• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3680 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۴ آذر

نامه‌ها- 11

استعداد برتولت برشت در رنجاندن

بهار سرلك مترجم

 


برتولت برشت، نمايشنامه‌نويس آلماني كه به ناسازگاري معروف است، با برخي از درخشان‌ترين چهره‌هاي ادبي از جمله كريستوفر ايشروود، رمان‌نويس انگليسي بحث و مشاجره داشت.
سال 2005 مجموعه‌اي كه شامل دستنوشته‌هاي برشت و ديگر نويسنده‌ها، دفترهاي يادداشت، قراردادها، اسناد، گذرنامه‌ها، دفترچه‌هاي چك، قبض و نامه‌هايي كه او براي ديگران و ديگران براي او نوشتند در انبار خانه‌اي در سوييس كشف شد. برشت اين مجموعه را سال 1949 به ويكتور ان. كوئن، دوست هنرمندش كه رييس اتحاديه تاجران نيز بود، در گولدباخ زوريخ مي‌سپارد. برشت آن زمان 51 ساله بود و پس از سال‌ها گذراندن تبعيد در اسكانديناوي و ايالات متحده امريكا حالا در سوييس روزگار مي‌گذراند و خود را آماده بازگشت به برلين شرقي مي‌كرد. كوئن سال 1975 از دنيا رفت و اين مجموعه در اختيار پسرانش قرار گرفت. البته آنها مدت‌ها از وجود اين مجموعه باخبر نبودند تا در دهه 1990 زماني كه قرارداد اجاره‌ انبارشان تمام شد و مجبور شدند آن را تخليه كنند. كارتن‌هاي وسايل ويكتور نيز در اين انبار قرار داشت و وقتي پسران كوئن يكي يكي اين كارتن‌ها را باز كردند، متوجه شدند كه دستنوشته‌ها از آنِ برتولت برشت است.
اين نامه‌ها مشاجراتي را كه برشت با نويسنده‌هاي مشهور داشت، ثبت كرده‌اند؛ دهه 1940 كه برشت در تبعيد به سر مي‌برد. او پس از دعوت ايشروود به خانه‌اش در نامه‌اي او را سرزنش مي‌كند. در اين شب و در خانه هاليوودي برشت، ايشروود، نويسنده كتاب «وداع با برلين»، درباره ادبيات و سياست صحبتي مي‌كند. برشت نيز متعاقبا به نوعي ايشروود را متهم به «خودفروشي» مي‌كند. ايشروود عصباني خانه برشت را ترك مي‌كند و بعد از ترجمه نمايشنامه «دايره گچي قفقازي» سر باز مي‌زند.
سپتامبر 1943، دو روز بعد از اين مهماني، برشت براي ايشروود مي‌نويسد: «گفتم تو را «خريده‌اند» و بايد تندي من را كه مسبب اين رنجيدگي شد، ببخشي.» در ادامه ايشروود را «بيش از حد حساس» مي‌خواند و مي‌نويسد: «من كارگران برلين را هم متهم به «خودفروشي» كرده‌ام گرچه آنها را خيلي نزديك به خود مي‌دانم. » او نامه را با اين جمله امضا تمام كرده است: «اطمينان دارم كه هنوز هم رفتار من را دوستانه مي‌داني.»
نامه‌ها نشان مي‌دهند ايشروود تنها هنرمندي نيست كه برشت بر او مي‌تازد؛ در نامه‌اي ديگر برشت از دبليو. اچ اودن مي‌خواهد روي اقتباس «دوشس ملفي» كار كند. اما برشت قبلا اين مسووليت را به شخص ديگري نيز سپرده بود كه وقتي مي‌فهمد اودن اقتباس اين اثر را در دست گرفته، كنار مي‌كشد. (اودن هم در مقابل، برشت را «بي‌ملاحظه‌ترين آدم» توصيف كرده است.)
وقتي فريتس لانگ، كارگردان آلماني نمي‌تواند نقشي را براي هلنه وايگل، بازيگر و همسر برشت در نظر بگيرد، برشت به لانگ مي‌گويد: «تو آدم بي‌انصاف و رذل فحاشي هستي.»
اين نامه‌ها بعد ديگري از شخصيت برشت را به نمايش مي‌گذارند. برشت در نامه‌نگاري‌هايش از اشتياق به نمايش آثارش در آلمان پس از جنگ صحبت مي‌كند. او با دوستان و همكارانش در آلمان، كارگردانان، بازيگران و وزراي فرهنگ آلمان و روسيه مكاتباتي را در راستاي اين امر انجام داده بود. با پايان جنگ او تمايل داشت تا تمام نمايشنامه‌هايش را روي صحنه ببرد. نمايشنامه Arturo Ui تنها نمايشنامه‌اي است كه برشت معتقد بود به خاطر ژانر و هزل موجود در آن براي روي صحنه رفتن در زمان حاكميت‌ نازي‌ مناسب است.
برخلاف اين پندار كه سال‌هاي تبعيد برشت، دوران سختي براي او بود و او را با شكست مواجه كرد اما اين نامه‌ها تصويري از يك شاعر مصمم و با اعتمادبه‌نفس را به نمايش مي‌گذارند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون