عامل فساد اقتصادي
ولي بد نيست چند مورد نقد يا نكات تكميلي نيز درباره آن مطرح شود.
1- نخستين ايراد اين است كه جناب آقاي توكلي فساد را منحصر به فساد اقتصادي ميكنند يا حداقل اينكه خواننده چنين استنباط ميكند. البته مهمترين فساد، اقتصادي است ولي فساد اقتصادي در بسياري از موارد ريشه در فسادهاي ديگر از جمله تبعيض يا فساد سياسي و... دارد. بنابراين تاكيد بر فساد اقتصادي بدون اشاره كردن به فسادهايي كه ريشه آن هستند، نتيجهاي جز غرق شدن بيشتر در فساد ندارد. اجازه دهيد از همين مصاحبه ايشان شروع كنيم. ايشان به خوبي ميدانند كه صداوسيما از بودجه عمومي استفاده ميكند و همه مردم ايران به يك اندازه به آن پول ميدهند. مثل آموزش و پرورش، مثل ثبت احوال و... طبيعي است كه همه بايد از آن بهرهمند و در آن حضور داشته باشند. خوب آقاي توكلي يك حساب ساده كنند و ليست اسامي افرادي كه به اينگونه برنامهها دعوت ميشوند را بگيرند و آن را با واقعيت جامعه مقايسه كنند كه تا چه اندازه گرايش مدعوين مغاير با گرايش كلي در جامعه است. خوب اگر اين فساد نيست، پس چيست؟ به علاوه چه كسي جرات ميكند بگويد ايران دچار فساد سيستمي شده است و در عين حال كارش به دادگاه كشيده نشود؟ تا چند سال پيش اگر فساد را هم ميگفتند بازخواست ميشدند چه رسد به اينكه فساد سيستماتيك بگويند. اين هم فسادي ديگر كه اصلا به آن پرداخته نشده است. همين دو تبعيض را اگر رسيدگي و به انجام برسانند، بسياري از مشكلات و مفاسد اقتصادي حل خواهد شد.
2- واقعيت اين است كه حكومتها از فساد اقتصادي ساقط نميشوند. يا قرينه جدي براي اثبات اين ادعا نداريم. البته قابل دفاع است كه بگوييم فساد بد است و چنين و چنان. ولي همين كه از اين منظر به مبارزه با فساد بپردازيم، محل اشكال است. اينكه يك نظام از ترس سقوط خودش بخواهد با فساد مبارزه كند، ايراد دارد. فساد در درجه اول ماهيت نظام را تغيير ميدهد، بيش از اينكه خطر سقوط آن را فراهم كند. طرفداران جمهوري اسلامي بيش از هر چيز بايد نگران اين تغيير باشند و نه آنكه مساله بقا را اصل قرار دهند. مگر نه اينكه امام علي (ع) هنگام به دست گرفتن قدرت به صراحت اعلام كرد كه حتي اگر پولهاي به يغما برده را در نكاح زنانشان داده باشند، برميگردانم و اتفاقا شهادت و ناپايداري نهايي حكومت ايشان بر اين اساس بود؟ پس چرا ما همچنان به مساله بقا اشاره ميكنيم؟ اگر در زمان امام علي(ع) مبارزه با فساد حكومت را ناپايدار كرد، امروز مبارزه با فساد نه تنها يك ارزش اخلاقي است، بلكه نتيجه فرعي آن، قوام حكومت نيز هست. به نظر ميرسد كه نحوه ورود به مبارزه با فساد از منظر قوام و بقاي نظام ايراد دارد و موجب تضعيف اين اقدام ميشود.
بقيه مطالب و ايرادات بماند براي يادداشتهاي ديگر و در فرصت مناسب.