• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3554 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۲۹ خرداد

عليه توهم دانايي

محسن آزموده

لابد و قطعا استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي و به‌طور‌كلي فضاي مجازي هزار و يك فايده دارد كه دست كم هفت، هشت تاي آنها را هر كسي كه از اين امكانات استفاده مي‌كند، في‌الفور و با اندكي تامل مي‌تواند براي‌مان بر‌شمارد. مثلا بگويد اين ابزار جديد باعث شده آدم‌ها در سراسر جهان با هم ارتباط داشته باشند، از يكديگر با‌خبر باشند، چرخش اطلاعات به سرعت صورت بگيرد، به گسترش دموكراسي ياري رسانده‌اند، بسياري از امور ارتباطاتي را ساده‌تر كرده‌اند، مزاياي اقتصادي و اجتماعي دارند و... برخي هم كه به هر دليل از كاربرد اين ابزار پسا‌نوين خسته شده‌اند، دلايلي بارها كم شمارتر در آستين دارند براي اثبات اين مدعا كه فضاي مجازي و به خصوص ابزارهايي كه در اختيارمان گذاشته مثل شبكه‌هاي اجتماعي و... مضرات و آسيب‌هايي اساسي دارند، مثل اينكه وقت آدم را مي‌بلعند، ذهن او را مشوش مي‌كنند، روابط انساني را مخدوش مي‌كنند، آدم‌ها را بر خلاف ظاهر امر، منزوي مي‌كنند، حافظه را خراب مي‌كنند و... .
قصد ما به هر صورت دفاع از هيچ كدام از اين دو سويه نيست و لاجرم هر كسي خود مي‌تواند قضاوت كند كه با توجه به ويژگي‌هاي فردي و توانمندي‌هايش تا چه حد مي‌تواند بر آن معايب غلبه كند و از مزاياي اين شبكه‌ها بهره بجويد. اما هدف از اين اشاره مختصر آن است كه به يكي از اين آسيب‌ها از منظري فلسفي نگاه كنيم: به نظر مي‌رسد اين شبكه‌ها در بسياري از آدم‌ها توهم دانايي ايجاد مي‌كنند، يعني با بمباران اطلاعاتي ايشان از هر دري و در هر زمينه‌اي گرفته، اين خيال خام را پديد مي‌آورند كه شخص از همه‌چيز و همه‌كس خبر دارد و اين از اظهارنظرهاي وقت و بي‌وقت افراد در موضوعات گوناگون از پزشكي، آشپزي و كشاورزي گرفته تا سياست، اقتصاد و جامعه‌شناسي آشكار است. به خصوص كه با توجه به زماني كه آدم‌ها براي اين شبكه‌ها صرف مي‌كنند، ديگر وقتي براي مطالعات جدي‌تر و عميق‌تر باقي نمي‌ماند. نتيجه نيز آن است كه بعد از مدتي مهم‌ترين منبع و مرجع گفتار آدم‌ها در همه زمينه‌ها، از خصوصي‌ترين و شخصي‌ترين اظهارنظرها تا بحث‌هاي جدي و نيمه‌جدي درباره سياست و جامعه همين شبكه‌ها مي‌شود. غافل از آنكه اطلاعاتي از اين دست، به تعبير دقيق افلاطوني كلمه نه دانايي (معرفت) حقيقي كه در بهترين حالت پندار (opinion) يا برداشت‌هاي سطحي (conjectures) مبتني بر اطلاعات ناكافي و حدسيات و اوهام است.
تفصيل اجمالي (!) ماجرا از اين قرار است كه افلاطون در كتاب ششم از مشهورترين كتابش يعني جمهوري سه تمثيل مهم و اساسي براي توضيح مراتب شناخت (معرفت) بشري دارد كه به ترتيب عبارتند از تمثيل خورشيد، تمثيل خط تقسيم شده و تمثيل غار. خيلي خلاصه او در اين سه تمثيل مراتب معرفت بشري را در يك خط عمودي از پايين به بالا چنين دسته‌بندي مي‌كند: 1. پندار يا گمان، 2. عقيده يا باور، 3. استدلال عقلي و 4. معرفت حقيقي. از نظر او چنان كه در تمثيل غار به تشريح مي‌گويد، آدميان محبوس در غاري پشت به دهانه آن با زنجير بسته شده‌اند و فقط مي‌توانند تصوير سايه‌ها را روي ديوار ببينند. اين سايه‌ها خود از خيمه‌شب‌بازي گروهي پديد آمده است كه پشت ديواري كوتاه در مسير غار نشسته‌اند و از نوري كه از دهانه غار به درون مي‌تابد استفاده مي‌كنند براي ايجاد اين تصاوير موهوم روي ديوار. اين نور خود از آتشي مي‌تابد كه در دهانه غار بر‌افروخته شده. و در نهايت روشنايي و برافروختگي آتش حاصل خورشيد حقيقي است كه بيرون از غار از وراي زمين بر تمام جهان مي‌تابد. از نظر افلاطون فيلسوف با مشقت و مرارت زنجيرهايي كه به دست و بالش بسته شده را باز مي‌كند، به سمت نور مي‌چرخد، در يك سير و سلوك عقلي به دهانه غار مي‌رسد و خورشيد حقيقت را مي‌بيند و به معرفت حقيقي نايل مي‌آيد.
با استفاده از اين تمثيل اگر بخواهيم به موضوع بحث باز‌گرديم، به سادگي در مي‌يابيم كه اطلاعات و داده‌هايي كه به سادگي روي گوشي‌هاي تلفن همراه و بر صفحه نمايشگر رايانه‌هاي شخصي و تب‌لت‌هاي‌مان نقش بسته حكم همان تصاوير موهوم سايه‌ها را دارد، پندارها و گمان‌هايي در نازل‌ترين مرتبه معرفت. بسنده كردن به اين تصاوير موهوم و خيالين تنها توهم معرفت و دانايي ايجاد مي‌كند و به هيچ عنوان معرفت عقلي و استدلالي نيست. فرقي هم نمي‌كند كه اين بسته معرفتي درباره چه موضوعي باشد. زماني اين بسته اطلاعاتي مي‌تواند به سطح معرفت استدلالي و فراتر آن دانايي حقيقي ارتقا يابد كه فرد گام به گام و با صبر و حوصله بكوشد آن را خردورزانه مستدل كند، خواه با مراجعه به منابع جدي و عميق، خواه با تجربه و مشاهده و خواه با استدلال عقلي. در غير اين صورت حافظه آدم انباني از اطلاعات ناسنجيده و نادقيق مي‌شود كه تنها به درد لقلقه زباني و اظهار فضل پوچ و ميان‌تهي مي‌خورد و نه فقط دردي از كسي دوا نمي‌كند كه در او توهم دانايي و در نتيجه جهل مركب ايجاد مي‌كند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون