• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3605 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۳۱ مرداد

گره در گره

مهرداد احمدي شيخاني

آن روزها كه فرصت فراهم شده بود تا در كنار استاد مرحوم مرتضي مميز پيگير راه‌اندازي نهادي صنفي براي طراحان گرافيك ايران باشم، در واقع در يك كلاس درس متفاوت هم حاضر شده بودم و درسي را فرا مي‌گرفتم كه متفاوت از آن چيزهايي بود كه تا آن موقع فرا گرفته بودم و گاهي حتي كاملا برعكس آن چيزي بود كه يادم داده بودند. آنهايي كه آن مرحوم را به ياد دارند و از نزديك با او برخورد داشته‌اند، بر اين نكته اذعان دارند كه استاد مميز، كاريزمايي خاص داشت و از توان رهبري و مديريتي ويژه برخوردار بود. اين را من در همه آن سال‌هاي شاگردي و دوستي به عينه دريافتم ولي آنچه بيشتر جلب توجهم را مي‌كرد يكي از خصوصيات متفاوت او در اين مديريت بود كه برايم تعجب‌آور بود. حتي بارها پيش آمده بود كه در مسير راه‌اندازي آن نهاد صنفي از برخوردهاي برخي گله مي‌كردم كه فلاني هرچه مي‌كند از سر خودنمايي است و كاري نمي‌كند مگر اينكه يك طوري به ديگران نشان دهد كه اوست كه اين كار را كرده و اگر اين تمايلاتش جواب نگيرد گامي در اين راه برنمي‌دارد. و گله مي‌كردم كه چه لزومي دارد كه چنين افرادي را درگير كار كنيم و براي ساخت و برپايي اين تشكيلات ازشان كمك بگيريم. نهايتا كار به آنجا رسيد كه استاد خود را ناچار از پاسخگويي ديد و چنين توضيح داد كه همه آدم‌ها براي انجام هر كاري نياز به انگيزه‌هايي دارند. عده‌اي براي كسب پول، برخي براي كسب شهرت و كساني براي رضايت خدا. اما هر كس بالاخره به انگيزه‌اي اين كار را مي‌كند و هيچ‌كس هيچ اقدامي را همين‌طور روي هوا انجام نمي‌دهد و اينكه اگر انگيزه‌ها را از افراد بگيري، آن وقت كسي برايت نمي‌ماند كه در بزنگاه، كنارت باشد و كمكت كند و توضيح مي‌داد كه همه ما به كمك ديگران احتياج داريم كه اگر اين نبود هنوز در دشت‌ها سرگردان بوديم و حتي غارنشيني هم از ضرورت كمك گرفتن ناشي شده است چه برسد به شهرنشيني و مدنيت و نتيجه مي‌گرفت كه در يك فعاليت اجتماعي به دليل اجتماعي بودنش نياز به حضور ديگران است، اين ديگران همان‌هايي هستند كه ممكن است انگيزه‌هاي‌شان مورد پسند ما نباشد، ولي اگر همين‌ها نباشند، ديگر اين رفتار و هنجار اجتماعي نيست و مي‌شود يك جزيره جدا افتاده از ديگران.در اين كلاس عجيب بود كه ياد گرفتم به همه ويژگي‌هاي آدم‌هاي دور و برم بايد اهميت بدهم كه هر كدام از اين خصوصيات مي‌تواند تبديل به انرژي لازم براي پيش بردن اهداف يك حركت جمعي شود.ياد گرفتم كه همه ما بالاخره آدم‌هايي هستيم كه از ديده شدن خوشمان مي‌آيد. همه ما دوست داريم كه مورد توجه باشيم و دوستمان بدارند.براي ديگران اهميت داشته باشيم. ببينند كه چقدر خوبيم، چقدر توانمنديم. فرض كنيد آدم‌ها خودنما نباشند و اهميتي به جلوه‌گري ندهند، ته تهش چه مي‌كنند؟ براي كارهايي كه سود مادي مشخصي را در يك زمان معلوم به همراه ندارد و خيلي هم كه منفعت مادي داشته باشد، وعده‌اش را به سر خرمن يا وقت گل ني بايد داد، چه انگيزه‌اي مي‌ماند؟يا مثلا واقعا چقدر از ما آدم‌ها ته دلمان كاري كه مي‌كنيم براي رضايت خداست؟ كه اگر چنين بود چه نيازي به اين همه پيامبر براي هدايت انسان و چه لزومي به اين همه اوليا و رهنمايان براي يادآوري آنچه اين صد و بيست و چهار هزار پيامبر برايش مبعوث شدند،بود تا آن زمان كه اين هدايت‌ها نتيجه بدهد هم كه نمي‌توان كار مردم را معطل گذاشت...
همه اين انگيزه‌‌ها قرن‌ها و هزاره‌هاست كه كنار يكديگرند و چه بخواهيم و چه نخواهيم بايد يك جوري با هم كنار بيايند و آنكه قرار است اين جامعه را مديريت كند ناچار است با همين انگيزه‌ها كار كند و همين‌ها را به كار بگيرد.يكي از دوستان زنگ زده بود كه شنيدي قرار است انجمن صنفي فلان تاسيس شود؟ گفتم بله شنيده‌ام. گفت اين تضعيف انجمن گرافيك است و اينها دنبال خودنمايي و كسب قدرت و فرصتند. اما آيا واقعا چنين است يا حتي اگر هم باشد اشكالش چيست؟ وقتي يك نهاد صنفي شكل مي‌گيرد يعني نيازي افراد را گرد هم آورده است. اگر آن نياز واقعي باشد و عده‌اي وقت و زندگي‌شان را مي‌گذارند كه به كمك هم آن نياز را برطرف كنند، خب چه ايرادي دارد چنين كنند. گيرم در اين بين كساني هم باشند كه به دنبال رياستند يا عده‌اي هم به دنبال شهرتند. خب اين انگيزه‌شان است براي يك تلاش كه اگر نتيجه‌اش بشود رفع نيازهاي جمعي، خيلي هم نبايد نگران بود. يك عده‌اي آمده‌اند و دويده‌اند و نهادي را ساخته‌اند كه رفع نياز صنفي همكاران بوده، بعد هم به واسطه اين تلاش شهرتي به هم زده‌اند.نوش‌جان‌شان.يادمان باشد خيلي هم اينطور نيست كه وقتي اداي وارستگي درمي‌آوريم، واقعا وارسته باشيم. بيشتر ما يك ماسك وارستگي زده‌ايم به صورت‌مان و داريم از شهرت اين وارسته‌نمايي‌ها بهره مي‌بريم كه اشكال هم ندارد. اگر نتيجه و سودش به مردم برسد خيلي هم خوب است اصلا.مهم نيست چه مي‌كنيم و به چه انگيزه‌اي. مي‌خواهد براي پول باشد، براي شهرت باشد يا براي خدا. همين كه حاصل كارمان گره از كار مردم باز كند، خوب است و همين كه به هر انگيزه‌اي گره در كار مردم نمي‌زنيم كافي است، فقط گره به كار مردم نزنيم كه به اندازه كافي زندگي‌شان گره در گره هست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون