گروه ديپلماسي| وزير امور خارجه فرانسه كه شامگاه روز دوشنبه به تهران آمده بود، روز گذشته با رييسجمهور، وزير امور خارجه و دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران ديدار كرد. اجراي برجام و آينده آن، همكاريهاي منطقهاي، مناسبات دوجانبه و همكاريهاي اقتصادي طيف وسيعي از موضوعاتي بودند كه اين مسوول فرانسوي در تهران با مقامهاي ايران به رايزني پرداخت. درباره سفر ژان مارك ايرو، وزير امور خارجه فرانسه گفتوگويي با فريدون مجلسي، ديپلمات اسبق ايران در پاريس داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
در فضاي پسابرجام فرصتهاي سياسي ايران و فرانسه از چه جنسي هستند؟
فرانسه بيشتر از هر كشور اروپايي ديگري از تروريسم سلفي ضربه خورده است. در چند سال اخير، چندين عمليات تروريستي در فرانسه رخ داده و احتمال تكرار آن حملات وجود دارد. يادمان باشد كه در فرانسه چند ميليون عرب مهاجر از شمال آفريقا حضور دارند كه عمدتا از اقشار فرودست جامعه هستند و براي جذب در داعش و گروههاي تندرو مستعد محسوب ميشوند. عمده اقدامات تروريستي رخ داده در فرانسه و بلژيك طي دو سال گذشته هم از سوي آن افراد بوده است. از سويي، فرانسويها علاقهمند به رفتار ميانهروانه و متعادل هستند و از طرفي هم ميبينند كه در ايران دولت معتدلي وجود دارد كه از تندروي بيزار بوده و با آن مقابله ميكند. تندرويهاي موجود در خاورميانه كه ضربات اساسي به بازارهاي سنتي آنها وارد كرده و آنها نميخواهند تنها پايگاه معتدل باقيمانده در خاورميانه هم از دست برود. همچنين از دست رفتن بازارهاي سنتي فرانسه در منطقه و وضعيت نه چندان مطلوب اقتصادي فرانسويها موجب شده آنها نيمنگاهي هم به بازارهاي از دست رفتهشان در ايران داشته باشند. فرانسويها سابقه حضور در بازارهاي ايران را دارند و تحريمها، بيشترين ضربه را به آنها پس از ايران زد. ايران پس از تحريم، بهشدت علاقه دارد تا كمبودها را رفع كند و به همين دليل آغوشش را براي همكاري مشترك و البته برابر با دنيا باز كرده و كشورهاي بسياري بيميل نيستند تا با ايران همكاريهايشان را آغاز كنند. پاريس ميبيند كه اگر كاري نكند و درخواست ايران را ناديده بگيرد، ضرر كرده و سودي از شرايط ايجاد شده نصيبش نميشود. چين بازار بزرگتري براي فرانسه است ولي چين خود بازار دنيا را در اختيارش گرفته و شانس ورودش به آن بازار با چالشهاي جديتري نسبت به ايران روبهرو است. آنها در ايران بودند و با بازار ايران آشنا هستند. الان در مرحله نخست ميخواهند حداقل آن بازار از دست رفته خود را در ايران احيا كنند. به همين خاطر، نخستين ايرباس را به ايران دادند، دومين ايرباس را هم تا پايان فوريه به ايران خواهند داد. توتال در حال شروع كارش در ايران است. از همه مهمتر، صنعت اتومبيل ايران با صنعت خودروي فرانسه جوشخورده است. هرچند ماشين چيني در ايران ارزانتر است ولي كالاي چيني در ايران با اقبال چنداني روبهرو نيست. ايران براي فرانسه كشور آرام و باثباتي است كه ميتواند در چارچوب گسترش همكاري با تهران، اميد آن را هم داشته باشد كه بتواند كالاهايش را از طريق ايران به محيط پيراموني هم صادر بكند. آنها با حضورشان در بازار ايران، هم ميتوانند سود بكنند و هم ميتوانند ميانهروي را در ايران تقويت كنند.
پس ميتوان گفت كه اولويت نخست فرانسويها در شرايط كنوني بيشتر اقتصادي است تا سياسي؟
تا حدودي بله و تا حدودي خير. اگر ايران از مزاياي همكاري اقتصادي با فرانسه برخوردار شود، اين مساله ميتواند مزيتهايي را هم براي دولت ايران داشته باشد. حضور فرانسه در ايران، يعني بهرهمند شدن تهران از مزاياي اقتصادي برجام و اين بهرهمند شدن ميتواند به توسعه اقتصادي منجر شود و اگر اين مساله رخ بدهد، آنگاه عقلانيت، ميانهروي و نرمش هم در ايران تقويت پيدا كرده و ميتواند پايگاه قدرتمندتري را داشته باشد. از منظر فرانسويها، اصولا مباحث اقتصادي و سياسي از هم جدا نيستند چراكه به اعتقاد آنها توسعه اقتصادي روابط ميتواند به صميميتر شدن روابط سياسي هم منجر شود.
فرانسه پس از دستيابي به برجام از نظارت دقيق بر برجام سخن گفت. از سويي، ترامپي بر سركار آمده است كه به نظر ميآيد ميخواهد سياست سختگيري در برجام را دستوركار قرار دهد. آيا ما بايد شاهد نزديكي اين دو كشور براي سختگيري درباره برجام باشيم؟
اصولا نظارت بر برجام سختگيرانه يا غيرسختگيرانه نيست. براساس توافق هستهاي، آژانس انرژي اتمي مسوول نظارت بر فعاليتهاي هستهاي ايران است و نمايندگان و بازرسان آژانس به صورت دقيق و جدي بر فعاليتهاي ايران نظارت ميكنند و هر چند ماه يكبار گزارششان را به آژانس ميدهند. در اين مدت هم آنها از رعايت تعهدات از سوي ايران سخن گفتهاند و يكبار هم كه ميزان آب سنگين ايران از حد مجاز كمي بيشتر شد، آن را گزارش دادند و ايران هم به سرعت آن ميزان را تصحيح كرد. همه اينها نشان ميدهد كه نظارت آژانس بر برجام نيازمند به توصيه اين دولت يا آن دولت نيست. از سويي، نظارت سختگيرانهاي كه فرانسويها درباره برجام ميگويند با نظارت سختگيرانه ترامپ و دولت او متفاوت است. نظارت سختگيرانه ترامپ يعني تشديد تحريمهاي غيرهستهاي و بهانهجويي براي نقض برجام و اعمال دوباره تحريمها ولي سختگيرياي كه فرانسه ميگويد يك نوع يادآوري به تهران است كه ما ميخواهيم با تو كار كنيم ولي شرط اين همكاري رعايت برجام از سوي تو است.
در صورتي كه واشنگتن اقدامي خلاف برجام انجام دهد، چه رويكردي را از سوي فرانسويها شاهد خواهيم بود؟
حفظ برجام ربطي به حضور يا عدم حضور امريكا در توافق هستهاي ندارد. نه تنها فرانسه بلكه همه كشورهاي اروپايي خواهان حفظ برجام و تداوم اجراي آن هستند و در اين راستا، هر كاري ميكنند تا تهران را براي ادامه آن تشويق كنند. برجام عقد اخوت تهران با واشنگتن نيست كه اگر امريكا آن را برهم بزند، آن را باطل كنيم. برجام قرارداد دوستي ايران و امريكا نيست. مقامات ايراني گفتند دشمني ايران و امريكا ادامه مييابد و امريكاييها هم به خاطر برجام ذرهاي از اقدامات خصمانهشان را نسبت به ايران نكاستند. علت اصلي فشارهاي امريكا هم اسراييل و فشارهاي تلآويو است.
سوال من اين است كه اگر امريكا بخواهد برجام را برهم بزند و از آن خارج شود، فرانسه چه ميكند؟
اگر ايران تخلفي نداشته باشد و بهانهاي به دست امريكا ندهد، امريكا هيچ اقدامي عليه برجام نميتواند بكند چراكه برجام داراي ضمانت شوراي امنيت است. با اين حال، ترامپ نشان داده غيرقابل پيشبيني و به دنبال بهانهجويي است. اگر اين بهانه را هم پيدا كنند، امريكا با خروج برجام ميخواهد تحريمهاي لغو شده را بردارد و تحريمهايي يكجانبه را عليه ايران اعمال كند ولي سوال اين است كه آيا اروپا با امريكا همراهي خواهد كرد؟ من فكر نميكنم. همين اكنون نيز هرچند ترامپ اقدامي عليه برجام انجام نداده ولي صحبتهاي پيشين او درباره برجام تنشهايي را در روابط اين كشورها با واشنگتن ايجاد كرده و اگر هم روسها و امريكاييها با يكديگر نزديك شوند و امريكا هم عليه برجام اقدامي انجام دهد و ايران تخلفي نداشته باشد، آنگاه بايد شاهد تمايل بيشتري از سوي آنها براي نزديكي با تهران باشيم.
روز گذشته نخستين كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور پس از مدتها برگزار شد. برگزاري اين كميسيون چه پيامي براي امريكاي ترامپ است؟
حضور يك هيات عاليرتبه اقتصادي، تشكيل كميسيون اقتصادي و به توافق رسيدن براي گسترش همكاريها مهمترين دليل براي آن است كه فرانسويها به حفظ برجام اميد دارند و نميخواهند اين توافق از بين برود. تشكيل اين كميسيون اين پيام را به ترامپ ميدهد اگر تو برجام را دوست داري يا نداري، اين مساله ارتباطي با جامعه جهاني ندارد بلكه تا زماني كه ايران برجام را رعايت كند، تهران ميتواند از مزاياي آن بهرهمند شود.
ايران تا پيش از روي كار آمدن ترامپ، گلايههايي از طرف مقابل داشت. اكنون ترامپي روي كار آمده است كه دولت او رويكرد مثبتي به ايران ندارد. در اين شرايط چقدر فضاي همكاري محتمل است؟
هماينك فضاي كنوني با فضاي چند ماه قبل متفاوت شده است. طرف مقابل هواپيما را به ايران داد. همكاريهاي بانكهاي بزرگ در حال آغاز شدن است هرچند كه بانكهاي كوچك و متوسط از همان اجراي برجام كارشان را با ايران آغاز كردند. ترامپ هماكنون نيز با اتحاديه اروپا درباره روسيه و ناتو در عرصههاي سياسي، تجاري و اقتصادي دچار چالش شده است. اگر اين چالشها ادامه يابد آنها آغوششان براي همكاري با ايران بازتر ميشود.
فرانسويها همانند انگليسيها در ماههاي گذشته اتهامزنيهايي درخصوص فعاليتهاي منطقهاي ايران داشتند. آيا فرانسه در حالي كه بر اجراي برجام اصرار دارد از پروندهسازي در اين حوزه استقبال ميكند؟
دقيقا اينطور نيست. شعارهايي ميدهند ولي آنها ميدانند ايران در سوريه و عراق با درخواست رسمي دولت آن كشورها حضور دارد. آنها ميدانند كه اگر ايران نبود، وضعيت خاورميانه بدتر ميشد ولي اروپاييها به عادت دوران استعمار، فكر ميكنند كه فقط آنها حق دارند در يك كشوري حضور داشته باشند و كشوري همچون ايران كه نقش محوري در خاورميانه دارد، اين حق را ندارد. دوران اين نوع تفكر، به سر آمده است. تا وقتي حضور ايران در عراق و سوريه به درخواست رسمي دولت اين كشورها باشد، آنها هيچ اقدامي را نميتوانند انجام دهند. گلايههايي ميكنند كه سياسي است تا برخي متحدان عربي و طرفداران اسراييل را كمي دلخوش بكنند. حرف آنها با عملشان يكي نيست. حرفشان اين است كه ايران منطقه را بيثبات ميكند و بايد تحت فشار باشد ولي عملشان اين است كه به تهران ميآيند، قرارداد ميبندند، هواپيما ميفروشند و قصد افزايش تجارت را دارند.