ماراتن رقابتها امروز به پايان ميرسد
قصه يك انتخاب
ميثم سليماني
تابستان سال 2015 سال پر اميدي براي امريكاييها بود، زماني كه نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري از هر دو حزب يك به يك اعلام آمادگي ميكردند تا در انتخابات به عنوان نامزد نهايي رياستجمهوري امريكا خود را معرفي كنند. اكنون بيش از يك سال از آن تاريخ ميگذرد و حالا امروز مردم امريكا به پاي صندوقهاي راي ميروند تا در نهايت پس از يك ماراتن چندين ماهه تكليف رييسجمهور آينده امريكا را از ميان دو نامزد حزب جمهوريخواه و دموكرات تعيين كنند. دو نامزدي كه از پيچ و خمها و فشارهاي فراوان سياسي و رواني و رقابتهاي سخت و نفسگير به اين مرحله رسيدند تا مورد انتخاب مردم امريكا قرار گيرند. اما اكنون روزي فرارسيده است كه مردم امريكا ديگر اميد يك سال پيش را ندارند، ديگر انتخاباتي پرهيجان را به مانند دورههاي پيشين رياستجمهوري امريكا دنبال نميكنند، بلكه انتخاباتي بين ترس و نگراني از آيندهاي نا معلوم را پشت سر ميگذارند. اما سوال اصلي اينجاست كه مردم امريكا چرا بيش از اينكه هيجانزده باشند، با نگراني انتخابات را دنبال ميكنند. اين انتخابات قصهاي دارد كه شايد روايت آن نشان دهد كه چگونه بسياري با نااميدي و نگراني انتخابات را نظاره ميكنند.
پرده اول: حزب جمهوريخواه
زماني كه اعضاي حزب جمهوريخواه براي حضور در انتخابات رياستجمهوري اعلام آمادگي ميكردند، هيچ كس تصور نميكرد كه به ناگاه تعداد آنها به حدي برسد كه شايد زمان برگزاري مناظرهها جايي براي ايستادن وجود نداشته باشد. 17 نفر از اعضاي حزب جمهوريخواه وارد صحنه انتخابات رياستجمهوري شده بودند كه در ميان آنها نام افراد سرشناسي از سياستمداران حزب جمهوريخواه به چشم ميخورد. اما هيچ كس تصور نميكرد فردي كه هيچگونه سابقه سياسي ندارد و فعاليت او دلالي و مجريگري تلويزيون بود به ناگاه از تمام شانزده نفر ديگر محبوبتر شود. او كسي نبود جز دونالد ترامپ، سرمايهدار معروف امريكايي كه به ناگاه به جاي يك ستاره تلويزيوني تبديل به ستاره سياسي در ميان جمهوريخواهان شد. او در اين مناظرهها به هيچكس رحم نميكرد و همه را از زير تيغ تند زبان خود عبور ميداد. او رقباي اصلي خود را به خوبي شناسايي كرده بود. افرادي همچون مايك هوكابي، رند پال، كريس كريستي، بن كارسون و جب بوش همگي از جمله معروفترين افرادي بودند كه يك به يك ترامپ آنها را از ميدان به در ميكرد. در مناظرههاي انتخاباتي جمهوريخواهان الفاظي به كار ميرفت كه شايد در كوچهها و خيابانها نيز مطرح نميشد. همه جمهوريخواهان تلاش كردند تا ترامپ را مورد هدف قرار دهند اما او تبديل به گلادياتوري شده بود كه شكستناپذير به نظر ميرسيد. جمهوريخواهان بيبرنامهتر از هر زماني تلاش كردند به ترامپ حمله كنند اما تمامي حملههايشان به خودشان باز ميگشت به گونهاي كه حتي در يك دوره تد كروز، رقيب اصلي دونالد ترامپ سعي ميكرد تا از رويارويي مستقيم با او پرهيز كند كه در نهايت همين موضوع به ضرر او تمام شد و در مناظرههاي پاياني جمهوريخواهان ترامپ تنها مشاهدهگر دعواي ماركو روبيو و تد كروز بود و حتي تنها راه شكست ترامپ كه اتحاد ميان كروز و روبيو بود نيز به حدي دير اتفاق افتاد كه مسير پيروزي ترامپ در آن روزها بيش از هر زمان ديگري هموار شده بود. ترامپ با انتقاد از جنگ عراق و حمله به تك تك افراد حتي به قيمت اينكه وارد حريم خانوادگي آنها شود نيز وارد جنگ شد و انتقادهاي بيمحابايي از سيستم حاكم در امريكا كرد و تمام تلاش خود را انجام داد تا خود را خارج از بدنه سياسي حاكم در امريكا نشان دهد. اما مناظرههاي جمهوريخواهان به اندازهاي تلخ دنبال شد كه شايد پيش از برگزاري هرگونه انتخاباتي بازنده اصلي، جمهوريخواهان بودند كه بيهويتتر از هر زماني ديگر و بدون نگاه به سبقه تاريخي خود وارد عرصه رقابت با يكديگر شدند و تنها پيروز اين رقابت، افراطي بود كه دونالد ترامپ با خود به همراه آورد.
پرده دوم: حزب دموكرات
رقابتهاي درون حزبي دموكراتها اما داستان متفاوتي نسبت به جمهوريخواهان داشت. به نظر ميرسيد در كمپين دموكراتها تصميم از پيش گرفته شده و هيلاري كلينتون گزينه اجماعي نخبگان حزب بود. هرچند 5 نامزد ديگر در رقابت ابتدايي حزب حضور داشتند اما محبوبيت آنها به اندازهاي نبود كه بخواهند پيروزي هيلاري كلينتون را به چالش بكشند. از اين پنج نامزد حداقل سه نامزد محبوبيتي زير يك درصد داشتند و حتي مارتين اومالي، فرماندار سابق مريلند و دوست قديمي خانواده كلينتون پس از حضور در دو مناظره كه محبوبيتي بالاي يكدرصد داشت نيز از بين رفت و عملا آن هم از گردونه رقابتهاي حزب كنار گذاشته شد. اما در روزهايي كه همه تصور ميكردند هيلاري كلينتون پيروزي بدون دردسري را در انتخابات درونحزبي كسب ميكند به ناگاه به يك سد محكم برخورد كرد و آن سدي به نام برني سندرز، سناتور ايالت ورمونت بود. سندرزي كه شعارهاي متفاوت ميداد و با وجود اينكه در سن 74سالگي بهسر ميبرد اما كمپينهاي پرشوري را به راه انداخت و جوانان بسياري را با خود همراه كرد. او شعارهاي چپگرايانه براي حقوق كارگران را سر داد، بحث تامين اجتماعي و تحصيل رايگان از ديگر شعارهاي برني سندرز بود كه توانست موج عظيمي از هواداران را به سمت خود جلب كند. اما سندرز يك مشكل داشت و آن اين بود كه نخبگان حزب اورا همراهي نميكردند و از ابتداي كار 500نماينده درون حزبي از هيلاري كلينتون عقب افتاده بود اما با اين وجود برني سندرز شهر به شهر و ايالت به ايالت سفر و كمپينهاي خود را برگزار ميكرد به گونهاي كه در پايان رقابتهاي انتخاباتي بيش از 12 ميليون رايدهنده امريكايي كه بيشتر آنها جوانان بودند را با خود همراه كرد تا آراي هيلاري كلينتون را به چالش بكشد. حتي در روزهاي منتهي به كنوانسيون ملي حزب دموكرات ايميلهايي از حزب دموكرات هك شد كه در آن نشان ميداد سران حزب در تلاش بودند تا اجازه ندهند برني سندرز پيروز ميدان شود. اما در نهايت سندرز به اين نتيجه رسيد تا براي شكست دونالد ترامپ از هيلاري كلينتون حمايت كند و اجازه ندهد انشقاق در حزب دموكرات موجب شكست از حزب جمهوريخواه شود.
پرده سوم، رقابت ترامپ و كلينتون
اما پس از پايان رقابتهاي درون حزبي امريكا در تابستان 2016 دونالد ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوريخواه و هيلاري كلينتون به عنوان نامزد حزب دموكرات معرفي شدند. رقابت ميان دو نفر آغاز شد كه هر كدام نقطه ضعفهاي خاص خود را داشتند. دونالد ترامپ تاكيد ويژهاي بر هك شدن ايميلهاي هيلاري كلينتون مربوط به دوره وزارت خارجه او كه از سرور خانگي ايميلهاي محرمانه را ردو بدل كرده بود، ميكرد و ميزان زيادي روي آن مانور داد. علاوه بر آن تاكيد ويژهاي بر اقدامات هيلاري در راي به حمله عراق و همچنين مشاركت امريكا در بحث ليبي و به خصوص واقعه بنغازي ليبي داشت. اما پرونده هيلاري در خصوص ايميلها توسط دادستاني بسته شد تا اين موضوع نيز مورد انتقاد دونالد ترامپ قرار گيرد. در طرف مقابل هيلاري كلينتون تاكيد ويژهاي بر بيبرنامه بودن، نگاه زن ستيز و افراط گرايانه ترامپ نسبت به سياهپوستان و لاتين تبارها داشت و بسيار روي آن مانور داد. اما در روزهايي كه هيلاري كلينتون و دونالد ترامپ براي برگزاري نخستين مناظره آماده ميشدند هيلاري كلينتون در مراسم يادبود قربانيان يازدهم سپتامبر از حال رفت و بسياري موضوع سلامتي او را زير سوال بردند و بحث پرونده پزشكي و مشكلات مغزي او به ميان آمد. اما دكتر هيلاري بيماري او را ذات الريه تشخيص داد و هيلاري پس از چند روز استراحت به كمپين خود ادامه داد. اما در ميان مناظرههاي انتخاباتي فايل صوتي از دونالد ترامپ منتشر شد كه او به زنان توهين ميكند و حرفهاي ناشايستي را عليه آنها بيان كرد و نشان داد به تعداد زيادي از زنان تعرض كرده و آنها را مورد آزارو اذيت جنسي قرار داده است. اين اتفاق موجب شد تا موج شديدي از افشاگريها را عليه ترامپ به وجود آورد؛ موج شديدي از زنان كه توسط ترامپ مورد آزار و اذيت قرار گرفتند. اما ترامپ در پاسخ به اين اقدامات دختراني را به سالن مبارزه با هيلاري كلينتون آورد كه او مدعي بود توسط بيل كلينتون، شوهر هيلاري و رييسجمهور سابق مورد تجاوز قرار گرفتهاند. موضوعاتي كه بخش اعظمي از رقابتهاي ميان دو طرف را تحت تاثير قرار داد. از طرفي مناظرههاي ميان دو طرف به حدي به مسائل حاشيه كشيده شد و صحبتهاي در سطح پاييني مطرح شد كه هيچگاه در مناظرههاي انتخاباتي امريكا سابقه نداشت. از طرفي در روزهاي منتهي به انتخابات مجدد مداركي از شوهر سابق مشاور هيلاري به دست آمد كه باعث شد پرونده ايميلهاي هيلاري توسط اف بيآي گشوده شود و انتقادهاي فراواني را عليه اين نهاد مطرح كرد كه در نهايت اف بيآي روز گذشته و يك روز پيش از برگزاري انتخابات اعلام كرد كه مصاديق مجرمانهاي در اين پرونده عليه هيلاري كلينتون مطرح نيست و پرونده دوم نيز بسته شد.
حالا مردم امريكا امروز مسيري كه يك سال پيش با اميد شروع شد را به پايان ميرسانند، مسيري كه با توجه به شرايط به وجود آمده در انتخابات به نظر نميرسد پايان اميدواركنندهاي داشته باشد. مردم با واقعيتي روبهرو شدهاند كه بايد از ميان يك سياستمدار و يك دلال معاملات املاك يكي را انتخاب كنند. رقابتهايي كه چندان اميدواركننده نبود و حرفي به ميان نيامد كه دردي از مردم امريكا را دوا كند، اما هر يك از اين دو نامزد پيروز انتخابات شوند مردم مسيري جديد را پيش روي خود خواهند ديد و بسياري اميدوارند كه مردم امريكا با انتخاب يك گزينه خاص، ماجراجويي بزرگ براي آينده سياسي خود رقم بزنند.