انتخابات محلي برلين چه تاثيري بر آينده سياسي آلمان ميگذارد؟
از ظهور راست افراطي تا شايعه غروب صدراعظم
مرتضي خوانساري
ديپلمات اسبق ايران در آلمان
در انتخابات محلي برلين كه روز دوشنبه در ايالت برلين برگزار شد، حزب سوسيال دموكرات آلمان 6/21، حزب دموكرات مسيحي6/ ۱۷، حزب چپها ۶/ ۱۵، حزب سبزها2/ ۱۵، حزب آلترناتيوي براي آلمان 2/14و حزب ليبرال دموكرات آزاد 7/۶ درصد آرا، را به خود اختصاص دادند. بزرگترين بازنده و برنده انتخابات برلين، حزب سوسيال دموكرات بود كه با از دست دادن 9 كرسي اما با كسب 6/21 درصد آرا توانست پيروز انتخابات شود. حزب دموكرات مسيحي به رهبري مركل نيز با از دست دادن 8 كرسي و حزب سبزها با 2 كرسي مقامهاي دوم و چهارم انتخابات را از آن خود ساختند. حزب راستگراي موسوم به «آلترناتيوي براي آلمان» كه مخالف سرسخت سياستهاي مهاجر پذير مركل است، و براي نخستين بار در انتخابات برلين شركت داشت، تعجب همگان را برانگيخت و بعد از احزاب چپ و سبزها كه هر كدام 27 كرسي را به دست آوردند، با كسب 25 كرسي وارد پارلمان برلين شد. به اين ترتيب احزاب سوسيال دموكرات و دموكرات مسيحي آلمان در انتخابات ايالت برلين نه تنها آراي بسياري را به نسبت انتخابات پيشين از دست دادند، بلكه ائتلاف اين دو حزب نيز غير ممكن شد. از اينرو با توجه به 160 كرسي پارلمان و حساسيتي كه حزب آلترناتيوي با شعارهاي خود ايجاد كرده، تشكيل دولت محلي كه نياز به 81 كرسي دارد تنها در سه حالت امكان پذير است:
ائتلاف احزاب سوسيال دموكرات، دموكرات مسيحي و سبزها؛
ائتلاف احزاب سوسيال دموكرات، سبزها و چپها؛
ائتلاف احزاب سوسيال دموكرات، دموكرات مسيحي و ليبرال دموكرات آزاد.
البته به احتمال زياد حزب سوسيال دموكرات با حزب شكستخورده دموكرات مسيحي مركل كه مايه بدنامي شده، به دليل ملاحظات مربوط به انتخابات 2017 ائتلاف نخواهد كرد. حزب آلترناتيوي براي آلمان نيز به دليل شعارهاي افراطي و راست گرايانه، شانسي براي ائتلاف در دولت محلي ندارد اما در همين موقعيتي كه قرار گرفته، در همه پارلمانهاي ناحيهاي برلين ميتواند مشاركت داشته باشد. در برخي نواحي حتي وارد ائتلاف ميشود. در شوراي شهر، 6 ناحيه شهر برلين عضويت قطعي پيدا كرده و براي نخستين بار از قدرت سياسي براي ائتلاف جهت تشكيل دولت محلي نيز برخوردار شده است. به اين ترتيب، برلين دهمين مجلس محلي آلمان خواهد بود كه ميزبان حزب آلترناتيوي براي آلمان شد.
دلايل موفقيت حزب «آلترناتيويي براي آلمان»
حزب راست افراطي و مهاجرستيز آلمان كه حزب «آلترناتيوي براي آلمان» نام گرفته تنها سه سال از تاسيس آن ميگذرد. اين حزب در انتخابات 14 شهريور سال جاري در ايالت مكلنبورگ حتي از حزب دموكرات مسيحي به رهبري مركل با كسب 21 درصد آرا پيشي گرفت و پس از حزب سوسيال دموكرات مقام دوم انتخابات را احراز كرد. اين حزب با كسب آراي بيش از14 درصد در انتخابات اخير برلين توانست همچنان به موفقيتها و پيروزي چشمگير خود در انتخابات محلي آلمان ادامه دهد. سياست اين حزب مخالفت با ورود پناهجويان و اسلام هراسي است. در نشست كنگره در تاريخ 12/2/95، شعار «اسلام به آلمان تعلق ندارد» به تصويب رسيد و به بخشي از برنامه اين حزب مبدل شد و متعاقبا از دولت آلمان خواست كه موقتا از ورود مسلمانان به اين كشور جلوگيري و حق پناهندگي براي آنان را متوقف كند. شايان ذكر است كه در بحثهاي كنگره، مخالفان نتوانستند جمله «اسلام به آلمان تعلق ندارد» را از برنامه اين حزب حذف كنند. حتي تقاضاي تعديل اين جمله به «اسلام سياسي به آلمان تعلق ندارد» نيز راي كافي نياورد، زيرا اكثر نمايندگان بر اين نظر بودند كه اسلام همواره سياسي است. اين حزب همچنين در برنامه خود مخالف پذيرش پوشش كامل اسلامي در آلمان است و در ممنوع كردن كامل آن در اين كشور فعاليت ميكند. اين حزب همچنين مخالفت خود را با فعاليت انجمنهاي اسلامي در آلمان نيز اعلام كرده است. در موضوع روابط خارجي آلمان، حزب آلترناتيوي در نشست مورخ11/2/95، دو ماده از ۱۴ ماده برنامه اين حزب را تصويب كردند و خواستار محدود شدن قدرت اتحاديه اروپا شدند. در اين نشست همچنين تصويب شد كه اگر محدوديت قدرت اتحاديه اروپا اجرايي نشود، اين حزب خروج آلمان از اين اتحاديه را خوستار خواهد شد. بنابراين موفقيت اين حزب درگرو شعارهاي عوام فريبانه و جذب مخاطبان كم سوادي است كه مشكلات فكري و معيشتي خود را در قالب عضويت آلمان در اتحاديه اروپا، مهاجران مسلمان و مسلمانان مقيم اين كشور ترسيم ميكنند. از اينرو اين جمعيت با اين تفكر پسگرايانه، فرصت طلايي براي احزاب نوپاي راستگرايي چون حزب آلترناتيوي فراهم كرده كه قصد ورود به صحنههاي سياسي در آلمان را دارند.
تاثير موفقيت حزب آلترناتيوي در سياستهاي مهاجرتي و اقتصادي آلمان
گرچه حزب آلترناتيوي توانسته در انتخابات محلي ده ايالت از16 ايالت اين كشور به پيروزي دست يابد، اما كوچكترين تاثيري نميتواند بر روند تحولات عضويت آلمان در اتحاديه اروپا و مهاجرين مسلمان و همچنين اسلام در آلمان داشته باشد. طبق اصل 4 قانون اساسي آلمان آزادي ايمان، وجدان و آزادي اظهار عقيده مذهبي مصون از تعرض است و اجراي مناسك مذهبي تضمين شده است. همچنين طبق اصل 21 قانون اساسي احزاب سياسي كه در تكوين اراده سياسي مردم تاثيرگذارند، تشكيل آنها آزاد است اما بايد آنها مطابق اصول دموكراتيك رفتار كنند. احزابي كه به دليل اهداف خود يا عملكرد اعضاشان درصدد آسيب رساندن يا از ميان برداشتن نظام بنيادين آزاد و دموكراتيك باشند يا ثبات جمهوري فدرال آلمان را با خطر روبهرو سازند، در مغايرت با قانون اساسي هستند و قانونا اجازه فعاليت نخواهند داشت. بنابراين حزبي كه در سايه نظام دموكراتيك آلمان ايجاد شده تنها در سايه دموكراسي اجاره مانور دارد و شعارهاي حزب آلترناتيوي در مورد خروج آلمان از اتحاديه اروپا تنها الفاظي توخالي و عوام پسندانه است. عضويت آلمان در اتحاديه اروپا در قالب تصميم ملي و بارضايت كليه احزاب و تصويب مجلس صورت گرفته و اقتصاد و سياست و امنيت تحتالشعاع اتحاديه اروپا و تجارتي بالغ بر 1350 ميليارد يورو صادرات و 1150 ميليارد يورو واردات، موضوعي نيست كه از سوي يك حزب كاغذي و نوپايي به نام حزب آلترناتيوي آلمان به چالش كشانده شود. حتي اگر اين حزب در انتخابات سراسري 2017 آلمان موفق به كسب 5 در صد آرا شود و شانس ورود به پارلمان آلمان را پيدا كند، هيچ يك از احزاب بزرگ اين كشور براي تشكيل دولت فدرال آلمان حاضر به ائتلاف با اين حزب نخواهند شد و حزب آلترناتيوي در يك دوره تاريخي پشت درهاي ورود به دولت خواهد ايستاد. بنابراين در درازمدت حتي افزايش نفوذ اين حزب خطري را براي آينده آلمان ايجاد نخواهد كرد اما ميتواند باعث تحقير احزاب بزرگ شود.
وضعيت مركل و راهكارهاي وي براي خروج از بن بست
شكست حزب مركل در انتخابات اخير محلي، آينده سياسي مركل را با خطر مواجه كرده و ورود صدها هزار پناهجوي مسلمان به آلمان در يك و نيم سال اخير نيز به موضوعي براي مجادلههاي سياسي داخلي و خارجي براي مركل تبديل شده است. مركل هم خود اذعان دارد كه بحران پناهجوها، آلمان را تغيير خواهد داد و ميتوان گفت بزرگترين تغييرات، ممكن است در صحنه سياسي رخ دهد. محبوبيت عمومي مركل طبق نظرسنجيها به پايينترين ميزان در پنج سال اخير رسيده است. اما بايد توجه داشت كه در واقع همه احزاب بزرگ آلمان به دليل تحولات اروپا، خروج انگليس از اتحاديه و ناتواني برخي اعضاي اتحاديه اروپا در حل مشكلات مالي خود كه به نوعي بايد آلمان آن را جبران كند، آرايي از دست دادهاند. در حال حاضر برخي نمايندگان پارلمان آلمان از حزب دموكرات مسيحي نيز درخواست دارند كه در مورد سياست درهاي باز بر روي پناهجويان تجديد نظر، تا راه تنفسي براي حزب شود. به هر تقدير انتقادها اقتدار مركل را در حزبش و دولت آلمان زير سوال برده و آلمان را با به قدرت رسيدن جناح راست افراطي و ورود بيش از يك ميليون پناهجو و حملات اخير در مونيخ در آستانه دوره حساسي قرار داده و تا وقتي اين نگراني براي بسياري از جمله برخي همحزبيهاي مركل هم وجود دارد، از وي و سياستهاي مهاجرتياش به عنوان عامل شكست حزب و دولت ياد خواهد شد. با وجود تحولات داخلي و خارجي مركل هنوز تنها گزينه صدراعظمي براي انتخابات سراسري سال آتي در آلمان است. البته بايد توجه داشت؛ با اينكه ميزان محبوبيت مردمي مركل افت چشمگيري داشته، اما ديگر رهبران اروپا به ويژه در فرانسه و انگليس و ايتاليا و اسپانيا، كماكان حسرت داشتن اين ميزان محبوبيت را دارند. برخي هم عقيده دارند كه شكستهاي اخير در انتخابات محلي آغازي بر پايان كار مركل است. يك كارشناس امور سياسي آلمان هم وضعيت كنوني مركل را «غروب صدراعظم» ناميده است. البته رقيب مركل، ولفگانگ شويبله هم ميتواند جايگزيني براي او باشد كه در نظرسنجيهاي اخير به محبوبيتش افزوده شده است. تنها راه خروج مركل از بنبست كنوني، و وضعيت آلمان از كنترل خارج شده كه امنيت داخلي آلمانيها را هم تا اندازهاي به خطر انداخته، در فرصت اندكي كه پيش رو دارد، اسكان سريع مهاجرين و ساماندهي و سازماندهي آنها براي تحصيل و اشتغال، افزايش ضريب امنيت داخلي در اذهان عمومي و بهبود وضعيت و حقوق بازنشستگي و توجه بيشتر به شرق آلمان است كه در انتخابات اخير آلمان را باراي و رفتار سياسي خود به زمان قبل از اتحاد دو آلمان بردهاند و عملا در اين انتخابات دوباره برلين را براساس آراي ريخته شده به صندوقها به برلين شرقي و غربي تجزيه كردند.