دومينيك مانژن، مدير خاورميانه، آفريقا و هندوستان سوئز در گفتوگو با «اعتماد»:
به حل مشكلات بانكي با ايران تا پايان امسال خوشبينم
كار عمدهاي كه ميخواهيد در ايران انجام دهيد در چه محورهايي است؟
بخشي از كار ما درباره تصفيه و بازچرخاني آب است، همچنين درباره سرويسهاي مربوط به آبرساني و تصفيه آب آشاميدني و فعاليتهايي كه به طرف بخشهاي صنعت و شهري ميرود. تيمهاي ما كه به ايران سفر ميكنند در دو بخش آب و فاضلاب كار ميكنند.
در بخش انتقال آب قرار نيست فعاليتي
داشته باشيد؟
ما در واقع در تمام چرخه آب كار ميكنيم. از تحقيقات اوليه، يك گروه مشاوره داريم كه الان دارند پيشنهاداتي به ايران ميدهند، افرادي كه در تمام زمينههاي آب تخصص دارند. اول از هرچيز كارخانه ميسازيم، توليدات اوليه آب ما ميتواند از دريا باشد يا آب زيرزميني. انتقال آب داريم. ما قادر هستيم سيستمهاي مهم آبياري را كه ميتواند پمپ يا تونل باشد، بسازيم و نسبت به تمام سرويسهايي كه حول محور آب احتياج است، كار كنيم. لولهكشيها، بازسازي آنها، تصفيه و استفاده از فاضلاب و تصفيه مجدد آن. اين امر در كشورهاي كمآب بسيار مهم است. مثلا در قطر محدوديت آب وجود دارد، آب دريا را شيرين ميكنيم و آب فاضلاب را دوباره استفاده ميكنيم. قبل از تصفيه فاضلاب، آب دريا را براي آبياري شيرين ميكرديم، اما الان از فاضلاب تصفيه شده براي آبياري استفاده ميكنيم. نخستين مرحله اين است كه بايد از آبهاي طبيعي- آب زيرزميني و رودخانه- به بهترين شكل استفاده كنيم. در تحقيقات اوليه بايد ببينيم چه مقدار آب به چه صورت در اختيار داريد. راه ديگر، استفاده از آب درياست. امروز تكنيك شيرينسازي آب دريا را در اختيار داريم. دو نكته منفي در اين بخش وجود دارد؛ اول اينكه براي شيرينسازي نياز به انرژي زيادي داريم، همينطور اين پروسه، هزينه بالايي دارد.
يكي از مشكلاتي كه داريم پايين آمدن سطح آب زيرزميني مان است كه در حال حاضر در خيلي دشتها منفي شده، به همين دليل بحث آب شيرين كن در ايران داغ است.
قبل از اينكه از آب زيرزميني استفاده كنيم، بيشتر از آبهاي سطحي استفاده ميكنيم؛ آب رودخانه و پشت سد. اين واقعا اجبار است كه از آبهاي كثيف دوباره استفاده كرد. امروز از لحاظ تكنيكي قادريم آب نوشيدني را از آب كثيف توليد كنيم اما از لحاظ فرهنگي براي مردم سخت است كه آبي را بنوشند كه از فاضلاب به دست آمده. براي همين است كه هنوز اين كار را نميكنيم و از اين آب براي آبياري باغ و كشاورزي، دستگاههاي تهويه هوا و صنعت استفاده ميكنيم.
آيا كارشناسان شما در مشاركت با ايران ميتوانند غير از بحث آب براي رفع مشكلات خشكي تالابها هم برنامه بدهند؟
بله همين طور كه گفتم كارشناسان ما به هرآنچه مربوط به آب باشد، وارد ميشوند. متخصصاني داريم در اين زمينه كه كمك كنند.
همان طور كه ميدانيد درياچه اروميه در ايران در حال خشك شدن است، سوئز برنامه مشتركي با ايران براي احياي اين درياچه كه شهرتي جهاني پيدا كرده ندارد؟
مشاركت به احياي درياچه اروميه در بخش مشاورهاي بود. پروژهاي داريم كه يك برنامه گسترده دارد و اروميه جزو اين برنامه كلي هست. خانم ابتكار و دكتر ستاري از ما دعوت كردند كه براي اين مساله راهحل پيدا كنيم يا يك تحقيقي داشته باشيم و راهحلهايي را پيشنهاد دهيم.
نتيجه چه شد؟
فعلا داريم كار ميكنيم و در مرحله تحقيقاتي هستيم. امروز گروه ما درباره آب فوكوس كرده است، ما چگونگي حفاظت از آب و بهترين استفاده از آب را آموزش ميدهيم. ما فروشنده آب نيستيم. ما نسبت به مسائل كمبود آب در دنيا حساسيم، هم و غم گروهمان هم اين است كه چگونه آب را حفاظت كنيم و از آن استفاده بهينه كنيم. هر كشوري خصوصيات خودش را دارد، اگر بخواهيم ايران را با كانادا مقايسه كنيم متفاوت خواهند بود. آنجا آب فراوان است و تعداد جمعيت كم؛ لذا برايشان حفاظت از آب اهميت زيادي ندارد، اما ايران با اين مساله طور ديگري برخورد ميكند. مثلا در شهر مونترال راندمان تمام سيستم آبي به 50 درصد نميرسد، 50 درصد ديگر آب گم ميشود، انقدر آب زياد است و مجاني كه هدر رفت آن برايشان مهم نيست. شهردار آنجا ميگويد چرا ميليونها براي حفاظت آن خرج كنم در حالي كه آب فراوان است. اين حرف از لحاظ سياسي مشكل دارد اما برايشان مشكلي ايجاد نميكند. اين براي كشورهاي كمآب خودكشي است، هرچه كشوري كمآبتر است، مردم بايد پول بيشتري براي آب بدهند. در قطر آب مجاني است، اين كار منطقي نيست، چون مردم برايشان اهميتي ندارد كه شير آب را ببندند. پس دايم توليد آب از دريا بيشتر ميشود و اين هزينه وحشتناكي براي دولت قطر دارد. تا الان وضع ماليشان درست بود، اما الان يك سال است به صرفهجويي روي آوردهاند. عين اين حالت در الجزاير هم وجود دارد، آب ندارند اما مجاني است. وقتي قيمت آب به قيمت درست برسد ميتوانيد با مصرف و استفاده آب با قيمت اصلياش تطبيق بدهيد. در فرانسه هر نفر روزانه 180 ليتر آب مصرف ميكند، اين در حالي است كه اين عدد در الجزاير 500 ليتر است.
در سفرهايي كه 18 ماه به ايران داشتيد و در ايران كار كرديد متوجه بحران آب در ايران شديد؟ بحراني شبيه بحران آب در كاليفرنيا با تفاوتهايي. فكر ميكنيد پررنگترين مسالهاي كه بايد رويش كار كنيد، چيست؟ چون در حال حاضر با تغيير اقليم و خشكسالي هم مواجهيم.
بله، اگر آب وجود نداشته باشد نخستين كاري كه بايد بكنيم بهتر استفاده كردن آب است. نكته اول چگونگي صرفهجويي است. هيچ فايدهاي ندارد آب بيشتري توليد كنيم، وقتي آبهايي كه در لوله ميرود چكه كند و از بين برود. چون سيستم خوب بازسازي نشده. مثال كوچكي ميزنم، زماني كه با وزير آب الجزاير صحبت ميكردم، وقتي بود كه ما آبرساني در لولههايشان را به وضع مطلوبتري رسانده بوديم. ايشان روزي به من گفت نبايد اين كار را بكنيم چون از وقتي اين كار را ميكنيد، درصد كيفيت آب پايين آمده، گفتم آبي نبود كه چكه كند، حالا آب با فشار ميآيد و ميفهميد كيفيت آن خوب نيست. در ايران خبري از سيستم لولهكشي ندارم، اما چون سرمايهگذاري روي لولهكشي نميشود، معمولا راندمان لولهها پايين است. قبل از اينكه توليد آب را زياد كنيم، بايد به لولهها برسيم، برايشان كنتور بگذاريم تا دايما چك شوند تا آب را از دست ندهيم.
سهم زيادي از آب ما صرف كشاورزي ميشود و اين بيش از حد است. ميتوانيد در زمينه كاهش مصرف آب و بالا بردن راندمان در كشاورزي هم كمك كنيد؟
بله براي آبياري هميشه آب حيف ميشود. امروز سنسورهايي روي آبپاشها ميگذاريم كه به درجه رطوبت و باران حساسند. خودشان را با آب و هوا تطبيق ميدهند. در مواقعي كه باران ميآيد يا رطوبت به اندازه به محصولات رسيده، از آبپاشي جلوگيري ميكند. وقتي كه يك كشاورزي دسترسي راحت و ارزان به آب دارد، معلوم است كه شيرش را باز ميگذارد و به باران هم توجه نميكند. در ايران بايد از كشاورزان پول واقعي آب را گرفت. 80 درصد آب شرب را براي كشاورزي استفاده ميكنند، در واقع بيشتر از همه كشاورزان از آب آشاميدني استفاده ميكنند.
نتيجه همه كارهايي كه در ايران ميكنيد چه خواهد شد؟
وضعيت بانكي در ايران كمي پيچيده است، دولت ايران از ما ميخواهد خودمان پول پروژهها را بياوريم، ولي به اين سادگي نيست. بانكهاي بينالمللي مشكلاتي دارند كه بتوانند با ايران كار كنند، هنوز محدوديتها برداشته نشده، امروز تمام بانكهاي بينالمللي با امريكاييها كار ميكنند و بانكهاي فرانسوي جريمه سنگيني از طرف امريكا شدهاند. هنوز هم بانكهاي اروپايي ترس دارند، نه از ريسك با ايران، از ترس جريمهاي كه از امريكا ميتواند برايشان ايجاد شود. امروز ما نميتوانيم يك تضمين بانكي در ايران داشته باشيم. بعد از انتخابات امريكا ديدمان بازتر خواهد شد. ما آمادهايم و ميخواهيم با ايران كار كنيم، مسالهمان ضمانت بانكي است نه ريسك كار كردن با ايران.