اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا در گفتوگو با «اعتماد»:
معاون كلينتون به دنبال توافقهاي ديگر با ايران است
محمدابراهيم ترقينژاد
انتخابي ناگهاني كه با استقبال بسياري روبهرو شد. در حالي كه در واپسين ساعات روز جمعه توجه اكثريت رسانهها و افكارعمومي به تيراندازي در مونيخ متمركز شده بود، هيلاري كلينتون، نامزد حزب دموكرات انتخابات امريكا توييتي را منتشر كرد كه خبر مهمي براي جامعه انتخاباتي امريكا محسوب ميشد. در حالي كه همگان انتظار داشتند اليزابت وارن، تام ويلسك يا شرود براون به عنوان زوج كلينتون در كارزار انتخاباتي باشد، او تيم كين، سناتور 58 ساله اهل ويرجينيا را به عنوان معاون خود در دولت احتمالي امريكا انتخاب كرد تا شگفتي بسياري را به همراه داشته باشد. درباره جايگاه معاونت رياستجمهوري امريكا و انتخاب تيم كين از سوي هيلاري كلينتون گفتوگويي با اميرعلي ابوالفتح داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
معاون رييسجمهور امريكا در قانون اساسي اين كشور از چه جايگاهي برخوردار است؟
قانون اساسي امريكا براي معاون رييسجمهور اين كشور جايگاه مشخصي را تعريف نكرده است. تمام اختيارات و وظايف برعهده رييسجمهور اين كشور به عنوان رييس قوه مجريه است. اختيارات رييسجمهور اين كشور آنقدر گسترده است كه مسووليت وزارتخانهها هم برعهده او است. در حالي كه در اروپا و ايران مسووليت وزارتخانهها با وزير (ministry) است ولي امريكاييها براي اين موارد، دستيار (Secretary) دارند. تنها جايي كه به مسووليت معاون رييسجمهور امريكا در قانون اساسي اشاره شده، بحث رياست مجلس سنا است. در واقع معاون رييسجمهور، رييس مجلس سنا است اما حق راي و مشاركت در تصميمگيريها را ندارد و يك رييس تشريفاتي است. حتي او در رايگيريها شركت نميكند مگر آنكه تعداد آراي موافقان و مخالفان يك لايحه يكسان باشد. در اين صورت از معاون رييسجمهور درخواست ميشود تا در جلسه مجلس سنا حاضر شده و در رايگيري شركت كند تا وضعيت مشخص شود. از سوي ديگر، در نشست سالانه كنگره كه نشست مشترك مجالس نمايندگان و سناي امريكا است، معاون رييسجمهور به عنوان رييس مجلس سنا و رييس مجلس نمايندگان رياست جلسه را برعهده دارد و رييسجمهور امريكا نطق سالانه خود را ايراد ميكند. البته در نيمه دوم قرن بيستم، جايگاه بيشتري براي معاون رييسجمهور مطرح شد، به اين صورت كه با تشكيل شوراي امنيت ملي امريكا، يكي از اعضاي آن معاون رييسجمهور است و معاون رييسجمهور در فرآيند تصميمگيريهاي كلان امنيتي و سياسي امريكا مشاركت دارد. با اين حال، رياست اين شورا با رييسجمهور است.
پس معاون رييسجمهور امريكا بيشتر يك نقشي نمادين و نمايشي است تا پستي با قدرت اجرايي.
بله هرچند كه اين پست بيشتر نمادين است ولي در چندين مقطع، اين پست اهميت خاصي پيدا كرده است. در قانون اساسي امريكا، در صورتي كه به هر دليل رييسجمهور نتواند تا پايان دوره مسووليت به كار خود ادامه دهد، معاون او جاي رييسجمهور را خواهد گرفت و عهدهدار سمت رياستجمهوري ميشود. در تاريخ امريكا هم در چندين مقطع، روساي جمهور اين كشور ترور شدهاند يا با مرگ طبيعي از دنيا رفتهاند. فردي هم مانند نيكسون از سمت رياستجمهوري استعفا داد و در اين شرايط، معاون رييسجمهور به عاليترين فرد اجرايي امريكا تبديل شده است. از سوي ديگر، برخلاف ايران، نامزدهاي انتخاباتي امريكا قبل از انتخابات، معاون خود را معرفي ميكنند و اينگونه زوج انتخاباتي را تشكيل ميدهند و مردم هم به معاون او راي ميدهند. اين راي دادن هم به اين خاطر است كه اگر به هر دليل عهدهدار سمت رياستجمهوري شد، از پشتوانه راي مردم برخوردار باشد.
اين راي به معاون اول، تاثيري در انتخاب رييسجمهور دارد؟
مردم در امريكا به زوج انتخاباتي راي ميدهند. به همان ميزان كه هيلاري كلينتون راي ميآورد، تيم كين هم راي آورده است و به همان اندازه كه دونالد ترامپ راي ميآورد، آن راي، آراي مايك پنس نيز محسوب ميشود.
هيلاري كلينتون ديروز تيم كين را به عنوان معاون اول خود انتخاب كرد. مبناي انتخاب او چه بود؟
روال معرفي نامزد پست معاونت رياستجمهوري اينگونه است كه نامزدهاي نهايي پست رياستجمهوري هر دو حزب دموكرات و جمهوريخواه، تصويري را كه در انتخابات درونحزبي نتوانستهاند از خود ارايه دهند يا در حوزهاي ضعيف عمل كردهاند، سعي ميكنند با انتخابشان در حوزه معاونت، آن را تصحيح كنند. به عبارت ديگر، معاون رييسجمهور مكمل رييسجمهور خواهد بود. روال اين است كه اگر رييسجمهور پير باشد، معاون او جوان باشد يا بالعكس. اگر رييسجمهور از شمال باشد، از جنوب انتخاب شود. رييسجمهور در مسائل سياست خارجي متبحر باشد، متخصص مسائل داخلي براي معاونت انتخاب ميشود. معمولا اين ملاحظات در نظر گرفته ميشود. انتخاب تيم كين نيز كم و بيش براساس اين ملاكها و ملاحظات صورت گرفته است. او از يك ايالت جنوبشرقي است در حالي كه هيلاري كلينتون از شمالشرق امريكا است. با اين حال، تا پيش از انتخاب تيم كين براي پست معاونت، به نظر ميرسيد كلينتون فردي را از جناح چپ حزب دموكرات انتخاب كند تا اينگونه حاميان برني سندرز را به خود بيش از پيش متمايل كند ولي اين كار صورت نگرفت. در دستهبنديهاي حزب دموكرات، تيم كين در جريان اصلي حزب دموكرات كه خود هيلاري كلينتون هم جزو آنها است، قرار دارد. شايد كلينتون با اين انتخاب خواسته است كسي را انتخاب كند كه به مواضع محافظهكارانه جمهوريخواهان نزديك باشد و از اين طريق آراي جمهوريخواهان مردد نسبت به ترامپ را جلب كند.
چرا هيلاري كلينتون از جناح چپ حزب دموكرات فردي را انتخاب نكرد تا اينگونه حمايت حاميان برني سندرز را جلب كند؟
شايد كلينتون و مشاوران او در محاسباتشان چنين برداشت كردهاند كه حمايت جناح چپ حزب دموكرات را كسب كرده و از آراي آنها برخوردار است. از ديد جناح چپ حزب دموكرات، هرچند هيلاري كلينتون فرد مطلوبي براي رياستجمهوري نيست ولي دونالد ترامپ يك فاجعه است. هرچند آنها از اين انتخاب ناراضي باشند و ورود كين وزن دستراستيها را در كمپين كلينتون سنگينتر ميكند، ولي آنها نميخواهند با فاجعه ترامپ روبهرو شوند. اين انتخاب و آن محاسبه، يك قمار براي كلينتون محسوب ميشود. همين وضعيت در طرف مقابل نيز وجود دارد. ترامپ به هيچوجه گزينه مطلوبي براي جمهوريخواهان نيست ولي آنها نميخواهند كلينتون به هيچوجه رييسجمهور شود و به همين خاطر به رييسجمهور شدن ترامپ راضي شدهاند.
از احتمال جلب آراي محافظهكاران مردد نسبت به ترامپ سخن گفتيد. چقدر زوج كلينتون و كين ميتواند در اين امر موفق باشد؟
قضاوت در اين باره خيلي زود است. پس از برگزاري كنوانسيون ملي حزب دموكرات و پذيرش رسمي نامزدي حزب دموكرات توسط كلينتون، مناظرههاي تلويزيوني برگزار ميشود و ترامپ و كلينتون رودررو ميشوند. تا به امروز كلينتون و ترامپ با هم مناظرهاي نداشتهاند. بايد ديد در مناظرههاي انتخاباتي، كدام نامزد ميتواند سوالات خوبي را مطرح كند، به سوالات پاسخ دهد و تصوير بهتري از آينده امريكا ترسيم كند. هماينك نظرسنجيها برتري چهار، پنج درصدي كلينتون از ترامپ را نشان ميدهند ولي اثر آن مناظرهها خيلي زياد است. با اين حال، به نظر ميرسد تمايلاتي در گروهي از جمهوريخواهان نسبت به تيم كلينتون نسبت به ترامپ ايجاد شده است. مشابه اين اتفاق در سال انتخابات 1984 رخ داد. در آن زمان تعدادي از دموكراتها وقتي ديدند كه نامزدشان هيچ قابليتي در برابر رييسجمهور وقت ندارد، به دونالد ريگان راي دادند كه به آن دموكراتهاي ريگاني گفته ميشود. شايد اين مساله بار ديگر البته براي جمهوريخواهان تكرار شود.
تيم كين از چه نقاط قوت و ضعفي برخوردار است؟
هميشه روال انتخاب معاونان نامزدهاي رياستجمهوري اينگونه بوده است كه بتواند به نوعي آراي طرف مقابل را هم جذب كند. مثلا انتخاب سارا پالين توسط جان مككين در برابر ليبرالگرايي اوباما بود يا انتخاب بايدن براي پوشش جوان بودن اوباما و سابقه بايدن در سياست خارجي و پيشكسوتي مككين در مسائل سياست خارجي و دفاعي صورت گرفت. با اين حال، نكتهاي كه درباره زوج كلينتون و كين مطرح است، آن است كه هر دو متخصص سياست خارجي هستند. كلينتون وزير امور خارجه بوده و پيش از آن نيز عضو كميته روابط خارجي سنا بوده است. تيم كين هم در مجلس سنا عضو كميته روابط خارجي است. شايد اين مساله نقطه ضعفي براي اين كميته محسوب شود و برخي بگويند اين زوج به مسائل داخلي بيتوجه هستند. با اين حال، كين به راحتي اسپانيولي حرف ميزند و ميتواند آراي لاتينتبارها براي كميپن كلينتون را بيش از پيش تضمين كند و اين در حالي است كه ترامپ حملات بسياري را به لاتينتبارها و مهاجرين غيرقانوني كرده است. از سوي ديگر، تيم كين رياست كميته ملي حزب دموكرات را برعهده داشته است و فردي كه اين سمت را برعهده ميگيرد، از روابط گستردهاي با شعبات ايالتي حزب برخوردار است و اين ميتواند موجب حمايت همهجانبه حزب دموكرات از كلينتون شود.
نظر تيم كين درباره ايران چيست؟
در درون حزب دموكرات، مشابهسازيهاي بسياري ميان تيم كين و جو بايدن صورت ميگيرد. بايدن سالها رياست كميته روابط خارجي حزب دموكرات را برعهده داشته و از چهرههاي قدر سياست خارجي در امريكا است. اصول بايدن در سياست خارجي مبتني بر رفع اختلافات امريكا با دشمنان ديرينه امريكا مانند ايران، ميانمار و كوبا است. در تمام اين حوزهها هم گامهايي برداشته شد. اين طيف، طرفدار رسيدن به توافق با طرف مقابل زير فشارهاي اقتصادي است يعني تحريمها آنقدر تشديد شود كه به حالت كمرشكن برسد و نفس طرف مقابل را ببرد. وقتي طرف مقابل به اين وضعيت رسيد، پالس خواهد داد و آنگاه امريكا وارد مذاكره ميشود و از دل آن توافق صورت ميگيرد. تيم كين از حاميان پروپاقرص برجام بود و از مدافعان جدي آشتي امريكا و كوبا. به نظر ميرسد ورود او به تيم كلينتون تضمينكننده ادامه مسير سياست خارجي اوباما در دولت احتمالي بعدي است هرچند كه كلينتون هم بارها خود را معمار سياست خارجي دولت اوباما ناميده است.
گفته ميشود او در روزهاي اخير حامي سياست تشديد تحريمها عليه ايران بوده است. دليل در پيش گرفتن اين سياست از سوي تيم كين چه بوده است؟
كين مانند هر سياستمدار امريكايي ديگري، مدافع حقوق ايران نيست. آنها مدعي هستند تشديد تحريمها راه تغيير رفتار ايران را باز ميكند. بايد دانست كه برجام فقط يك مساله از روابط ايران و امريكا را مديريت كرد و تهران و واشنگتن در خصوص مسائل منطقهاي، موشكي، حقوق بشر و... اختلاف دارند. او معتقد است امريكا فشارها بر ايران را بيشتر كند تا ايران وادار به برجامهاي ديگر در خصوص ديگر مسائل شود. اين تعجببرانگيز نيست كه كلينتون و كين بر طبل تشديد تحريمهاي ايران توسط امريكا بكوبند ولي اين تشديد تحريمها نه براي لغو توافق هستهاي بلكه براي به دست آمدن برجامهاي ديگر است. در مجموع بايد دانست آنچه مسلم است، تيم سياست خارجي كلينتون و كين نبايد متفاوت از تيم اوباما باشد.
در رقابت ميان تيم كين و مايك پنس به عنوان معاونان كلينتون و ترامپ، كدام در ميان افكارعمومي مقبولتر هستند؟
شايد از ديد مرددين و مستقلان، تيم كين گزينه بهتري باشد ولي قضاوت در اين باره خيلي زود است. هر زوج بايد مواضع خود را اعلام كند. تا به امروز قضاوتها با توجه به سوابق اين افراد بوده است و نه مواضع آنها. از سويي، هر دو معاون زير سايه نامزدهاي رياستجمهوري هستند و چندان هم به معاونان توجه نميشود. تنها گزينهاي كه بيش از حد مورد توجه قرار گرفت، سارا پالين بود به گونهاي كه او آنقدر نقطه ضعف داشت كه بر كمپين مككين تاثير گذاشت و بسياري معتقدند شكست مككين از اوباما، به خاطر پالين بود.