محمدابراهيم ترقي نژاد
سرانجام پس از مدتها كشمكش و جنجال در قاهره، روز گذشته دادگاه عالي اداري مصر توافق ميان رياض و قاهره را براي ترسيم مرزهاي آبي كه براساس آن دو جزيره «تيران» و «صنافير» را به عربستان واگذار ميكرد، به صورت كامل باطل دانست. از سوي ديگر، نظر متفاوت مصر درباره سوريه با عربستان و افزايش رايزنيهاي قاهره با تهران در مسائل منطقهاي موجب شده است تا تنشها ميان عربستان و مصر بيش از هر زمان ديگري افزايش يافته و نمود عيني پيدا كند. درخصوص مناسبات كنوني عربستان و مصر و تاثير عدم واگذاري جزاير تيران و صنافير به رياض، گفتوگويي با حجتالله جودكي، ديپلمات سابق ايران در مصر داشتهايم كه مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
دادگاه عالي اداري مصر، توافق واگذاري جزاير تيران و صنافير به عربستان را باطل و اين دو جزيره را مصري اعلام كرد. با توجه به موافقت دولت السيسي با اين واگذاري، چرا دادگاه عالي اقدام به صدور چنين رايي كرده است؟
برخلاف ادعاي مصريها مبني بر اينكه در كشورشان تفكيك قوا وجود دارد، من فكر ميكنم در نظام مصر، چنين چيزي وجود ندارد. در واقع، من نظام سياسي مصر را يك نظام يكپارچهاي ميدانم كه تمامي امور در دست رييسجمهور آن كشور است. با اين حال، مصريها مدعي تفكيك قوا و خارج بودن برخي امور و مسائل از دست قوه مجريه هستند و در بازيهاي سياسي، كاربلد هستند و نقششان را خوب بازي ميكنند، به گونهاي كه طرف مقابل حرف دولت مصر را ميپذيرد. هنگامي كه ملك سلمان در ماههاي نخست امسال به قاهره سفر كرد و مذاكرات مصريها و سعوديها آغاز شد، دولت اين كشور توانست كمكهاي خوبي را از عربستان بگيرد و پول هنگفتي را از آنها گرفت. در ازاي اين كمكها، قاهره وعدههايي به رياض داد كه از جمله آن كمكها، واگذاري دو جزيره تيران و صنافير به عربستان بود. من مطمئن هستم كه عبدالفتاح السيسي در هنگام دادن اين امتياز به عربستان ميدانست اين كار با مخالفت گروههاي مختلف مردمي و همچنين مجلس، قوه قضاييه و ديگر نهادهاي مصري روبهرو ميشود. با اين وجود، اين كار و آن نقشآفريني براي عبدالفتاح السيسي دو حسن و امتياز داشت: نخست، دستيابي به توافق و دريافت يك پول هنگفت از عربستان و دوم، مصر با اين كار ميتواند ادعا كند كه نظامي دموكراتيك است و تفكيك قوا در اين كشور وجود دارد. اين مساله ميتواند موجب شود كه بگويد در مصر ديكتاتوري نيست و اگر دولت مصر هم كاري بكند، مجلس يا دادگاههاي اين كشور ميتوانند جلوي آن را بگيرند.
دليل مخالفتهاي گسترده مردمي چه بود؟
مردم مصر بهشدت از حكام سعودي نفرت دارند. مصريها يك اصطلاحي درباره حكام عربستان دارند و به آنها قطرسه ميگويند. قطرسه يعني فردي كه مورد نفرت شديد است. دليل اين برخورد و نفرت هم آن است كه مصريهاي بسياري در عربستان سعودي كار ميكنند؛ از معلمان مهدهاي كودك تا اساتيد دانشگاه و از كارگران و نيروهاي كارخانهها تا نيروي مزدور در ارتش و ديگر نهادهاي نظامي و امنيتي عربستان. آن افراد با وجود كار در عربستان، بهشدت از سعوديها تحقير شده و همين مساله موجب يك نفرت ريشهدار شده است. اين نوع برخورد، برخلاف ريشهها و صبغههاي تمدني و تاريخي مصريها است كه هميشه به عنوان كشور اول جهان عرب مطرح بودهاند. مساله دوم آن است كه مصريها از نظر ديني و مذهبي بسيار باز و آزادانديش هستند در حالي كه علماي سعودي اينگونه نيستند و بسته و متحجرانه فكر ميكنند. اگر مصريها در مواقعي مجبور به عقبنشيني و دادن امتياز به عربستان و برقرار رابطه با آنها هستند، اين مساله ريشه در مشكلات اقتصاديشان و وابستگي به پول عربستان و كمكهاي آنها است. اگر نيروهاي كاري كه در عربستان حضور دارند، از سوي دولت عربستان سعودي عودت داده شوند، هم ارزآوري اين افراد از بين ميرود و هم مشكلات عديده اقتصادي و اجتماعي بسياري براي دولت مصر ايجاد ميكند و همين موجب ميشود تا قاهره تن به بازيهايي بدهد كه گاهي برخلاف ميل باطنياش است. البته اين نكته را هم بايد متذكر شوم كه عربستانيها نيز به مصر نيازمند هستند. مصر با 80 ميليون جمعيت، پرجمعيتترين و بزرگترين كشور در جهان عرب است. ارتش مصر، قدرتمندترين ارتش در ميان كشورهاي عربي است.
چقدر صدور حكم دو جزيره تيران و صنافير، تحت تاثير تنشهاي اخيري است كه در روابط مصر و عربستان رخ داده است؟
تنش ميان عربستان و مصر به بيش از يك سال گذشته بازميگردد. در واقع، تنها پنج ماه از اين تنش رسانهاي و آشكار شده مگرنه ريشههاي آن خيلي عميق است. در واقع، عربستان در برابر مصر كاري را انجام داد كه ميتوان آن را كشيدن شمشير از رو تعبير كرد. من فكر ميكنم يكي از مهمترين ريشههاي اين تنش، اقدامي بود كه عربستان در اتيوپي انجام داد. آنها بازي خطرناكي را شروع كردند كه آرامش فكري مصريها را برهم ريخت و قاهره را بهشدت عصباني كرد. اتيوپي روي سد نيل، در حال بستن سدي به نام النهضه است. عربستانيها چند ماه پيش حركت مشكوكي را انجام دادند و با رفتن به اتيوپي با مسوولان اين كشور درخصوص آن سد رايزني و مذاكره كردند. نيل، شاهرگ حياتي مصر است و هر حركتي كه موجب كاهش ميزان آب ورودي به مصر شود و به اين كشور فشار آورد، عصبانيت قاهره را به دنبال خواهد آورد. عربستان يك بازي سياسي را در قبال مصر آغاز كردند و فكر كردند از اين طريق ميتوانند به مصر فشار آورده و امتياز بيشتري بگيرند ولي مصريها بازي عربستان را خواندند. مصريها هرگونه كمك به اتپوپي و ساخت سد بر نيل را، دشمني آشكار ميدانند و آن را نخواهند بخشيد.
نگاه متفاوت مصر درخصوص پرونده سوريه تا چه اندازه در ايجاد آن تنشها موثر واقع خواهد شد؟
در بحران سوريه دولت بشار اسد با معضل گروههاي افراطي اسلامگرا روبهرو شده است. مصريها هم در اين پرونده، مواضعشان نزديك به سوريها است زيرا قاهره نيز همانند دمشق با اين معضل روبهرو هستند و هم با اخوانالمسلمين و هم با ديگر گروههاي تندروي اسلامگرا مبارزه ميكنند. رياض حامي مالي و ايدئولوژيك بسياري از اين گروههاي تندرو است؛ گروههايي كه هماينك در سوريه عليه دولت اين كشور ميجنگند و همين مساله موجب فاصله ميان دولت عبدالفتاح السيسي و عربستان سعودي شده است. اما نكتهاي كه وجود دارد، آن است كه مسائلي نظير سوريه، عوامل ثانويه در تنش رياض و قاهره هستند و مساله اصلي به نظر من، همان ماجراي ساخت سد النهضه توسط اتيوپي و كمك سعوديها به آنها است. البته نيروهايي در مصر كه گرايشهاي سلفي دارند، تلاش كردهاند تنشها را كاهش دهند ولي اين تنشها كاهشپذير نيستند چون قاهره فكر ميكند رياض به دنبال ايجاد تهديد عليه آنها است.
حكم صادر شده توسط دادگاه عالي اداري مصر آيا نيازمند طي كردن روند ديگري مانند تصويب در مجلس هم است؟
فكر نميكنم اين حكم نيازمند مورد تاييد قرار گرفتن در نهادي همچون مجلس مصر باشد زيرا قوه مقننه و قوه قضاييه، دو قوه جدا از يكديگر هستند. با اين حال، اگر اين مساله نيازمند تاييد در مجلس باشد، نمايندگان مجلس از ابتدا نظر منفي داشتند. تنها كسي كه از اين توافق دفاع ميكرد، دولت السيسي بود.
چرا عربستان مدتها است كه به دنبال تسلط بر اين دو جزيره است؟
جزاير صنافير و تيران در دهانه تنگه خليج عقبه قرار دارند. اين جزاير نزديكترين جزاير ميان دو كشور است. از سالها پيش رياض ادعاي تاريخي نسبت به آن دارد و ميگويد آن جزاير مال ما است. عربستان سعودي از سالها قبل قصد داشت ميان يكي از اين جزاير با خاك خودش پل بزند كه ميتوانست منافع اقتصادي بسياري براي رياض به همراه داشته باشد. علاوه بر اين، از نظر استراتژيك و ژئوپولتيكي، اين جزاير در منطقه حساسي در درياي سرخ قرار گرفتهاند. خليج عقبه منطقهاي است كه بندر ايلات در جنوب سرزمينهاي اشغالي در شمال آن قرار گرفته است. عربستان نيز از اين مساله آگاه است و ميخواهد وزن ژئوپولتيكياش و دستيابياش به مناطق حساس را به دست آورد.
صدور چنين حكمي چه تاثيري را ميتواند بر روابط مصر و عربستان داشته باشد؟
عربستان راه خطايي درخصوص مصر آغاز كرد و ميتوان اقدام آنها در مشاركت با اتيوپي را خطايي استراتژيك دانست. رژيم اسراييل هم هرگاه ميخواست مصريها را تهديد كند و امتيازي از آنها بگيرد و قاهره را وادار به عقبنشيني بكند، با كشورهايي كه بر سر راه رودخانه نيل قرار دارند يا سرچشمه اين رودخانه محسوب ميشوند، وارد همكاري و مذاكره ميشد. رياض فكر كرد كه ميتواند همين بازي را با مصر بكند ولي نتوانست. با اين وجود، رد اين درخواست و توافق از سوي دادگاه عالي مصر، موجب ميشود تا تنشهايي كه در ماههاي اخير روز به روز در حال افزايش يافتن است، بيشتر شوند. در اين راستا، احتمالا رياض تلاش ميكند تا كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس و همچنين ديگر كشورهاي عربي را با خود عليه مصر هماهنگ كند ولي بعيد است آنها با رياض همسو شوند. البته شايد آنها به صورت زباني با عربستان همراه شوند ولي در عمل خير كماآنكه درخصوص ايران هم اين كار را نكردند. به هر حال مصريها در اركان و نهادهاي مختلف كشورهاي عربي نقشآفرين هستند و حضور دارند. آنها هم در عرصه فرهنگي و هم در عرصه رسانهاي دست برتر را دارند.
آيا اين شرايط ميتواند موجب شود رياض به دنبال حمايت از انجام يك كودتا برود؟
اگر رياض اين كار را هم بخواهد بكند، نميتواند انجام دهد چون قدرتي را براي انجام آن ندارد. تنها گروه حامي عربستان در مصر، سلفيها هستند كه آنها نيز هماينك در حاشيه قرار داشته و قدرتي ندارند. نظاميان مصري هم بهشدت وطنپرست بوده و السيسي نيز يك نظامي است و در ميان ارتش مصر از پايگاه قدرتمندي برخوردار است. ارتشيها نيز در ميان مردم مصر از نفوذ برخوردار بوده و همين موجب ميشود تا رياض قدرت چنداني براي انجام مانور عليه دولت قاهره نداشته باشد.
آيا تحريمهاي جديد ميتواند موجب شود قاهره پس از مدتي به سمت رياض بچرخد؟
مصر به حمايتها و كمكهاي مالي عربستان سعودي نياز دارد ولي فرهنگ، تمدن و تاريخ مصر اجازه مهره رياض شدن را به قاهره نميدهد. البته فشارهاي اقتصادي منجر به كوتاه آمدنهاي مصر در مقاطع مختلف در برابر كشورهاي ديگر شده است. هنگامي كه انور سادات به سازش با اسراييل و غرب و برخي از كشورهاي مرتجع منطقه روي آورد كه مصر دچار بحرانهاي اقتصادي شديدي شده بود. آنها در كمپ ديويد به دنبال كاستن آن فشارها بر خود بودند. نه پولي داشتند كه سلاح بخرند و نه پولي داشتند كه بجنگند. قروض دولت مصر آنقدر سنگين بود كه اقتصاد اين كشور را فلج كرده بود. با اين وجود، اگر مصر بتواند روابطش را با كشورهاي ديگر بهبود ببخشد و خود را از تنگناهاي كنوني برهاند، آنگاه در مقابل رياض هم عقبنشيني نخواهد داشت.
تشديد تنشهاي رياض و قاهره تا چه اندازه ميتواند موجب باز شدن فضا براي انجام مذاكرات جديد ميان ايران و مصر شود؟
اگرچه افزايش تنشهاي رياض و قاهره يا مساله سوريه موجب ميشود تا مصريها به سمت كشورهايي همچون ايران گرايش بيشتري پيدا كنند. قطعا در اين چارچوب، چراغهاي سبز بيشتري از سوي دو طرف به يكديگر داده ميشود ولي اين مسائل و اين رويكردها آنقدر استراتژيك نيستند كه موجب ترميم و برقراري روابط دوستانه ميان دو طرف شود. به عبارت ديگر، اين مسائل، هرچند ممكن است موجب نزديكيهايي ميان دو كشور بشود اما اين نزديكي زيربنايي نيست و بيشتر روبنا است، چراكه موجب تحول بنيادي در روابط ايران و مصر نميشود. ما بايد از اين فرصتها استفاده كنيم. متاسفانه ما ايرانيها استاد فرصتسوزي هستيم و تحت تاثير برخي احساسات يا برخي كانونها كه تحت تسلط افراطيها است، عمل ميكنيم و همين موجب ميشود تا گام جدي در روابط صورت نگيرد.
با توجه به نيازهاي مالي و سياسي قاهره به رياض، چه كشوري ميتواند در اين مقطع جاي عربستان را براي مصر پر كند؟
مصريها هماينك تلاش ميكنند روابطشان را با خيلي از كشورها بهبود بخشيده و توسعه دهند. در مقطع كنوني شايد روسها برندهتر از هر كشور ديگر باشند. اگر قرار است كشوري قرارداد بزرگي با مصر امضا كند، آن كشور روسيه است. روسها در ماههاي اخير روابطشان را با قاهره بهشدت توسعه دادهاند. تركيه هم اگر حمايتهايش را از گروههاي اخواني قطع كند، ميتواند بازيگر مهمي در مصر باشد.
دوري قاهره از رياض تا چه اندازه ميتواند بر اجماعهاي پيشين ميان عربستان و متحدانش در جهان عرب در پروندههاي منطقهاي نظير سوريه و عراق تاثير بگذارد؟
عربستانيها چون وضعيت ماليشان خوب است، طغيان كردهاند و اين طغيان و احساس بينيازي و قدرت موجب شده تا اهدافي را در سياست خارجيشان در منطقه دنبال كنند كه تنش در روابط با همسايگان و ديگر كشورهاي همسايه مانند ايران، عراق، سوريه و... ايجاد كرده است اما تلاشهايشان هم به نتيجهاي نرسيده است. شكست در دستيابي به آن اهداف و سياستها فشارهايي را بر رياض ايجاد ميكند و هرچه اين فشارها بيشتر شود، آنگاه عربستان ممكن است سياستهايش را تعديل كرده و به دنبال آن باشد كه با همسايگان، همزبانها و هممسلكان مهربانتر باشد. عربستان هماينك نيز عقبنشينيهايي داشته است و هرچه فشار به آنها بيشتر هم بشود، عقبنشينيهاي بيشتري خواهند داشت.