پاسخهاي سربسته به سوالهاي پيچيده
رضا گلپور، پژوهشگر جنجالي تاريخ انقلاب اولين پرسشگر اين جلسه بود كه با درخواستهاي مكرر مجري براي طرح پرسش مرتبط بالاخره سوالش را با نام بردن از اسامي برخي افراد، مطرح كرد كه شايد به گوش ميهمانان آشنا باشد: با توجه به بحث ضد كودتا فردي به نام اكبر حجازيفرد در كنار جواد قديري و تقي محمدي قرار دارد. آقايي به نام كامبيز قنبري هم وجود دارد كه بعد از پيروزي انقلاب اداره دوم و هشتم ساواك را سامان داد نسبت اين دو نفر يعني آقاي اكبر طاهري و آقاي خسرو تهراني با آن دو فرد را به لحاظ سندي ارايه كنيد.
در ميانههاي پرسش گلپور، مجري برنامه چند بار تذكر داد كه اين سوال ربطي به 30 خرداد ندارد. با اين حال گلپور ارتباط پرسش خود با موضوع جلسه را اين گونه شفاف كرد: جواد قديري كسي است كه انفجار هفت تير را سامان داده بود. فردي به نام مرتضي نيلي به آقاي قنبري يا فقداني مراجعه كردند و گفتند كه اين آدم گفته فردا اتفاق مهمي ميافتد (اشاره به اقدام براي ترور مقام معظم رهبري) تيم آقاي تهراني و تيم محمد رضوي و محمد كاظم پيرو، نيلي را دستگير ميكنند. اگر ارتباطها را توضيح دهند، ممنون ميشوم. حجت درخشنده در پاسخ به گلپور از بيربط بودن سوالش گفت و اشارهاي كرد كه بالاخره در آن دوران مسووليت داشتهاند و در جريان ريز كارها هستند اما بايد در يك جلسه مجزا مورد بحث قرار گيرد تا دو طرف با آمادگي كامل حضور يابند. با اين حال طاهري توضيحاتي درباره قديري ارايه كرد: جواد قديري نفوذي در سپاه و از كادرهاي اصلي سپاه بود. برادرش هم عضو شوراي استفتاي امام بود (آقاي مدرسي) و به خاطر برادرش دسترسي به همه جا داشت. قبل از انقلاب در زندان و منافق بود. اما بعد از انقلاب اعلام كرد توبه كرده و برخي مسوولان هم تاييدش كردند. اين فرد به نقاط و نهادهاي حساسي دسترسي داشت، ترددش به دادستاني، صدا و سيما و دفتر امام به آساني انجام ميشد. با وجود اينكه طي سالهاي اخير جواد قديري به عنوان عامل اصلي بمبگذاري مسجد ابوذر معرفي شده است اما درخشنده درباره او گفت: او در هيچ تروري دست نداشت. وقتي به روابط و اعمالش مشكوك شدند قبل از حادثه 30 خرداد مخفي شد.
پرسش بعدي گلپور درباره ارتباط اكبر حجازيفرد با قديري بود كه طاهري اينبار پاسخ داد: آن ارتباط را نميدانم اما ميدانم كه در ستاد كودتا فرد فعالي بود. چون به رفتارش مشكوك شدند، مخفي شد و بعدش فرار كرد. در نهايت هم خسرو تهراني با خونسردي گفت كه اكبر حجازيفرد را نميشناسد.
سوال بعدي از ميهمانان به ارتباط آيتالله طالقاني با سازمان برميگشت. طاهري در پاسخ به اين سوال دست روي موضوعي گذاشت كه حساسيتهاي زيادي را پيرامون خود دارد: ارتباط سازمان با آقاي طالقاني به خيلي قبل از سال 60 برميگردد و از مسجد هدايت شروع شد. آنها سمپات آقاي طالقاني بودند. شما كمتر روحاني مبارزي ميبينيد كه دستكم تا سال 54 طرفدار سازمان نبوده باشد. يك روحاني شناخته شده را نميتوانيد نام ببريد كه اهل مبارزه بوده و به سازمان كمك نكرده باشد. اكثر فرزندان روحانيون خودشان وابسته به اينها بودهاند. پسر آقاي مشكيني و طالقاني از اين دست بودهاند. سازمان تا سال 54 يك گروهي بود كه از انسانهاي ايثارگر، فداكار و متقي تشكيل شده بود. همين آقاي حسين روحاني وقتي در زندان بود راديو كه دعاي كميل پخش ميكرد اشتباهاتش را ميگرفت. نهجالبلاغه را حفظ بود. اين فرد كسي بود كه نزد امام ايدئولوژي سازمان را تبيين ميكرد. شرايط به شكلي بود كه تا قبل از تغيير ايدئولوژي، اغلب اعضاي سازمان جوانان باسواد، نمازشبخوان و متقي بودند. اكثر اينها مهندس و پزشك بودند. در آن شرايطي كه وجود داشت افرادي نظير آيتالله طالقاني، مسوولان و مبارزان از اينها حمايت ميكردند. آقاي طالقاني هم به تبع همين با اينها رابطه خوبي داشتند. آقاي طالقاني و آقاي منتظري ميخواستند نگذارند اين بچهها از انقلاب فاصله بگيرند. بعد از انقلاب هم از زعماي قوم افرادي كه عميق فكر ميكردند، ميخواستند دست اينها را بند كنند. مثلا شهيد بهشتي به اينها چندين پست پيشنهاد كرد اما رجوي اساس قضيه را ميخواست و ميگفت كه انقلاب مال ما است و غصب شده است. اينكه اينها آقاي طالقاني را كشتند، من نميتوانم تاييد كنم. سوال بعدي درخواست تحليل از سوي ميهمانان بود. چرا تصوير رجوي بيش از يك دهه است كه پخش نشده؟ چرا تنها صداي او منتشر ميشود؟ آيا مسعود رجوي مرده است؟ طاهري در پاسخ به اين سوالات گفت: موضوع اختفاي رجوي بسيار مبهم و البته بااهميت است. ميگويند ممكن است به لحاظ فيزيكي با مشكلات خاصي روبهرو شده كه نميتوانند چهرهاش را نمايش دهند و فقط صدايش را پخش ميكنند اما به نظر ميآيد بيشتر مساله حفاظتي مطرح باشد. پرسشكننده بعدي زاويهاي تازه براي طرح سوال انتخاب كرد: انتظار داشتم نقش حاكميت و جناح راست حزب جمهوري بررسي شود.
به هر ترتيب يك سازماني ميگويد من راي ندادهام اما التزام دارم و تجمع ميگذارد در امجديه آن هم با مجوز رسمي وزارت كشور و به آن ترتيب برخورد ميشود و كسي مورد تعقيب قرار نميگيرد. تعداد زيادي از افرادش حين تبليغات زخمي يا كشته ميشوند. ادعاهاي پرسشكننده كه تمام شد طاهري در پاسخ به او گفت: وضعيتي كه در جمهوري اسلامي ايجاد شد ارتباط جدي با نوع حركتي داشت كه سازمان اقدام كرد. آنها دست به اسلحه برده بودند. حركت به گونهاي نبود كه فكر كنيد ميخواهند تنها يك ترور خاص انجام دهند. سازمان هدفش از بين بردن راس نظام، سران قوا، سپاه و صداو سيما بود. ميخواستند هرم اصلي را از بين ببرند و بعد از آن خودشان به عنوان يك تشكيلات مسلط كه شبكه قوي داشتند، حكومت را در دست بگيرند. وقتي طرف مقابل چنين هدفي دارد طبيعي است كه تر و خشك با هم ميسوزند. در خيلي از مواقع ممكن است آن استدلال منطقي و تحمل حكومت در قدرت وجود نداشته باشد. حرف شما از يك زاويهاي ميتواند درست باشد. اما اينكه بگوييد الا و لاغير حمله كردن به تظاهرات سبب اين مساله شد، خير اين طور نيست. سازمان در پاييز 57 وقتي رجوي در زندان تحليل كرد ارتجاع رهبري را ربوده و رهبري ذيصلاح- يعني خودش- غايب است خط و ربطش معلوم شد. در اين شرايط دست به گسترش تشكيلات و تسليحات برد. طبيعي است نظام هم تحمل و صبر نداشته باشد. مشابه اين را الان هم ميتوانيد پيدا كنيد. اين به معني اين نيست كه همه نظام همه آن حركت تند را قبول كند.
پرسش اعتماد : خط نفوذ سازمان، كور شد ؟
خبرنگار «اعتماد» در ابتداي پرسش خود با اشاره به پيشينه نامشخص دو تن از ميهمانان ابتدا از آنها خواست خود را معرفي كنند. چرا كه براي تحليل چنين نشستي شناخت ميهمانان بسيار مهم است.
صباغپور، مجري برنامه مسير پرسش را تغيير داد و به جاي ارايه كارنامه سياسي ميهمانان مدرك تحصيلي آنان را اعلام كرد: ما به عنوان مقام مسوول صحبت نميكنيم. هر چهار نفر پژوهشگر هستيم. مقالاتي خواندهايم و مطالبي نوشتهايم. بنده دانشآموخته جامعهشناسي هستم. آقاي طاهري، پژوهشگر امنيتي و آقاي طاهري و تهراني، دكتراي علوم سياسي دارند.
با اين حال اكبر طاهري خود را اين گونه معرفي كرد: من تحقيق اصليام جنگ چريكي در ايران است. تخصص اصليام همين است. در رابطه با چريكهاي فداييخلق كه همزمان با منافقين تشكيل شد، تحقيق كردهام. الان هم كه در يك دانشگاه غيرانتفاعي تدريس ميكنم. با اين مقدمه پرسش خبرنگار «اعتماد» مطرح شد: دوستان خط نفوذ سازمان را مطرح كردند. اين خط همان زمان كور شد يا هنوز ادامه دارد؟ خسرو تهراني كوتاه و مختصر اين سوال را بيپاسخ گذاشت: من ده، پانزده سال است در اين جريان نيستم. حجت درخشنده اما در اين خصوص حرف داشت: خط نفوذ را بايد از جريانسازي امروز سازمان فهميد. خط نفوذ نفاق همان جرياني است كه جلوي ملت بايستد. هر جرياني كه خودش را در برابر ملت قرار دهد و خودش را شاخص حق بداند خط منافقين است. رجوي را هم خودخواهي و خودمحوريهايش به اينجا رساند. خط روشن است. تشكيلاتش هم مشخص است. نوع جريانسازيها معلوم است.
در ادامه تهراني گفت: الان سازماني به آن شكل وجود ندارد و تبديل به يك فرقه شده است. سازمان تاريخ مصرفش تمام شده است. خط نفوذ سازمان خيلي معنادار نيست كه آن هم در شرف نابودي است كه اكبر طاهري بلافاصله تحليل خسرو تهراني را رد كرد و گفت: «سازمان مهمترين ويژگياش نفوذ بوده است. اينها قبل از انقلاب در مخابرات نفوذي داشتند و كليه آدرسها و تلفنها را جمعآوري كردند. در سفارت امريكا هم نفوذي داشتند و كلا همه جا قبل از انقلاب نفوذ داشتند. مثلا در وزارت كشور خط انتقال نيروها را كشف كرده بودند. بعد از انقلاب چون اثر آن كار را ديده بودند ادامه دادند. تا زماني كه افراد سازمان با ساواك همكاري كردند تازه ساواك متوجه شد چه خبر بوده است. بعد از انقلاب بيشترين استفاده را از همين شيوه بردند. جامعه مذهبي بود و سازمان هم به عنوان مسلمان شيعه انقلابي مطرح ميشد در نتيجه كليه كساني كه در يك ارگان يا نهاد مهم مشغول بودند اطلاعاتشان را ميگرفتند.
در زمان جنگ وقتي بمبي اصابت ميكرد اطلاعات جمهوري اسلامي نميدانست كجا و چند نفر زخمي و كشته شدهاند اما آنها دقيق ميدانستند و همه اطلاعات را به عراق ميدادند. تا همين اخيرا هم مثلا در رابطه با مساله هستهاي تقريبا همه اطلاعات را دادند كه بيشتر آن را از تخليه تلفني به دست آوردند. تماس ميگرفتند و افراد را تخليه ميكردند و اطلاعات را به امريكا و اسراييل ميدادند. سازمان امكان ندارد كه در حال حاضر هم در داخل نظام آدم نداشته باشد. بايد به اين هم توجه كنيم كه اطلاعات با گذشته متفاوت شده است. در گذشته جمعآوري اطلاعات به اين شكل وجود نداشت و نياز بود كه نيروي انساني داشته باشيد اما الان نياز اين طوري وجود ندارد. سازمان در حال حاضر هدفش القاي يك خط خاص به مسوولان است تا هدفش را كسب كند.»
پرسشها ادامه دارد اما وقت اذان رسيده. ختم نشست اعلام ميشود. بيرون از سالن مراسم اما هر سه چهره امنيتي در حال پاسخ دادن به پرسشهاي مطرح نشده هستند.