انگيزه، ماهيت و مقصود سفر؛ نيازمند تامل جدي
زماني براي همه، امكان استفاده از اتومبيل در يكي دو دهه اخير وجود نداشت، اما الان همه ميخواهند اين سفر عشرتي و تفريحي را حتما انجام دهند. الان مساله فقط اين نيست كه جادهها گنجايش ندارند، خود اين مناطق هم ظرفيت اين جمعيت را ندارند. ورود اين جمعيت گسترده در اين مناطق در چند روز تعطيلي، باعث ميشود خود اهالي حتي به نان هم دسترسي پيدا نكنند. مكانهاي اقامتي پر ميشوند، بقيه جمعيت هم در پاركها، كنار پيادهروها و خيابانها جا ميگيرند. اگر از ابعاد كمي به موضوع نگاه كنيم، ميشود اين توصيه را كرد كه فقط گيلان و مازندران نيست كه براي تعطيلات كوتاهمدت جذابيت دارد. خيلي جاها هست كه به فاصله كوتاهي ميشود از شهرهاي محل زندگي مردم، به آنجا رفت و از جذابيت گردشگري خوبي هم برخوردارند كه كمتر از گيلان و مازندران نيستند، اما اگر تفاوت ماهوي نكند، فرقي بين كيفيت سفر به شهرهاي شمالي و شهرهاي ديگر نخواهد بود. همان انگيزهاي كه براي سفر به گيلان و مازندران اتفاق ميافتد، همان هم نصيب شهرهاي ديگر ميشود. در واقع ما شاهد شخمخوردن طبيعت و مناسبات فرهنگي و اجتماعي مردم ميشويم. بايد روي اين كار كنيم كه انگيزه، مقصود و كيفيت سفر و آمادگيهايي كه بايد براي سفر فراهم كنيم، چه بايد باشد، چه تدابيري بايد براي اين افزايش كيفيت بينديشيم؟ بايد ورود ماهوي به موضوع بكنيم، صرف توزيع فيزيكي سفر فقط فشار را در جاهاي خاصي پخش كردهايم، در حالي كه سفر ميتواند يك هنجار اجتماعي باشد، ميتواند به وفاق ملي كمك كند، به امنيت ملي كمك كند، به اينكه ارتقاي فرهنگي پيدا كنيم، كمك كند. سفر ميتواند در كشور ايجاد رونق اقتصادي كند و خواص مثبت زيادي داشته باشد به شرطي كه در انگيزه، ماهيت و مقصود سفر تامل جدي داشته باشيم.