متهمان جرم را گردن هم انداختند
ربودن صاحبكار ثروتمند براي كلاهبرداري 400ميليوني
اعتماد| مردي جوان وقتي نتوانست حقوقش را از صاحبكار ثروتمندش پس بگيرد، با همكاري دو نفر ديگر، نقشه ربودن 400 ميليون توماني او را كشيد. متهم در دادگاه مدعي شد در آدم ربايي نقشي نداشته و دو همدستش طراح اصلي نقشه بودند. رسيدگي به اين پرونده از بهمن 93 با مراجعه زني ميانسال به پليس آگاهي تهران بزرگ و اعلام ربوده شدن همسرش آغاز شد. او به كارآگاهان گفت: «ديروز دو مرد جوان مقابل خانهمان آمدند و خود را مامور پليس معرفي كردند. آنها با نشان دادن مداركي مدعي شدند شوهرم مرتكب قتل شده و بايد او را دستگير كنند. بيسيم و دستبند داشتند و بعد از چند دقيقه شوهرم را سوار ماشين كردند و با خود بردند اما چند ساعت بعد، همسرم تماس گرفت و گفت او را دزديدهاند و بايد مجموعه سنگهاي قيمتيمان كه 400 ميليون تومان ميارزيد را به آدرسي كه ميگويد ببرم. همين كار را انجام دادم اما وقتي سر قرار رسيدم، آدم رباها تماس گرفتند و گفتند سنگها را در گوشهاي بگذارم و بروم. از آن موقع به بعد هيچ خبري از شوهرم ندارم. » با ثبت شكايت زن ميانسال، پروندهاي با موضوع «آدم ربايي» تشكيل شد و تيمي از كارآگاهان مسوول رسيدگي به آن شدند. تحقيقات براي شناسايي مخفيگاه متهمان آغاز شده بود كه زن ميانسال بار ديگر به پليس مراجعه كرد و اينبار سرنخي مهم در اختيار كارآگاهان قرار داد. او گفت: «آن روز كه آدم رباها به در خانهمان آمدند از پنجره نگاهشان كردم و يك لحظه، راننده اخراجي همسرم را ديدم كه در ماشين نشسته بود. » با كشف اين سرنخ، راننده تحت تعقيب قرار گرفت و پس از مدتي دستگير شد. او در بازجوييها به جرم خود اعتراف كرد و گفت: «صاحبكارم قول داده بود در ازاي رانندگي، روزي 100 هزار تومان به من بدهد اما به اين حرف خود عمل نكرد براي همين تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم. ميدانستم مردي ثروتمند است براي همين با دو نفر از دوستانم او را ربوديم و پس از مدتي تقاضاي سنگهاي قيمتي كرديم.» با اعتراف متهم، دو همدست ديگر او نيز شناسايي شدند و پس از دستگيري به جرم خود اعتراف كردند. همزمان مرد ثروتمند نيز نجات يافت تا به اين ترتيب كيفرخواست پرونده صادر و براي صدور حكم در اختيار شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي عبداللهي قرار گيرد. در جلسه رسيدگي به پرونده در اين شعبه، مرد ثروتمند ارزش اموال سرقتي را 400 ميليون تومان اعلام كرد و گفت: «يك قطعه از آن سنگها 169 ميليون تومان مشتري داشت. متهمان ادعا ميكنند آنها را فقط 3 ميليون تومان فروختهاند.» پس از او، رانندهاش پشت جايگاه ايستاد اما خود را بيگناه دانست و گفت: «وقتي راننده شاكي شدم، گفت روزي 100 هزار تومان حقوق ميدهد اما پس از يكماه كار فقط 400 هزار تومان به من داد. به او اعتراض كردم اما به جاي افزايش حقوق، اخراجم كرد. از چند نفر كمك خواستم تا راضياش كنند پولم را پس بدهد اما قبول نكرد. » متهم درباره نقشه آدم ربايي نيز گفت: «يك روز در بزرگراه آزادگان، مردي جوان را ديدم كه ماشينش خراب شده بود و كمك ميخواست. با او در مورد مشكلم حرف زدم كه پيشنهاد داد صاحبكارم را بدزديم و بترسانيم. قبول كردم و يك نفر ديگر از دوستانم را هم خبر كردم. روز حادثه، همراه آنها به خانه شاكي رفتيم و او را دزديديم. من فقط ميخواستم او را بترسانم اما همدستانم وقتي فهميدند صاحبكارم ثروتمند است و كار سنگ ميكند نقشه گروگانگيرياش را كشيدند. من هيچ نقشي در آدم ربايي نداشتم. فقط ميدانم كه سنگها را سه ميليون تومان فروختهاند.» پس از متهم، دو همدست ديگرش نيز پشت جايگاه ايستادند اما هر كدام ديگري را طراح آدمربايي معرفي كردند. در پايان دادگاه نيز قضات وارد شور شدند تا راي نهايي را صادر كنند.