خودروسازي
در عرصه رقابت جهاني
اكبر رنجبران
كارشناس بازار سرمايه
تلاش دونالد ترامپ براي الزام خودروسازان خارجي به توليد در خاك امريكا از نظر اقتصادي اهميت بالايي دارد، اما هياهوي دستورات جنجالي ديگر ترامپ منجمله ساخت ديوار در مرز مكزيك و ممنوعيت ورود مهاجران باعث شد، اين اقدام وي كمتر مورد توجه قرار بگيرد. رييسجمهور امريكا هدف اصلي از اين تلاش خود را افزايش فرصتهاي شغلي در امريكا ميداند؛ اما بهراستي اگر توليد خودروسازان خارجي در خاك يك كشور باعث افزايش اشتغال ميشود چرا در ايران مدتهاست ميشنويم كه ورود خودروسازان خارجي باعث بيكاري كارگران ايراني ميشود؟
ورود وزير خارجه فرانسه به ايران و مذاكرات احتمالي با وي در مورد صنعت خودرو بهانه مناسبي است تا مزايا و معايب توليد مستقيم خودروسازان خارجي در ايران را بررسي كنيم. شكي نيست كه ايران با جمعيت 80 ميليوني، براي هر خودروساز بازاري وسوسهكننده است. ارزان بودن نيروي كار و تعداد بالاي افراد تحصيلكرده، در دسترس بودن منابع ارزان انرژي، امنيت پايدار و نزديكي به بازارهاي مصرف كشورهاي عربي ميتواند ايران را به بهشت هر خودروساز خارجي تبديل كند.
اما در صورت ورود برندهاي مختلف خودروسازي جهان و تاسيس كارخانه در ايران، بايد منتظر چه پيامدهايي براي اقتصاد ايران باشيم؟
1- خودروهاي باكيفيت مناسب به قيمتي منصفانه در اختيار مردم ايران قرار ميگيرد.
2- استانداردهاي بالاي زيستمحيطي خودروهاي جديد، باعث كاهش آلودگي هوا ميشود.
3- كاهش قابلتوجهي در موارد فوت و نقص عضو ناشي از تصادفات جادهاي خواهيم داشت، چراكه خودروسازان مطرح، استانداردهاي ايمني مناسبي را در محصولات خود بهكار ميبرند.
4- زيان ناشي از پرداخت ديه، شركتهاي بيمه ايراني را در تنگناي سختي قرار داده است، با توليد خودروي باكيفيت ميتوان منتظر افزايش خدمات بيمهاي در ايران و گسترش فرهنگ بيمه بود.
5- خودروسازان فعلي همهساله هزينههاي سنگيني تحت عنوان حمايت از توليد ملي بر دوش دولت قرار ميدهند درحالي كه با دريافت ماليات از خودروسازان خارجي درآمد خوبي براي دولت ايجاد ميشود تا از ساير صنايع رقابتپذير ايراني حمايت كند.
6- از طريق استخدام نيروي كار ايراني در شركتهاي معتبر خارجي، فرهنگ كار جوامع پيشرفته بهمرور وارد ايران شده و ميتواند آغازگر تحولي مثبت در فرهنگ كار ايراني شود.
7- آموزش مهندسين و كارگران ايراني توسط اين شركتها بهمرور دانش فني توليد خودرو را وارد ايران خواهد كرد.
تنها موضوع نگرانكننده اين است كه در فضاي كسبوكار رقابتي بهاحتمال زياد خودروسازان فعلي ايران قادر به رقابت نبوده و از صحنه حذف ميشوند ولي بدون شك نهتنها همه نيروهاي اين خودروسازان در شركتهاي خودروساز خارجي مشغول به كار ميشوند بلكه فرصتهاي شغلي جديدي نيز ايجاد خواهد شد. از اين طريق بخش ديگري از جويندگان كار نيز صاحب شغل ميشوند. شايد بتوان گفت در صورت تعطيلي خودروسازان داخلي، مديران اين مجموعهها تنها افرادي هستند كه شانس چنداني براي بازيابي موقعيت گذشته خود ندارند چراكه بعيد است خودروسازان مطرح جهان مديريت شعب خود را به كساني بسپارند كه باوجود قيمتهاي فروش بالا و حمايتهاي همهجانبه دولتي در سالهاي طولاني نتوانستند محصولاتي قابلرقابت توليد كنند. كشور عزيزمان ايران از استعدادهاي نخبه فراواني بهرهمنداست، افراد توانمندي كه در مدت كوتاهي ميتوانند مديريت عاليرتبه و پستهاي كليدي اين شركتها در دست بگيرند و بستر لازم براي قد برافراشتن برندهاي كاملا ايراني در ميان خودروسازان جهان را فراهم كنند.