• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3678 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۲ آذر

برادر از بازپرس درخواست كرد

به دنبال مرد گمشده بعد از 15 سال

اعتماد


آن موقع هنوز محسن 18 سال داشت. در يكي از روزهاي سرد زمستان سال 80 به بهانه ديدن يكي از دوستانش در فاز 5 شهرك انديشه از خانه بيرون رفت و ديگر بازنگشت. حالا 15 سال از آن روز مي‌گذرد و هنوز خانواده و دوستانش هيچ رد و اثري از او پيدا نكرده‌اند. مردي 30 ساله كه معلوم نيست با چه هويتي و كجا دارد زندگي مي‌كند. پدر و مادر محسن در مريوان زندگي مي‌كنند و برادر و خواهرش ساكن تهران هستند. آنها مدتي بعد از مفقودي محسن براي پيدا كردن او در بخش گمشده‌هاي روزنامه ايران و همشهري آگهي داده بودند اما هيچ خبري نشد كه نشد. حالا برادر او بعد از سال‌ها جست‌وجو به دادسراي جنايي تهران آمده تا براي نخستين بار از طريق دستگاه قضايي برادرش را جست‌وجو كند. او در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره آخرين تماس تلفني برادرش مي‌گويد: «آخرين بار وقتي با ما تماس گرفت گفت كه با دوستانش در شهرك انديشه شهريار است.» برادر محسن بعد از آخرين تماس برادرش و مفقودي او براي پيدا كردنش به فاز 5 شهرك انديشه شهريار مي‌رود اما متوجه مي‌شود كه هنوز چنين منطقه‌اي احداث نشده و تنها نامي از آن برده مي‌شود.» برادر محسن درباره وضعيت برادرش ادامه مي‌دهد: «ما يك هفته بعد از مفقود شدن او به اداره پليس، بيمارستان‌ها و فرودگاه‌ها رفتيم اما هيچ جوابي نگرفتيم. همان سال‌ها براي تشخيص هويت چند جسد به پزشكي قانوني تهران رفتيم. البته آن موقع من خيلي جوان بودم و از ديدن جسد مي‌ترسيدم. به خاطر همين تصوير روشني از آن موقع ندارم.» او درباره وضعيت برادرش در روزهاي قبل از مفقودي مي‌گويد: «محسن بچه چهارم خانواده ما بود. هميشه مي‌خواست براي خودش كاري دست و پا كند. يك روز تصميم گرفت براي كار به بندرعباس برود. با پدرم تماس گرفت و گفت كه مي‌خواهد آنقدر پول بياورد كه با آن براي خودمان خانه و ماشين بخريم. اينها را پشت تلفن گفت ‌و گوشي را قطع كرد. بعد فهميديم در بندرعباس او را به جرم حمل مواد مخدر دستگير كرده‌اند. او روز دوم دي ماه بازداشت شد و هفت روز بعد يعني روز نهم دي ماه آزاد شد. بعد از آن به خانه خواهرم در شهريار رفت چند روز آنجا ماند. بعد براي كاري به فاز پنجم شهرك انديشه شهريار رفت و ديگر برنگشت. از آن موقع به بعد ما شروع كرديم به گشتن. اما نتوانستيم هيچ نشاني‌اي از او پيدا كنيم. پدرم بعد از سال‌ها نابينا و فلج شد و همچنان در انتظار او نشست. پدر و مادر من هر روز منتظر خبري از او بودند. بعضي‌ها مي‌گفتند ديگر دنبال پسرتان نباشيد. به احتمال زياد در گروهك‌ها مشغول فعاليت شده و ديگر هيچ خبري از خودش به شما نمي‌دهد. بعضي‌ها به بهانه گم شدن برادرم هر روز براي پدرم نقشه مي‌كشيدند و از او اخاذي مي‌كردند.» برادر محسن دوستان او را نمي‌شناسد و در اين سال‌ها چندبار سراغ‌شان را در شهرك رضي‌آباد شهريار گرفته اما تلاش‌هايش راه به جايي نبرده است.» قاضي مرشدلو، بازپرس پرونده از شهروندان خواست اگر شخصي از صاحب عكس (محسن) اطلاعاتي دارد به شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران واقع در سه‌راه آذري، خيابان سبحاني، خيابان شهيد گركاني، جنب كارخانه آرد مراجعه كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون