حدود يك دهه است كه از رهبران و بزرگان جريان اصلاحات تا چهرهها و فعالان حزبي اين جريان سياسي رقباي خود را دعوت به گفتوگو و تعامل كردهاند. در اين ميان دو بزنگاه انتخاباتي سال 92 و 94 بود كه اصلاحطلبان توانستند تا حدي در راه تحقق آشتي ملي قدم بردارند. در سال 92 شراكت سياسي جريان اصلاحات با نيروهاي معتدل و انتخاب نامزدي اصولگرا البته با شعارهاي اصلاحطلبانه يكي از اين بزنگاهها بود. بزنگاه ديگر انتخابات مجلس دهم بود. وقتي كه شوراي عالي سياستگذاري كارگروهي با عنوان رايزني و تعامل تشكيل داد و تلاش كرد تا با شوراي نگهبان و اصولگرايان منطقي و معقول مذاكره كند. اين روزها نيز با نزديك شدن به دو انتخابات مهم در سال 96 اين كارگروه در جريان اصلاحات به اميد كسب دستاوردهاي تدريجي اين مسير را ادامه ميدهد. فيضالله عرب سرخي، فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است كه آشتي ملي يك بستر سازي مهم دو طرفه لازم دارد و آن ايجاد فضاي باز براي بيان آزادانه انديشههاست. او معتقد است كه بدون تحقق اين مهم تحقق آشتي ملي ممكن نخواهد بود. او نمونه اين امر را فعاليت آزادانه احزاب و گروههاي سياسي ميداند. اين فعال سياسي اصلاحطلب، همچنين معتقد است كه چهرهها و بزرگاني در دو جناح كشور هستند كه ميتوانند به عنوان موتور محركه و پيش برنده در تحقق آشتي ملي موثر باشند.
آشتي ملي و تعامل بين دو جناح سياسي چقدر ميتواند در راستاي نهادينهسازي دموكراسي در كشور موثر باشد؟
نخستين گام در مسير دموكراسي به رسميت شناختن تنوع انديشههاست و تا زماني كه ما تصور ميكنيم كه همه حقيقت نزد ما است و انديشه سايرين در بردارنده هيچ حقيقتي نيست سخن گفتن از دموكراسي گزافهاي بيش نيست. بنابرين ما نياز به آشتي، گفتوگو و تعامل فعال ميان انديشههاي متنوع داريم و راهحل مشكلات كشور از ميان اين تعاملات و گفتوگوها به دست ميآيد. محصول طرد ساير انديشهها با بر چسبهايي كه متاسفانه روش جاري كشور بوده، همين گرفتاريها و عقبماندگيهايي است كه شاهد آن هستيم.
مطابق تجربيات گذشته اصلاحطلبان چقدر ضرورت دارد كه جريان اصلاحات براي تحقق آشتي ملي پيشقدم شوند؟
يكي از ويژگيهاي انديشه اصلاحطلبانه داشتن قدرت تحمل ساير تفكرات بوده و هست و اساسا جريان اصلاحات غير از اين راهي را نميشناسد. در گذشته هم اين باور توسط اصلاحطلبان مطرح شده بود و اخيرا هم آقاي خاتمي به عنوان مدار و محور جريان اصلاحات اين بحث را مطرح كرده است كه با تحمل تجميع همه خيرخواهان ملت و كشور زير سقف و سايه نظام و رهبري راه پيشرفت و توسعه هموارتر شود و از كدورتها كاسته شود.
ضرورتها و الزامات آشتي ملي در فضاي كنوني منطقهاي و بينالمللي و همچنين فضاي سياسي و اقتصادي كشور چيست؟
نخستين گام در مسير آشتي ملي باور به وجود تنوع انديشهها و سودمندي انواع تفكرات براي پيشرفت كشور است. بستن و انسداد مسير طرح انديشهها نتيجهاي جز عقب ماندگي از قافله توسعه و پيشرفت كشور در برندارد. لذا بايد اين مسير را به رسميت شناخت و به ساير انديشهها مجال طرح شدن داد بنابراين مساله آزادي انديشه و بيان دو ركن اساسي در اين عرصه است. پذيرش حق فعاليت سياسي كساني كه نظام و قانون اساسي را قبول دارند و اجازه ورود به قدرت از مسير آزادي احزاب و آزادي انتخابات از ديگر الزاماتي است كه راه را بر جمود و خشكمغزي ميبندد و كشور را عملا در مسير تضارب آرا و نهايتا توسعه و پيشرفت قرار ميدهد.
ايده شما براي تحقق آشتي ملي بر اساس شرايط كنوني كشور چيست؟
برداشتن محدوديتهايي غالبا برآمده از نگاهي تنگ و مضيق به قوانين، مصالح و منافع كشور است. از مسير فعاليتهاي قانوني ساير انديشهها و تبديل فضاي امنيتي و انتظامي به فضاي سياسي و آرام از الزامات و پيشنيازهاي جدي تحقق آشتي ملي و حاكميت آرامش بر روان و اعصاب جامعه و آحاد شهروندان است تا با دهاني آسوده به بيان آرا و كار و فعاليت بپردازند. فراموش نكنيم كه ريشه اصلي نبود تحركات جدي در عرصه اقتصاد برآمده از فضاي ناامني است.
برخي تشييع جنازه آيتالله هاشمي را به عنوان نمونه از بستر مساعد براي تحقق آشتي ملي در جامعه ميدانند، نظر شما چيست؟
بي اغراق تشييع آيتالله هاشمي را بايد بزرگترين تشييع پس از ارتحال امام(ره) دانست. حضور گسترده مردم در اين مراسم نشان داد كه با وجود تمام نقدهايي كه به رفتارهاي حاكمان وارد است، مردم همچنان قدرشناس زحمات و تلاشهاي مديران انقلاب و كشور هستند و راه آشتي از طرف مردم همواره باز است. بايد با كمي تدبير و به كارگيري ظرفيتهاي موجود در جامعه راههاي توسعه و پيشرفت را هموار كرد.
چه چهرهها و شخصيتهايي در دو جناح سياسي هستند كه ميتوانند در اين راه پيشقدم شوند؟
در هر دو جناح عمده سياسي كشور چهرههاي مقبولي حضور دارند كه ميتوانند در اين وادي نقشآفريني كنند اما فراتر از تكچهرهاي عمومي و مورد وفاق، ميتوان با پذيرش اصل تنوع انديشهها همه نيروهاي صاحب فكر را در حد خود در روند بهبود امور شركت داد و از آنها ياري طلبيد. لازم ميدانم كه تاكيد كنم حتي بسياري از نگرشهاي واگرا در صورتي كه در مسير صحيح قرار گيرند ميتوانند به عنوان موتور محركه و پيش برنده در مسير مصالح و منافع ملي قرار گيرند. در حقيقت كشور به همه توانمنديهاي موجود براي پيشرفت نياز دارد.
تحقق آشتي ملي چقدر نيازمند اراده حاكميتي است؟
همانطور كه از عنوان آشتي ملي بر ميآيد دو جزء اصلي اين كلمه يعني آشتي به معناي پذيرش متقابل و ملي به معناي دايرهاي كه كل كشور را در بر ميگيرد، بايد مورد توجه قرار گيرد. لذا هر مقدار، از مفهوم و محدوده اين دو واژه كم كنيم، از ميزان اثرگذاري آن كاستهايم. تفكرات سياسي، اقوام، مذاهب و همه افراد و گروههايي كه در عمل پايبندي خود را به مصالح و منافع كشور نشان دادهاند بايد در اين دايره آشتي ملي جاي بگيرند و طبعا پيشنياز آن يك تلاش مجدانه در راه فرهنگسازي اين هدف مهم است. آشتي ملي بدون اراده حاكميت و همه ابزارهاي در اختيار آن به وقوع نميپيوندد.