• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3562 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۸ تير

آرمانشهر ما؛ از شعار تا واقعيت

فياض زاهد

منطق اين سخن حجت‌الاسلام ناطق‌نوري كه با لحني انتقادي پرسيده است: «آيا 37 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌توانيم ادعا كنيم كه الگوييم؟»، منطقي قابل درك است كه شواهد آن را مي‌توان به شكل مشهود در جامعه ديد. ما بايد بپذيريم كه در ايده ساخت آرمانشهر مدنظر خود موفق نبوده‌ايم. براي اينكه فاصله آن ايده اوليه با واقعيت امروز جامعه مشخص شود؛ مي‌توان به مقايسه دو موقعيت مشابه در سال 57 و برهه زماني فعلي اشاره كرد. در ابتداي انقلاب نگارنده خود شاهد بود كه در برخي نهادها مبالغ قابل توجهي را براي استفاده اشخاص و نيازمندان اختصاص مي‌دادند و با اين وجود كمتر كسي از اين پول‌ها برداشت يا نسبت به در اختيار گرفتن آن اعلام رغبت مي‌كرد و همه ترجيح مي‌دادند تا از جيب خودشان نه تنها براي زندگي شخصي، كه حتي براي كشور و انقلاب كار كنند. از آن موقعيت، وضعيت ما به جايي رسيد كه دولت و بسياري از نهادها در شرايط نامساعد مالي كشور از مردم تقاضاي انصراف از دريافت يارانه را مطرح كردند و اين تقاضا با دست رد بيش از 90درصد جامعه مواجه شد. جامعه‌اي كه قسمت قابل توجهي از آن هم نياز مبرم به اين يارانه نقدي ندارد اما ترجيح مي‌دهد تا آن را دريافت كند. اين وضعيت را مي‌توان با رفراندوم اخير سوييس در خصوص دريافت يارانه نقدي 2260 يورويي در ماه مقايسه كرد كه در آن 78 درصد مردم اين كشور به رفراندوم ياد شده راي منفي دادند. مجموع شاخص‌هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي كشور حكايت از وضعيتي بهتر از اين ندارد. آمار كودكان‌كار، زنان خياباني، شاخص طلاق، شاخص‌هاي بزه اجتماعي و آمارهاي ديگر نشان مي‌دهد كه ما دچار اشتباهات زيادي در اداره جامعه بوده‌ايم و اين فاصله زيادي با الگوشدن ما دارد. اما چرا ما در اين مسير دچار چنين وضعيتي شده‌ايم؟ پاسخ به اين سوال به واكاوي زواياي پيداوپنهان زيادي محتاج است. اما در يك ارزيابي كلي بايد گفت كه بين آرزوها و واقعيت‌ها فاصله‌هايي وجود دارد كه اگر در فرآيند اداره يك كشور درك نشوند، خود را به شكل معضلات مبتلابه جامعه نشان مي‌دهند. به همين شكل اشتباه گرفتن شعارها با برنامه‌هاي منطقي اداره كشور نيز نمي‌تواند آثار مطلوبي از خود به جاي بگذارد و ما در طول بيش از سه دهه گذشته دچار اين اشتباهات شده‌ايم. خصوصا اينكه بسياري از اين شعارها در واقعيت موجود خود توسط نخبگان سياسي و مديريتي كشور نقض شده است. بنابراين براي جامعه ديگر چندان باورپذير نيست كه پشت اين شعارها در برخي سطوح اعتقادي راسخ وجود دارد. بنابراين خود جامعه نيز ترجيح مي‌دهد در جهت منافع شخصي به نقض اين شعارها روي بياورد و چشم بر محتواي آن ببندد. از همين روست كه از شعارهاي زيباي ما براي اداره كشور، هم در برخي سطوح كلان و هم در كف جامعه تنها پوسته‌اي مي‌ماند كه كاركرد آن تنها به مشروعيت دادن به برخي موقعيت‌ها محدود مي‌شود، نه اجراي محتواي آن. ضمن اينكه فقير شدن جامعه در مسائل اقتصادي به تبعات بسيار نا ميمون فرهنگي و اجتماعي منجر شده كه نشاني از آرمانشهر مد نظر ما در آن يافت نمي‌شود. فقر اقتصادي و ايجاد روابط نه چندان سالم در سطوح مديريتي كشور باعث شد تا مردم به جاي اينكه به دنبال حل مسائل جمعي كشور بروند، به دنبال حل مسائل شخصي و تامين منافع فردي خود بگردند و در اين ميان انتفاع و سعادت عمومي نخستين قرباني اين وضعيت شد چرا كه اكثر عناصر اجتماعي ديگر تنها به فكر اين هستند كه گليم خود را از آب بكشند، بي‌آنكه كمتر به اين بينديشند كه عمل آنها چه تاثيري بر شوون ديگر كشور دارد. ناظر به اين وضعيت اعتماد عمومي جامعه نيز سلب شد. آمار نشان مي‌دهد كه ما هم‌اكنون بيشترين چك‌هاي برگشتي تاريخ را در كشور خود داريم. اين يعني سست شدن كم‌نظير اعتماد بين عناصر جامعه. امروز در يك مسابقه ورزشي كمتر پيش مي‌آيد كه بازيكنان از تصميمات داور تبعيت كنند. به همين منوال اين وضعيت در بسياري از جاهاي ديگر هم تكثير شده و عناصر بازيگر و موثر در جامعه با ديده ترديد به تصميمات، داوري‌ها و حتي قوانين نگاه مي‌كنند. اين وضعيت نمي‌تواند منجر به شرايطي شود كه ما را الگو كند. ما تنها در شرايطي مي‌توانيم الگو شويم كه آرزوها و تصاوير خود از آرمانشهر مد نظرمان را با واقعيت‌هاي موجود در روي زمين تطبيق بدهيم، چرا كه آن آرمانشهر روي همين زمين و با شاخص‌هايي ساخته مي‌شود كه قابل اندازه‌گيري و قضاوت هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون