• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3702 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۵ دي

قدرت بدون مسووليت و معيارهاي دوگانه

روزنامه اعتماد شوراي نويسندگان

جامعه ما مشكلات رفتاري فراواني دارد. بخشي از اين مشكلات در ميان مردم است و بخشي در ميان كساني كه در پله‌هاي قدرت حضور دارند. از ميان اين دو دسته مشكلات رفتاري، بدون ترديد دسته اخير زيانبارتر است و تا وقتي كه مشكلات و آسيب‌هاي رفتاري اين گروه حل نشود، نبايد انتظار داشت كه آسيب‌هاي رفتاري مردم نيز درست و درمان شود. دو مورد از مهم‌ترين آسيب‌هاي موردنظر عبارتند از مسووليت‌ناپذيري در عين قدرت‌خواهي و نيز پيروي از معيار دوگانه در ارزيابي و قضاوت امور. اين دو مورد در جامعه و ميان مردم نيز هست. بسياري از مردم هستند كه توقعات و انتظارات زيادي دارند، ولي در عين حال هيچ مسووليتي كه متناسب با اين توقعات باشد را نمي‌پذيرند. همچنين بسياري از مردم از منطق دوگانه تبعيت مي‌كنند، چيزي را كه براي خودشان مي‌پسندند، براي ديگران نمي‌پسندند و برعكس. حال ببينيم اين وضعيت چگونه در رفتار صاحبان قدرت ساري و جاري است؟
هفته گذشته روزنامه اعتماد گفت‌وگوي مفصلي را با وزير مستعفي فرهنگ و ارشاد اسلامي يعني آقاي جنتي انجام داد كه در آن بر نكات جالبي اشاره شد. در يك بخش از اين گفت‌وگو به آسيب رفتاري نوع اول اشاره مي‌كند و مي‌گويد كه: «بسياري از افراد هر مشكل فرهنگي كه در جامعه پيدا مي‌شود بلافاصله انگشت اتهام را به سمت وزارت ارشاد حواله مي‌كنند و وزارت ارشاد را مسوول مي‌دانند. مثلا در مورد گسترش بدحجابي، وزارت ارشاد را مسوول مي‌دانند. در حالي كه وزارت ارشاد يكي از دستگاه‌هايي است كه كار فرهنگي انجام مي‌دهد. ما نهادها و شخصيت‌هاي فرهنگي متعددي در كشور داريم كه آنها هم در اين زمينه مسووليت دارند. آنها چه كرده‌اند؟ الان بيش از ٨٠٠ امام جمعه در كشور داريم كه هر جمعه در نمازهاي جمعه خطبه ايراد مي‌كنند و وظيفه هدايت مردم را به عهده دارند. بايد امر به معروف و نهي از منكر كنند و معارف ديني را نشر دهند. پس اينها چه‌كار مي‌كنند؟ چرا در وضعيت جامعه تغييري حاصل نمي‌شود‌؟ ما در كشور ٧٥ هزار مسجد داريم كه بسياري از آنها امام جماعت دارند و حداقل دو نوبت در شبانه‌روز نماز جماعت مي‌خوانند و مردم پشت سرشان جمع مي‌شوند، مگر اينها در اين قسمت وظيفه‌اي ندارند؟ صداوسيما هم در اين قسمت داراي مسووليت است. نهادهاي ديگري هم مانند سازمان تبليغات و دفتر تبليغات مسووليت دارند. همين موسسات فرهنگي هم كه پول مي‌گيرند و كتاب چاپ مي‌كنند، مي‌توانند در اين زمينه موثر باشند».
مشكل و آسيب واقعي اين است كه برخي از افراد خود را در موقعيت خطيري تعريف مي‌كنند. بيش از 85 درصد بودجه فرهنگي كشور را دريافت مي‌كنند، و باز هم سير نمي‌شوند و مي‌خواهند آن 15 درصد بقيه را نيز از آنِ خود كنند. در حالي كه اگر نگوييم كارايي فرهنگي آنان در تراز منفي است، حداكثر صفر است. و به جاي آنكه مسووليت‌پذيري متناسب با اين قدرت و پول دريافتي را بپذيرند، باز هم فرافكني مي‌كنند و مشكلات فرهنگي كشور را متوجه ديگران مي‌نمايند. ترديدي نيست هر جا كه ميان قدرت و مسووليت‌پذيري شكاف ايجاد شود، آن جامعه در سراشيبي خواهد بود. زيرا كارايي قدرت و نقش سازنده آن از ميان خواهد رفت. همیشه باید بر تلازم قدرت و مسوولیت تاکید کرد. خطر جدا بودن این دو موضوع از انفجار بمب اتمی برای یک جامعه خطرناک‌تر است. در ادامه وزير سابق ارشاد به موضوع كنسرت‌ها و لغو آنها و جوسازي عليه آن وزارتخانه مي‌پردازد و شرح مي‌دهد كه: «در گذشته و در دولت‌هاي نهم و دهم آلبوم‌هايي وجود داشته است كه كاملا در آنها تك‌خواني زنان بوده است و الان هم موجود است. شما به ياد نمي‌آوريد كه در آن دوره كسي معترض شده باشد كه چرا به تك‌خواني زنان مجوز داده‌اند؟ اما دراين دولت ما يك مجوز تك‌خواني هم نداديم و به يك آلبومي هم كه در آن تك خواني خانم‌ها باشد مجوز داده نشده ولي مي‌بينيم در فضاي مجازي كليپ‌هايي را پيدا مي‌كنند كه 

در آنها خانمي در خارج از كشور قطعه‌اي را خوانده است يا در داخل كشور زيرزميني خوانده و در يوتيوب منتشر كرده است آن را علم مي‌كنند و به پاي وزارت ارشاد مي‌گذارند و انتقاد مي‌كنند كه پس وزارت ارشاد چه مي‌كند؟ اما نمي‌بينند كه فضا باز است و هر كسي مي‌تواند فايل صوتي يا ويديويي را در خانه خودش ضبط و منتشر كند. كاملا مشخص است كه اين مسائل با اهداف سياسي دنبال مي‌شود.»  اين نحوه رفتار فراتر از آسيب دوم است، زيرا دروغ را هم به آن رفتار ناروا اضافه كرده است، ولي با فرض صحيح بودن ادعا، چگونه مي‌توان باور كرد كه يك اقدام در دولت پيش با سكوت يا حتي تاييد مواجه شود و در دولت جديد همان را سكوي حمله به دولت قرار دهند؟ اگر يك رييس جمهور مثل رييس جمهور سابق با مادر چاوز به همان صورت ابراز همدردي مي‌كرد، چه بلايي بر سرش مي‌آوردند؟ تقريبا عموم كارهايي را كه الان اعتراض مي‌كنند در دولت سابق بدتر از آن انجام مي‌شد ولي هيچ اعتراضي نسبت به آنها انجام نمي‌شد.
نمونه تازه این رفتار اظهارات اخير امام جمعه محترم مشهد در نماز جمعه اين شهر است كه نسبت به تورم و گراني اعتراض شديدي داشت و گفت: «مشکلات اقتصادی و معیشتی و برخی ناهمواری‌ها برای اقشار آسیب‌پذیر روز به روز در حال اضافه شدن است، رکود و بیکاری و گرانی و مشکلات معیشتی و کاهش نرخ پول ملی را نیز اضافه کنید که همه مردم را محاصره کرده است... پول نفتی که فروختید چه شد؟» اي كاش اين سوال‌ها را در زمان دولت سابق كه مورد حمايت آنان بود مي‌پرسيدند. در زماني كه تورم 40 درصد بود و نه 8 درصد فعلي، در زماني كه سالانه بيش از صد ميليارد دلار درآمد نفتي بود، نه مثل الان كه به زور به 40 ميليارد دلار برسد. در زمانی که رشد اقتصادی منفی و رشد اشتغال صفر بود. اين رفتارهاي دوگانه از هر بمب اتمي براي جامعه ويرانگرتر است. اعتراض اصلي ما به قدرت‌هاي جهاني و به طور مشخص ايالات متحده تبعيت آنان از معيارهاي دوگانه بود پس شايسته است كه خودمان چنين نباشيم. البته در سخنان وزیر سابق يك وجه منفي ديگر هم وجود دارد و آن باورپذيري برخي از افراد است كه چرا خيلي راحت ادعاهاي دیگران را مي‌پذيرند؟ آيا اين سريع‌باوري كه همراه با اشتباهات فاحش است، موجب نمي‌شود كه نسبت به اعتبار و دقت و درستي مجموعه باورهاي اين افراد شك و ترديد روا داشته شود؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون