• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3145 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۱۳ دي

گزارش «اعتماد» از مصاحبه‌هاي تازه محمود گودرزي

درباره لحن آقاي وزير

 علي عالي/ وزير ورزش مقابل دبيران ورزشي رسانه‌ها نشسته بود و نقدهايش را با آنها در ميان مي‌گذاشت. مثل يك رسانه منتقد، از همه‌چيز انتقاد مي‌كرد. اعلام كرد كه انتظاري ندارد، اما كاملا مشخص بود كه انتظار دارد. شايد هم حق داشته باشد، او وزير ورزش است و مسووليت، قطعا انتظار مي‌آورد. رسانه‌يي را مثال زد، گفت 399مطلب مثبت مي‌نويسند ولي با «يك» مطلب، همه‌چيز را زير سوال مي‌برند. ديگر همه متوجه شدند او كمتر نقدي را مي‌پذيرد. به يك رسانه اصرار داشت چرا «زرشك طلايي» را به من داده‌ايد؟! شك نكنيد بعضي مواقع حق دارد. او روزانه با مسائل ريز و درشتي دست‌وپنجه نرم مي‌كند و حتما خيلي از فشارها به گوش ما هم نمي‌رسد. سعي مي‌كند حرفش را رك و صريح اعلام كند و جمله كليدي‌اش اين است: «حرف‌هايي دارم كه نمي‌توانم بزنم»؛ مشخص نيست اين ناچاري چه كساني را هدف قرار مي‌دهد و مصلحت چه كساني مورد ملاحظه قرار مي‌گيرد؟ شايد جامعه. بارها در حضور رسانه‌ها گفت: «اگر شفاف باشم، اتفاقات بدي خواهد افتاد».  او حالا مرد موفق ورزش ايران در فدراسيون فوتبال است اما اين موفقيت تنها براي چند روز است چراكه عملكرد وزارت ورزش درمورد پرسپوليس و استقلال، هر كارشناسي را دچار ترديد مي‌كند. محمود گودرزي كاري با علي كفاشيان كرد كه علي‌آبادي، سعيدلو، عباسي و حتي سلطاني‌فر هم نتوانسته بودند، انجام دهند: «نظارت و پيگيري تخلفات». اما اين فعاليت وزارت ورزش نبايد به «دخالت در امور فدراسيون‌ها» منتهي شود. همان مرز باريكي كه وزير ورزش در جلسه‌اش با رسانه‌ها اين گونه بيانش كرد: «من بالاخره نفهميدم بايد اهل دموكراسي باشم يا ديكتاتوري؟» البته كه خودش مي‌دانست چه روشي براي ورزش ايران مناسب است. براي وزارتخانه‌يي كه تا پيش از اين براي پرسپوليس و استقلال سالانه يكصد ميليارد تومان هزينه مي‌كرد و مديران‌عامل‌شان با دولت تسويه مي‌كردند، قطعا حالا كه وزارت ورزش يك‌ريال هزينه نمي‌كند، افتخار بزرگي نصيب مجموعه شده است اما گودرزي قطعا اين سوال را از خودش مي‌پرسد: «به چه قيمتي؟!» وضعيت اين روزهاي پرسپوليس «قيمت» تصميم را مشخص مي‌كند. حتي باشگاه استقلال. موضوع درباره فدراسيون فوتبال هم همين است. او چند روز پيش در تمرين تيم ملي هندبال حضور يافت و گفت: «تغيير و تحولات خوب است و من را نيز تغيير بدهند، بد نيست. به هر حال زماني كه كسي قرار مي‌گيرد و توقعات را برآورده نمي‌كند بايد افراد توانمند و تازه جايگزين شوند و اين تشخيص رييس فدراسيون است. اين تغييرات بدون نظر ما نيز نمي‌توانسته باشد و اگر نظر ما را بخواهند مشورت مي‌دهيم. » اين روزها درباره آقاي وزير مي‌گويند كه زياد مصاحبه مي‌كند، حتي بيشتر از روساي سابق سازمان تربيت‌بدني يا وزارت ورزش؛ او حالا براي تغييرات فدراسيون فوتبال، «مانور قدرت» مي‌دهد و به فدراسيون‌هاي ديگر هم هشدار مي‌دهد. هرچند اين كار، مطمئنا نادرست نيست اما فرهنگي را به وجود مي‌آورد كه شائبه «دخالت» را تقويت مي‌كند. هنوز به‌صورت روشن شفاف‌سازي نشده كه علت اين تغييرات چيست و قرار است چه اتفاقي بيفتد. وزير ورزش بايد بداند مشكلات در ورزش با تغيير اسامي، تغيير نمي‌كنند و از بين نمي‌روند. او بايد به مسائل كلان ورزش اهميت دهد و مشكل فدراسيون‌ها را در كرسي‌هاي بين‌المللي حل كند، برنامه‌يي منسجم براي اقتصاد فدراسيون‌ها داشته باشد، به نقش نظارتي خود بازگردد و از فدراسيون‌ها گزارش بخواهد و مسووليت‌پذيري را به ورزش بازگرداند. او بايد تلاش كند گفتمان انتخاباتي تازه‌يي را در ورزش آغاز كند تا ديگر جامعه دم از «مهندسي انتخابات در ورزش» نزند و اعتماد به‌جامعه برگردد. او حتما اين بخش از حرف‌هايش در صحن علني مجلس را از ياد نبرده است: «طبق محاسبات ما سالانه گردش مالي ورزش حرفه‌يي به ويژه فوتبال حدود 1200 ميليارد تومان است و كل اعتباري كه به سازمان تربيت‌بدني داده مي‌شود، حدود 600 ميليارد تومان است يعني حدود 1800 ميليارد تومان براي دو مقوله ورزش حرفه‌يي و همگاني هزينه مي‌شود. كل جمعيتي كه از اين بهره مي‌برند به 10 هزار نفر هم نمي‌رسد و به عبارتي
75 ميليون نفر منتظرند تا از اين سهم بهره‌يي بردارند البته منظور كم كردن سهم آنها نيست، بلكه بايد سهم كساني كه بي‌بهره هستند، پرداخته شود». او بايد براي سهم هر ايراني در ورزش برنامه‌ريزي كند و ورزش را به سبد خانوار بازگرداند.
اصرار اين گزارش بر «لحن آقاي وزير» است. بعد از اتفاقات فدراسيون فوتبال، وظيفه‌يي سنگين‌تر برعهده گودرزي است. او ناخواسته مي‌خواهد ثابت كند وزارت ورزش در امور فدراسيون دخالت مي‌كند. درحالي كه اصلا اين گونه نيست. خودش بهتر مي‌داند اطلاع از ابهامات و تخلفات فوتبال ايران را مديون هيات‌رييسه فدراسيون و كميته شش نفره رفع ابهام است. او پيش از اين با فوتبال قهر كرده بود اما حالا كفاشيان مجاب مي‌شود كه تغييرات را اعمال كند و حتي شايعه استعفايش هم تكذيب نمي‌شود. وزارت ورزش بايد «ناظر قدرتمند» بماند و حق «دخالت» را از خود سلب كند. همان بلايي كه سر صفايي‌فراهاني آمد و او فوتبال را به «نامادري‌اش» سپرد. همان بلايي كه سر دادكان آمد و فوتبال ايران تعليق شد. او بايد بر نظارت، شفاف‌سازي و پاسخگو بودن اصرار كند و فدراسيون‌ها را به آن سمت ببرد. همان اتفاقي كه براي پرسپوليس و استقلال نيفتاد...

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون