تندروها از 92 تا امروز
محمود ميرلوحي
فعال سياسي اصلاحطلب
رفتارشناسي جريانهاي افراطي در كشور در يك سال باقي مانده از دولت روحاني با نظر به رفتار گذشته آنها قابل بررسي است. انتخابات رياستجمهوري سال 92 و همچنين انتخابات مجلس شوراي اسلامي معيارخوبي براي اين سنجش خواهد بود.
در سال 92 اصولگرايان در كمال ناباوري انتخابات را واگذار كردند و تا مدتي معتقد بودند كه پيروزي روحاني پيروزي جناح راست است. تصور ميكردند كه آقاي روحاني با توجه به سابقه و پيشينه اصولگرايياش به سمت آنها متمايل خواهد شد. بعدها كه ديدند مواضع اصلاحطلبانه آقاي روحاني بر مواضع اصولگرايانه او ميچربد، به باخت خود در انتخابات پي بردند.
در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال 94 به گفته خودشان تلاش كردند اين شكست را جبران كنند اما به دليل اشتباهاتي كه داشتند آقاي روحاني و اصلاحطلبان متحدتر شدند و حتي دايره ائتلاف به اصولگرايان معتدل همچون آقاي لاريجاني نيز رسيد. در مقابل جناح راست دچار شكاف و عدم وحدت درون جناحي بود.
اين مساله تاجايي پيش رفت كه تقريبا تابلوي انتخاباتي اصولگرايان رنگ و صبغه جبهه پايداري را پيدا كرد. مردم اين ليست را به عنوان ليست اصولگرايان تندرو و دلواپسان شناختند و پاسخ خود را در تهران و بسياري از شهرها به صورتي كه ديديم به ليست دلواپسان دادند. شايد اگر آقاي لاريجاني جزو ليست اميد نبود بيشتر قابل رويت بود كه مردم چه پاسخي به آنان دادند و چه اتفاقي در انتخابات 94 رخ داد. آنان همچنان مشابه كاري كه در سال 92 انجام دادند تصور ميكنند كه مجلس دهم را از آن خود كردهاند.
اينها همان گروهي هستند كه آقاي لاريجاني را در ليستشان راه ندادند و در قم هر چه توانستند براي نيامدن او در مجلس خرج كردند اما اكنون كه ورق برگشته است و آقاي لاريجاني به مجلس راه يافته است تلاش ميكنند او را مصادره كنند. همچون سال 92 به زودي آنها به شكستي كه در انتخابات مجلس دهم خوردهاند پي خواهند برد. آقاي لاريجاني هم با حساب و كتاب و انتخاب از آنها جدا شده است و آنها هستند كه بايد به سمت آقاي لاريجاني بازگردند.
اين تصور آنان كاملا اشتباه است كه آقاي لاريجاني با ليست اميد آمده و بعد از انتخابات به دامن آنان باز ميگردد و اصولگرايي را با تعريف آنان، يعني اصولگرايي معادل جبهه پايداري را دنبال خواهد كرد. اصولگرايان تندرو تنها در صورتي كه پيام انتخابات 94 را دريافت كنند؛ تعديل شوند و با دولت همراهي كنند و دست از رفتارهاي جنجالي بردارند ميتوانند در عرصه سياست حيات داشته باشند.
متاسفانه دلواپسيهايي كه امروز در برابر دولت روحاني اتخاذ ميكنند در دولتهاي نهم و دهم هيچ نشاني از آن وجود نداشت. در حالي كه آنان از سياستهاي دولتهاي نهم و دهم و فرصت سوزيهاي آن حمايت ميكردند و براي آن كف ميزدند.
امروز نميگوييم با دولت ائتلاف كنند اما در مقابل سياستهاي صحيح دولت مقابله نكنند و سياستهاي معتدل دولت در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را تخطئه نكنند. آنها بايد تلاش كنند تا صادقانه با مردم سخن بگويند.
اصلاحطلبان نيز معتقد هستند كه بايد استقلال كشور حفظ شده و حق مسلم ملت از كشورهاي ديگر گرفته شود اما اين هدف را با ديپلماسي حرفهاي و گفتوگو دنبال ميكنند. با جنجال و بهانه به دست ابرقدرتها دادن نميتوان به اين مهم دست يافت. البته آنها همچنان بر سياستهاي غلط خود اصرار دارند.
زير پا گذاشتن اخلاق، اصرار بر سياستهاي غلط فرهنگي، فراموش كردن مسووليتهايشان در 10 سال گذشته و نقشي كه در روي كار آمدن دولتهاي نهم و دهم و اتلاف منابع داشتند را ادامه ميدهند و در يك سال باقي مانده از دولت روحاني تمام تلاش خود را براي سرگرم كردن دولت به حاشيههاي سياسي خواهند كرد.
البته به اين دليل كه دولت و مجلس هماهنگتر شدهاند، صداي آنها طنين كمتري خواهد داشت. اميد است كه رسانه ملي هم با تغييرات اخير به سمت اعتدال ميل كند و تريبون نا متعارف و زيادي را كه به دست آنان داده است، از دستشان بگيرد. آنها هميشه بيش از سهم خود سخن گفتهاند. اميد است كه در آينده تندروها به اندازه سهمشان كه همان 6 درصد در سال 92 است سخن بگويند.
در هر حال مهم ترين راهبرد تندرو ها در انتخابات رياست جمهوري سال 96 ايجاد شكاف در بين اصلاح طلبان و اعتدالگريان است و از اين راه مي كوشند تا ائتلاف به وجود آمده در سال 94 را خنثي كنند.