• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3716 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۱ دي

چرا رفتن هاشمي هم تلخ و هم بهت آور بود؟

محمدعلي ابطحي فعال سياسي

باور ايرانِ بدون هاشمي‌رفسنجاني، دشوار است. درگذشتش دردناك بود. اما علاوه بر دردناكي، بهت آور بود. هميشه بزرگ بود و هميشه لنگرگاه. در طول ادوار مختلفي كه در زندگي‌اش داشت و هر فصل مخالفان خودش را داشت، اما همه آنها كه به دلايلي حتي متضاد با او مخالف بودند به بزرگي و نقش‌آفريني او در حل مشكلات باور داشتند. شخصيت‌هاي سياسي هميشه مورد توجه ونقد بحق يا ناحق جامعه بوده‌اند، اما بهت و نگراني پس از مرگ او به همين دليل است كه هميشه سياست جمهوري اسلامي با هر گرايشي نيم نگاهي به هاشمي و نقش او داشته‌است. نقش هاشمي در قبل از انقلاب اسلامي البته مهم و اساسي بوده كه بارها گفته شده است. همان سختي‌ها و در‌به‌دري‌ها هم جايگاه ويژه‌اي به او در جمهوري اسلامي داد و هم ساختمان روحي او را براي نقش‌هاي مهم پس از انقلاب آماده كرد. اما پس از انقلاب هميشه از موثر‌ترين‌ها بود. خصوصيات زيادي در هاشمي وجود داشت كه او را در طول عمر جمهوري اسلامي در اين جايگاه نگه داشته بود.

يكي از بارزترين خصلت‌هاي سياسي هاشمي اين بود كه براي سياست نقشه راه داشت و براي تحقق نقشه راهش به نقش زمان اهميت فراوان مي‌داد. اگر در هر دوره‌اي عواملي جلوي نقشه او توقف ايجاد مي‌كرد، نقشه و مسيرش را فراموش نمي‌كرد ومنتظر زمان مي‌ماند و دوباره در جايگاه رفيعي در نظام جمهوري اسلامي قرار مي‌گرفت. اين همان برگ برنده هاشمي بود كه ناگهان وقتي كه تصور مي‌شد همه برگ‌هايش را از دست داده است، ناگهان به كمك همان نقشه راه و استفاده از عنصر زمان در اوج قرار مي‌گرفت. يكي از پررنگ‌ترين عناصر نقشه راهش حمايت از رهبر و ولايت فقيه بود كه در زمان امام و مقام معظم رهبري از اين اصل با وجود فشارهايي كه بر او وارد مي‌شد، جدا نشد. نقطه قوت ديگر هاشمي اميدواري او بود. بدترين حالت براي يك سياستمدار اين است كه در مشكلات نااميد شود. قهر كند و زمين بازي را در اختيار رقيب قرار دهد. دقيقا همان چيزي كه رقيب مي‌خواهد. هاشمي متوقف مي‌شد. اما از صحنه كنار نمي‌رفت. همه منتقدان او هم از همين نقطه آسيب مي‌ديدند. عمليات سنگيني عليه او سامان مي‌دادند. عملياتي كه به صورت طبيعي هر كسي را نااميد مي‌كرد. اما هاشمي نا‌اميد نمي‌شد و از نقطه ديگري اميدوارانه در عرصه سياسي حاضر مي‌شد. هاشمي بنا به تعريف كلاسيك و استاندارد‌هاي بين‌المللي سياستمدار بود. شايد اين نكته مورد نقد بود ولي سياست اينگونه تعريف شده است و هاشمي ابايي نداشت سياستمدار باشد. تعريف‌ها و نقدهاي زيادي به اين خصلت هاشمي مي‌شد. اما هاشمي معتقد بود اين خصلت را در كل به سود سياست جمهوري اسلامي به كار مي‌برد. از خوبي‌هاي زندگي سياسي هاشمي‌رفسنجاني اين بود كه با يك تسامحي هميشه معتقد بود كه خيمه انقلاب بايد گسترش يابد. در دوران امام مجموعه‌اي در مجلس و بيرون مجلس زاويه‌اي با امام پيدا كردند. در جو آن دوره و با كاريزماي امام فضاي حذف آنان فراهم مي‌شد، هاشمي زير بال آنان را گرفت. خدمت امام در ميان تعجب دوستانش پادرمياني كرد. در دوران رهبري مقام معظم رهبري هم در سال‌هاي پاياني عمرش هميشه سعي داشت كساني را كه گمان مي‌رفت با نظام زاويه پيدا كرده‌اند جزو خانواده انقلاب بداند و به عنوان نزديك‌ترين دوست و رفيق شفيق رهبري و با وجود خواست خناسان خيمه انقلاب را با انقلابيون و ياران امام در زير سايه رهبري مقام معظم رهبري قرار دهد. البته سختي‌هاي زيادي هم در اين راه متحمل شد. هاشمي در حالي يك سياستمدار تمام عيار بود كه يك روحاني و فقيه و اسلام شناس و مفسر قرآن بود. اين بخش از واقعيت زندگي هاشمي كمتر ديده شده است. مجموعه نكاتي كه در مورد تفسير قرآن نوشته، يادداشت‌هايي است كه در دوران زندان نوشته است. دانشمندان قرآن شناس از اين ذكاوت و دقت نظر ايشان در مسائل قرآني تعريف‌هاي زيادي كرده‌اند. كساني كه به ياد دارند، مي‌دانند وقتي هاشمي‌رفسنجاني خطبه‌هاي نماز جمعه را مي‌خواند، به خصوص در اوج حوادث سياسي جهاني و جنگ كه همه ايران و جهان انتظار شنيدن تحليل‌هاي دست اول او را داشتند، باز هم خطبه اول خود را به مسائل قرآني و ديني در قامت يك اسلام شناس كامل اختصاص مي‌داد. آخرين نكته و شايد مهم‌ترينش نقش هاشمي در جنگ تحميلي بود كه سال‌هاي سخت جنگ را به عنوان جانشين امام فرمانده جبهه‌ها بود. تمام روزهاي سخت را در جبهه‌ها بود. هم مقبول سپاه بود و هم مقبول ارتش. تا ايران هست، هركس كه ايران را دوست دارد به هاشمي براي سال‌هاي دفاع مقدس و نگهداري همه خاك ايران در برابر آن حمله سنگين مغول‌وار صدامي بايد اداي احترام كند. اكنون اين واقعيت تلخ در برابر ما است. هاشمي نيست. در بدترين وقت رفت. ايران براي آينده‌اش دل به تلاش‌هاي هاشمي بسته بود. اين لنگرگاه انقلاب از ميان ما رفته است. بلوغ سياسي مسوولان و متصديان كشور اقتضا مي‌كند كه فقدان او را جبران كنند. اين مصيبت را به رهبر معظم انقلاب كه نزديك‌ترين و قديمي‌ترين دوست خود را از دست داده‌اند و به عفت خانم همسر وفادارش و فائزه خانم، نام آشنا و صبور و فاطمه و مهدي و ياسر فرزندان آن بزرگوار و به كسان زيادي كه پشتوانه خود را از دست داده‌اند تسليت مي‌گويم. براي ايران بعد هاشمي آرزوي سربلندي و امنيت و مهرباني دارم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون