا تو تاريك و ملول و تيرهاي
دان كه با ديو لعين همشيرهاي
اميدوارم از «اعتدال» همچون فيلسوفان و نظريهپردازان و جامعهشناسان تند و تيزي مثل جناب شهريار زرشناس تفسير ليبراليستي نشود، زيرا در اين فضاي خطكشيشده سياستزده از اين ليبراليسم مادرمرده در سر هر كوچه و بازاري استفاده ابزاري ميشود!
راستي نگاهي به توپخانه بعضي از جرايد و سايتهاي دلواپس و رگ گردني در همين روزهاي آخر ماه شعبان و آغاز ماه رمضان بيندازيد كه چگونه با ناديده گرفتن تقوا و اخلاق و انصاف، خواننده محبوب و خوش الحاني را هدف بمباران خود قرار دادهاند كه در موقعيت حالش متواضعانه ميگويد: «ربنا متعلق به من نيست، جزو زندگي و عواطف مردم است. جهان من ايران است». قافلهسالار اين ماه، امام علي(ع) است. شرم كنيد و نگاهي به نهجالبلاغهاش بيندازيد و خالي از حس ترحم، با يك ايراني اهل هنر كه بيماري سختي را ميگذراند، اينگونه رفتار نكنيد.