• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3639 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۱ مهر

عباس سليمي نمين:

دولت روحاني تنش‌زا نيست

عباس سليمي نمين، مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران است. 13 سال مدير مسوول و سردبيري كيهان هوايي بوده است. او در فضاي سياسي ايران در رديف اصولگراياني قرار دارد كه سخت‌ترين نقدهاي گاهي غيرمنصفانه را نسبت به غيراصولگرايان مطرح مي‌كند. او در مصاحبه‌اي كه روز گذشته با ايرنا داشت در تحليل دشمني‌هاي به وجود آمده در فضاي سياسي، نوك پيكان را سمت كساني گرفت كه رقيب سياسي خود را شيطان مي‌دانند. كساني كه پيداكردن نام و نشان‌شان در رسانه‌ها كار سختي نيست.
  سال‌ها قبل، مناظره‌اي تلويزيوني را با حميد رضا جلايي‌پور داشتم. جلايي پور از مجري برنامه پرسيد چرا شما جلسات گفت‌وگوي بيشتري را بين جريان‌هاي مختلف سياسي برگزار نمي‌كنيد؟ مجري پاسخ داد ما از آقاي ماشالله شمس الواعظين هم دعوت كرده‌ايم ولي گفته است صدا و سيما را تحريم كرده‌ام. جلايي پور به مجري گفت: شما برنامه هويت را ساخته‌ايد و به شمس الواعظين توهين كرده‌اند. ايشان هم حق دارد بگويد با شما آشتي نمي‌كند. يادم افتاد همان ايام، شمس الواعظين مقاله‌اي را نوشته بود مبني بر اينكه «پيام دوم خرداد آشتي با امريكاست و ما بايد نقاط تاريك گذشته خود با امريكا را فراموش كنيم.» من هم با اتكا به همين مقاله به جلايي‌پور گفتم امريكا اين‌همه ايراني را كشته و هشت سال جنگ را به كشور تحميل كرده است ولي دوست شما مي‌گويد بايد اينها را از ياد ببريم اما يك برنامه تلويزيوني كه حداكثر اتهاماتي به ايشان زده است را نمي‌بخشد! چطور است اين‌همه آشتي‌ناپذير در عرصه داخل ظاهر مي‌شويد اما در عرصه خارج اين‌همه گشاده دست و بخشنده؟!
  بعد از انقلاب و به غير از مهدي هاشمي كه تسويه‌هاي خونين عليه مخالفين صورت مي‌داد ما مورد ديگري نداشتيم كه گروه‌هاي سياسي به جان هم بيفتند. ترور حجاريان هم بود ولي خوشبختانه منجر به قتل نشد و البته آن هم جنبه حزبي نداشت. حتي جريان كوي دانشگاه هم حزبي نبود. بسياري از بچه دانشجوهاي خيلي خوب ما كه اصولگرا هم بودند در اين واقعه آسيب ديدند. يعني صف‌بندي حزبي در كار نبود. حمله به كوي دانشگاه بر اساس صف‌بندي سياسي نبود، بلكه يك حركت كور بود. طي آن عده‌اي رفتند و زدند و چشم يك نفر را هم كور كردند در حالي كه آن شخص جزو نيروهاي طرفدار روزنامه سلام هم نبود. يعني ما عداوت خونيني بين جريان‌هاي سياسي نداشتيم اما سوال اينجاست چه شد كه ما وارد دشمني‌هاي آشتي ناپذير در داخل شديم؟
  در دهه 60 و زماني كه در موسسه كيهان كار مي‌كردم اختلافات نظر اساسي با برخي همكاران‌مان از جمله هادي خانيكي و رضا تهراني داشتيم. حتي خود آقاي سيد محمد خاتمي، مدير موسسه نيز با اين افراد همفكر نبود. با اين وجود با هم كار مي‌كرديم و دشمن يكديگر نبوديم. يادم هست آقاي خاتمي سرمقاله تندي عليه عبدالكريم سروش نوشته بود ولي آقايان خانيكي و تهراني اصرار مي‌كردند كه منتشر نشود؛ در مقابل خاتمي اصرار بر چاپ آن داشت. سرانجام هم بر اثر اصرار فراوان آقايان، خاتمي از انتشار آن صرف نظر كرد.
عده‌اي آشتي‌ناپذيري را در داخل ترويج كردند؛ آنها كه رقباي سياسي را شيطان بزرگ مي‌دانستند. اينها نتيجه ولع قدرت بود كه افراد را وسوسه مي‌كرد براي رسيدن به قدرت، رقيب را له و مچاله كنند.
  در كتاب روايت‌هاي زندگي و زمانه آيت‌الله هاشمي كه ايشان به صراحت گفته كه رهبري مرا از نامزدي منع كرده بودند. اگر آقاي هاشمي نمي‌آمد احمدي‌نژاد به قدرت نمي‌رسيد و قاليباف رييس‌جمهور مي‌شد.
  در جريان انتخابات سال 84 يك روز صبح خود آقاي قاليباف با مهدي هاشمي تماس گرفت و گفت اگر اين روند را ادامه دهيد من هم اطلاعاتي كه درباره فعاليت‌هاي اقتصادي شما دارم را منتشر مي‌كنم.
  من منكر اين نمي‌شوم كه آقاي هاشمي هم در دور دوم توسط تيم آقاي احمدي‌نژاد تخريب شد اما آقاي هاشمي هم همين كار را با قاليباف كرد.
• مساله انتقال قدرت بين نسل اول و دوم انقلاب فقط در مورد پست رياست‌جمهوري صادق نيست. من به آقاي واعظ طبسي هم ايراد داشتم كه حتي در ايام بيماري هم حاضر نشد پست خود را رها كند. البته منظورم فقط پست‌هاي اجرايي است. مثلا استفاده از نيروهاي باتجربه و مسن در پست‌هايي مانند مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبري، شوراي نگهبان و امثالهم نه تنها عيب نيست بلكه حسن است.
   احمدي‌نژاد هشت سال رييس‌جمهور مملكت بوده و هر گلي كه قرار بوده به سر مملكت بزند، زده است.
  ما در حال حاضر نياز به دولتي داريم كه خودش التهاب را به جامعه پمپاژ نكند. واقعيت اين است كه روحاني تنش آفرين نيست. خصوصيت شخصي آقاي روحاني اين است. وي شخصيتي است كه شرايط مناسب خود را در آرامش مي‌بيند. ولي اين خصلت ايشان هر دليلي داشته باشد باز مي‌تواند فرصت خوبي براي پيشرفت كشور باشد.
  جبهه پايداري با اين شعار روي كار آمد كه اصولگرايان بايد پالايش شوند. اينها موفق  شدند. در بين اصولگرايان افتراق ايجاد و ضربات جدي هم وارد كردند. جبهه پايداري متاثر از احمدي‌نژاد عمل مي‌كرد.
  سال 88 دعوا و صف‌بندي شكل گرفت كه برخي به خاطر خروج از شرايط بحراني آن موقع تن به رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد دادند وگرنه خود من حتي قبل از انتخابات سال 84 نيز احمدي‌نژاد را فرد قابل اعتمادي نمي‌دانستم.
  من چندين نامه محرمانه به روحاني، احمدي‌نژاد، خاتمي و هاشمي نوشته‌ام. دولت‌هاي هاشمي و خاتمي به نامه هايم توجه مي‌كردند. يادم هست وقتي به هاشمي نامه مي‌نوشتم رييس دفتر ايشان به من زنگ مي‌زد و با هم درباره نامه حرف مي‌زديم و تبادل نظر مي‌كرديم.
  نامه اخير آقاي سعيد مرتضوي را نخوانده‌ام اما هميشه آقاي مرتضوي را آفت و بليه‌اي براي كشور مي‌دانستم و مي‌دانم. ايشان در عدم سلامت كشور نقش بسيار پررنگي داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون